در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اردویی 25 روزه
برای اولین بار در سالهای اخیر و البته به رسم و سیاق هر دوره جامجهانی، ملیپوشان آرژانتین توانستند در آستانه پیکارها اردویی 25 روزه داشته باشند و طی آن برای هماهنگی بیشتر بکوشند. این در حالی نصیب دیهگو و شاگردانش شد که در دوران برگزاری رقابتهای مقدماتی مثل سایر تیمهای ملی جهان فرصتی برای کار گروهی طولانی وجود نداشت و ملیپوشان به سرعت و فقط برای دو روز اجتماع میکردند و بعد از اتمام بازی بلافاصله به باشگاههای خود بازمیگشتند. به این ترتیب این میتواند عمدهترین دلیل برای غنی و بهتر بگوییم موفقتر شدن بازی البی سلسته در دور پایانی جامجهانی باشد، اما در رفتار شخصی مارادونا نیز تغییراتی حاصل آمده بود.
برخی آن را فقط محصول پیروزی آرژانتین در هر سه دیدارش در مرحله اول جام و خوشخلقیهای برخاسته از آن میدانند و به اعتقاد این دسته اگر کار البی سلسته در آن مسابقات گره میخورد طبعا مارادونا نیز چنان شاد و دلپسند ظاهر نمیشد. بعضی افراد دیگر معتقدند مارادونا هم به صلاحدید خودش و هم به توصیه دو دخترش که به او تاکید کردند در این جام جنجال درست نکند، جانب تحمل و آرامش را گرفت. درست است که او حتی در این مأمن آرام هم به پهله و میشل پلاتینی بد و بیراه گفت و با ادعای این که «آرژانتین او» 10 گل به اسپانیا خواهد زد اسباب تمسخر خود توسط ناظران شد اما شکی نیست که مارادونا بعد از سالها تنش و ناآرامی در زندگی خصوصی و کاریاش، این بار موجهتر از سابق ظاهر شد و همسو با آن افراد بیشتری را جذب خود کرد. این در حالی بود که حضور آرژانتین در مرحله مقدماتی جام چنان متزلزل بود که او بعد از کسب مجوز صعود به مرحله نهایی، در روز بازی نهایی با اروگوئه از فرط عصبانیت و با میل شدید به جوابگویی به منتقدان خویش الفاظ رکیکی را خطاب به خبرنگاران کشورش بر زبان راند و باعث تعیین دو ماه محرومیت برای خود از جانب فیفا شد.
دیوانهوار
این همه تغییر در رفتار مارادونا آن هم در حالی که وی فقط سه هفته قبل از شروع دور پایانی جام در اظهار نظری دیوانهوار گفته بود در صورت قهرمانی آرژانتین در این دوره، عریان در خیابانهای بوینوس آیرس خواهد دوید(!) بسیار عجیب مینماید. در نقطه مقابل تدابیر تاکتیکی مارادونا در داخل میدان محدود مینمود و به نظر نمیرسید او تاکتیک مشخصی داشته باشد. او با بستن بازوبند کاپیتانی به دست لیونل مسی در حالی که او تجربه و پیشینه این کار را هرگز نداشته، سعی کرد همان نقشی را به مستعدترین شاگردش بدهد که 24 سال پیش کارلوس بیلاردو سرمربی وقت آرژانتین به خود او در جام جهانی مکزیک داد و بهره آن را نیز گرفت. در آن سال مارادونا در بهترین سال عمرش یکتنه آرژانتین را قهرمان جام جهانی 1986 کرد. باور مارادونا این بود که مسی میتوانست دقیقا همان نقش را در تیم امسال آرژانتین ایفا کند. چیزی که از همان شروع مرحله حذفی جام در معرض شدیدترین تستها قرار گرفت.
کشوری با 40 میلیون مربی
مشکل مارادونا همواره کنار آمدن با سلایق بسیار متفاوت مردم کشورش بوده است؛ مردمی که جملگی به فوتبال عشق میورزند و پیش از بحرانهای بزرگ چندساله اخیر دیهگو، او را بسیار دوست میداشتند اما پس از آن از وی قطع امید کردند. فتح جامجهانی امسال میتوانست عشق قدیمی مردم آرژانتین به او را زنده و از نو برقرار کند و به همین سبب وی کوشید بهترین و قابل قبولترین رفتار عمر خود را در مسابقات امسال طراحی و اجرا کند. دیگر حسن اینگونه رفتارها این بود که ضعف وی در طراحی بازی و نقایص پرشمار او در امر مربیگری نیز در سایه بردهای برخاسته از حاکمیت دوستیها در اردوی آرژانتین گم میشد. به این خاطر بود که مارادونا دوستی با شاگردانش را در سرلوحه کارهای خود قرار داد تا آنها با سلاح غریزه و فن بالای خود مشکلات را حل و بازی تیم را در زمین جاری کنند و نیازی به طراحی مارادونا در این خصوص نباشد. در مورد عشق مفرط برزیلیها به فوتبال حرفهای زیادی زده شده و شکی نیست که آنها واقعا با این ورزش نفس میکشند و زندگی میکنند اما در سالهای اخیر هیچ ملتی به اندازه آرژانتین فتح جام جهانی را نمیطلبیده و شاید به این دلیل ساده که از آخرین قهرمانیاش 24 سال میگذرد. این یک ضربالمثل کاملا حقیقی و رایج در آرژانتین است که این کشور 40 میلیون جمعیت دارد و 40میلیون کارشناس و مربی فوتبال.
آرژانتین هنوز به لحاظ نفر و نیرو و مهارتهای فنی و فردی بازیکنانش در سطح جهان کمنظیر است ولی مارادونا در مرحله مقدماتی جام جهانی امسال به قدری متغیر و متزلزل و با تغییر دائمی آرا و عقایدش ظاهر شد که آرژانتین جام را نامطمئن شروع کرد و در برابر نیجریه هم لرزید و در آخر توسط آلمان حذف شد.
اصلا تعجب نکنید
دانییل آرکوچی، دبیر سرویس ورزش لاناسیون، مشهورترین روزنامه آرژانتین و یکی از معدود روزنامهنگاران این کشور که مارادونا به او نظر منفی ندارد و برعکس با او بسیار هم دوست است و تا به حال دو کتاب پیرامون کاپیتان و ستاره اسبق آرژانتین و هافبک مهارناپذیر پیشین بارسلونا و ناپولی نوشته است، در اوایل تابستان 2010 و در دل مسابقات جامجهانی میگوید: مارادونا این بار قدری منظمتر و موجهتر ظاهر شده اما انتظار هر چیزی را از او در ادامه راه داشته باشید و اصلا هم تعجب نکنید، زیرا وی اسیر احساسات خود است و معمولا نه از مغزش بلکه از دلش دستور میگیرد. بعد از اینکه او آن دستهگل را در مقابل خبرنگاران هموطنش در مونتهویدئو به آب داد، به خانه او زنگ زدم. وابستگانش گوشی را برداشتند. به آنها گفتم به دیهگو بگویند آدم باشد!
برای کسی که در آستانه 50 سالگی است، مناسبت و معنا ندارد در ملأعام اینچنین زشت عمل کند. میدانید چه به من گفتند؟ گفتند اگر آنطور رفتار نمیکرد، دیگر مارادونا نبود! مارادونا هرچه بوده باشد، قطعا در زمان انتصابش به عنوان سرمربی آرژانتین پیشینه هدایت هیچ تیم بزرگی را نداشت و کل سابقه او در این حرفه به هدایت بسیار کوتاه و ناموفق دو تیم باشگاهی گمنام در کشورش در اواخر دهه 1990 مربوط میشد. دیهگو طبعا مدرک مربیگری هم نداشت اما خولیو گرون دونا، رئیس فدراسیون فوتبال آرژانتین که وی را به طرز عجیبی به مهمترین پست در فوتبال این کشور منصوب کرد، بعدا به ویکتوریو بوچو، رئیس اتحادیه مربیان آرژانتین توصیه کرد به مارادونا مدرک A مربیگری را بدهد. بوچو این کار را کرد و سپس به رسانههای آرژانتین گفت این کار را انجام داده؛ زیرا از یک سو سوابق درخشان مارادونا به عنوان یک بازیکن و کسب بزرگترین افتخارات ممکن برای کشورش، حضور وی را در یک کلاس مربیگری و کسب نمره قبولی در آن الزامی نمیسازد و از طرف دیگر دیهگو اصلا وقت شرکت در این کلاس را نداشته است.
او توطئه کرد؟
شکی نیست که نشستن مارادونا در سمت سرمربی آرژانتین، مغبونهای بزرگی را هم در بر داشت و سرآمد آنها الفیو باسیله بود. وی تا اواسط راه حضور آرژانتین در دور مقدماتی جام جهانی فعلی نتایجی را گرفته بود که بعدا مارادونا نتایجی بسیار بدتر از آن را به دست آورد. تا چندی پیش پیوسته گفته میشد که خود باسیله از سمت مربیگری آرژانتین استعفا کرده و رفته بود و گرون دونا ناچارا مارادونا را برای جانشینی او برگزیده است؛ اما از چند ماه پیش ادعای تازهای از جانب حامیان باسیله مطرح شده و آن کوشش شدید پشت پرده مارادونا برای برکناری باسیله بوده که ظاهرا این فرضیه حامیان زیادی هم دارد و خیلیها معتقدند ماجرا همان طور بوده که حالا و از جانب باسیله و دوستان وی گفته میشود. خورگه ریبولزی، دستیار اول باسیله میگوید: «مارادونا پشت پرده پروسه و کوششی بود که برای فشار آوردن به باسیله و فدراسیون برای برکناری این مربی صورت پذیرفت. او گروندونا را قانع کرده بود که بهتر از باسیله میتواند تیم ملی آرژانتین را از بحران خارج کند. گرون دونا هم به این نتیجه رسیده بود که با استفاده از نام بزرگ مارادونا بهتر از هر چیزی میتواند ناراضیان را آرام کند و با پناه گرفتن پشت این نام، از ترکش ناکامیهای احتمالی بعدی در امان بماند. این یک پیمان ناپاک ورزشی بین مارادونا و گرون دونا بود و یک نشانه دیگر صحت این ماجرا این است که حتی بعد از نمایش اسفبار مارادونا در مرحله مقدماتی جام و صعود رقتانگیز آرژانتین به مرحله نهایی در حالی که همه چیز حکم و توصیه میکرد که مارادونا کنار گذاشته شده و یک مربی تواناتر جانشین او شود چنین نشد و گرون دونا در تضاد با هر عقل سلیمی او را ابقا کرد.»
نشریه Sports Illustrated / مترجم: وصال روحانی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: