مصر؛ آرامش قبل از طوفان

همه چیز از آن روز ششم ژوئن شروع شد. در آن روز بود که یگان ضربت پلیس مصر در بندر اسکندریه در روز روشن و مقابل چشم مردم، آن وبلاگ‌نویس یعنی خالد سعید را به قصد کشت کتک زد. آن پلیس‌های لباس شخصی او را کشان‌کشان از کافی نت کلئوپاترا بیرون کشیدند و آنقدر سرش را به زمین کوبیدند تا جان داد. سپس پا به فرار گذاشتند و کمی بعد یک آمبولانس، جسد قربانی را از محل دور کرد. بسیاری از مصریان وحشتزده شاهد این جنایت بودند و روزهای بعد از آن بود که اولین گردهمایی‌ها شکل گرفت. البته ماموران پلیس هم با حمله به تجمعات، یکصد نفر از تظاهرکنندگان را دستگیر و در نهایت بیش از 20 نفر از آنان را به بازداشتگاه‌ها بردند.
کد خبر: ۳۴۱۵۵۹

اما آن تظاهرات 7 هزار نفری 25 ژوئن تا آن زمان بزرگ‌ترین گردهمایی در مصر محسوب می‌شد و به همین خاطر از کنترل خارج شد. در آن تظاهرات محمد البرادعی، رئیس سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و امید تازه اصلاح طلبان مصر در صف اول قرار داشت. او قبل از آن دسته گلی به نشانه همدردی برای خانواده آن وبلاگ‌نویس فرستاده بود. البرادعی از سوی رهبران احزاب اپوزیسیون حمایت می‌شود، رهبرانی چون ایمن نور یا همان رقیب حسنی مبارک در انتخابات 2005 و اسامه غزالی حرب دبیرکل جبهه دموکراتیک. در آن تظاهرات این پلیس بود که دریافت نمی‌تواند دست به باتوم و سلاح ببرد زیرا جمعیت تظاهرکننده بسرعت افزایش یافته بود.

اپوزیسیون جدید

غزالی حرب می‌گوید که تظاهرات اسکندریه نقطه عطفی در تاریخ مصر مدرن به شمار می‌آید. در آنجا بود که مردم در مقابل خشونت عریان پلیس میل به مقاومت داشتند و برای اولین بار بود که شعارهای مرگ بر مبارک و مرگ بر وزیر کشور طنین انداز شد. به گفته غزالی حرب، نتیجه رویداد اسکندریه نیز یک نقطه عطف به شمار می‌آید، زیرا آنجا بود که قدرت رسانه‌های مدرن نمایان شد.

تظاهرکنندگان از طریق ارسال پیامک یکدیگر را در جریان اخبار می‌گذاشتند و دولت آشکارا از این‌که افزایش وبلاگ‌نویس‌ها منجر به یک جنبش مخالف جدید شود، وحشت داشت. امروزه 15 میلیون مصری کاربر اینترنت هستند و اجتماع مجازی و پویای آنها می‌تواند از تعرض حکومت مصون بماند.

در حال حاضر 3 وبلاگ‌نویس معروف در زندان بسر می‌برند و یکی از آنان به نام عبدالکریم سلیمان محاکمه و به جرم اهانت به خاندان سلطنتی عربستان و رئیس‌جمهور مصر به 4 سال زندان محکوم شده است. 2 نفر دیگر هم به دلایل امنیتی بدون بازجویی و دادگاه در زندان هستند.

عرصه اینترنت و فضای مجازی در حکم خاری در چشم پلیس مصر است. در یوتیوب فیلم‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد چگونه ماموران مصری پول مواد مخدر را میان خود تقسیم می‌کنند و جوانان مصری را کتک می‌زنند. غزالی حرب که خود قبلا عضو حزب مبارک بود و بعد از اخراج در زمره منتقدان و مخالفان رژیم درآمد، می‌گوید: مردم پس از چند دهه سکوت به حرکت درآمده‌اند. همه گروه‌های قدیمی و از جمله چند عضو گروه اخوان المسلمین در تظاهرات اسکندریه شرکت داشتند و به گفته ناظران حتی بدون حضور آنها هم مردم بشدت فعال بودند. غزالی حرب می‌گوید: و بدین‌گونه است که یک اپوزیسیون جدید شکل می‌گیرد. این اپوزیسیون نه تنها از حزب دولتی حاکم بلکه از احزاب مخالف و کلاسیکی چون وفد و ناصریست‌ها و همین طور از اخوان المسلمین محبوب فاصله گرفته و راه خود را می‌رود.

جمال عبدالجواد، مدیر مرکز تحقیقات سیاسی و استراتژیک قاهره بر این باور است که مرگ خالد سعید فعالیت سیاسی طبقه متوسط را جانی تازه بخشید. به گفته وی تا قبل از آن این طبقه یک نیروی سیاسی واقعی محسوب نمی‌شد، زیرا نه از نهاد و نه از رهبر برخوردار بود. اما اکنون آلترناتیوی برای اخوان المسلمین در این طبقه شکل گرفته است یعنی جنبشی نوین که می‌تواند عامل پیوند میان گروه‌هایی چون کفایه و جنبش برای تغییر شود.

یکی از دلایل خشم مردم، وقاحتی است که پلیس به وسیله آن سعی دارد جنایت خود را بی‌اهمیت جلوه دهد. پلیس مصر اعلام کرده است که بعد از کالبد شکافی خالد سعید معلوم شده علت مرگ وی بلعیدن یک بسته کوچک مواد مخدر بوده است. به ادعای پلیس سعید آن بسته را هنگام بازداشت بلعیده بوده است. از نظر پلیس مصر علت دوم این خودکشی مشکل خدمت سربازی خالد سعید به‌شمار می‌آید. این ادعاهای واهی پلیس بود که کاسه صبر خانواده قربانی را لبریز کرد. مردم مصر البته هنوز هم از بازداشت توسط پلیس وحشت دارند، زیرا در مصر هر پاسگاه پلیس از یک یخچال برخوردار است یعنی مکانی در مرکز ساختمان که در آن کابل الکتریکی و کتک امری کاملا معمولی به شمار می‌آید. این مکان می‌تواند در هر زمان تبدیل به شکنجه‌گاه شود.

نقش البرادعی

گردهمایی و تظاهرات اسکندریه دومین فراخوان بیداری بود که در کوتاه‌ترین زمان ممکن مصریان علاقه‌مند به سیاست را به حرکت واداشت. در روز 19 فوریه 2010 نیز شاهد چنین حرکتی بودیم یعنی همان روزی که محمد البرادعی به قاهره بازگشت و با آغوش باز اپوزیسیون مورد استقبال قرار گرفت.

عبدالجواد عقیده دارد که البرادعی در حال حاضر در روند سیاسی شدن دوباره جامعه مصر که از دهه‌ها پیش سیاست‌زده بود نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. اما این دیپلمات کارکشته و معروف که امروز تبدیل به امید بسیاری از مصریان شده است هنوز هم در مورد نامزدی یا عدم نامزدی‌اش در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری سکوت اختیار می‌کند. طبق قانون اساسی مصر که به دستور مبارک تغییر یافته کاندیداتوری البرادعی امکان ندارد و البرادعی هم می‌داند که در مقابل دستگاه دولتی تقریبا شانسی ندارد. با این حال وی با حضور عمومی خود به نوعی نوید دهنده تغییرات و اصلاحات در مصر به شمار می‌آید.

نتیجه محسوس و قطعی بازگشت البرادعی به مصر این بود که اکنون دیگر کسی از جمال مبارک به عنوان جانشین حسنی مبارک حرفی به میان نمی‌آورد. از سوی دیگر می‌توان پیش‌بینی کرد که به این ترتیب مبارک 82 ساله یک بار دیگر برای ششمین بار متوالی کاندیدای ریاست جمهوری خواهد شد، زیرا وی به تنهایی به اصطلاح وزنه‌ای سنگین به شمار می‌آید و این توان را دارد که با همدستی دستگاه دولتی و حزبی از رئیس‌جمهور شدن البرادعی جلوگیری کند. دستگاه دولتی مصر این را می‌داند که بحث بر سر جانشینی مبارک امری نامطلوب به شمار می‌آید و حتی صحبت در مورد ایجاد پست معاون اول که به صورت بالقوه بتواند جانشین رئیس‌جمهور باشد نیز از نظر این دستگاه ناخوشایند است. این احتمال هم وجود دارد که جانشین مبارک مانند هر 3 رئیس‌جمهور مصر از سال 1952، از میان نظامیان انتخاب شود. چنین انتخابی البته به دلیل تضمین امنیت خارجی مصر صورت نمی‌گیرد بلکه بیش از آن یک فاکتور قدرت برای حفظ وضعیت موجود داخلی است.

این مساله در مورد انتخابات پارلمانی هم که در نوامبر آینده برگزار می‌شود صدق می‌کند. احزاب غزالی حرب و ایمن نور قصد تحریم انتخابات را دارند تا بدین ترتیب رژیم مصر نتواند چهره‌ای دموکراتیک از خود نشان دهد. در انتخابات مجلس اعیان مصر موسوم به شورا که اوایل ژوئن برگزار شد تنها 2 درصد از واجدین شرایط شرکت کردند و حال دولت از غیر قانونی بودن شرکت احزاب اپوزیسیون در انتخابات صحبت به میان آورده است. بدین ترتیب به عنوان مثال اخوان ‌المسلمین که کاندیداهای مستقلش در انتخابات قبل 88 کرسی را از آن خود کردند این بار در بهترین حالت تنها 25 کرسی پارلمان را صاحب خواهند شد. اما با وجود این اخوان المسلمین قصد شرکت در انتخابات پارلمانی آینده را دارد. استدلال آنها این است که در صورت شکست انتخاباتی رژیم، جسارت در میان طرفداران اخوان افزایش یافته و جنبش به نوعی پویایی می‌رسد.

بخش دیگر اپوزیسیون را که البته بزرگ‌ترین اردوگاه مخالفان مصر به شمار می‌آید، 3 حزب دیگر به عهده دارند و این مساله مایه رنجش لیبرال‌ها به رهبری غزالی حرب شده است زیرا از نظر آنها این‌گونه رفتار ناصریست‌ها و حزب وفد مایه شرمساری است. لیبرال‌ها عقیده دارند که این کار به سیستم حاکم مشروعیت می‌بخشد و موجب تداوم وضعیت فعلی مصر می‌شود. به گفته غزالی حرب رهبران پیر این احزاب ظاهرا از حرکت جوانان مصر خبر ندارند و البته حامیان آنها هم اکثرا از میان جوانان نیستند: «آینده از آن نیروهای جدید است. این نیروها در اسکندریه مشاهده شدند و در رأس آنها البرادعی قرار داشت. اما او هم مرد سالخورده‌ای است که درست یا غلط امروزه جوانان مصری چشم امید خود را به وی دوخته‌اند.»

فرانکفورتر آلگماینه / مترجم: محمدعلی فیروزآبادی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها