ساراماگو در آخرین اثرش به سراغ بازآفرینی یک داستان قرن‌17‌رفته است

فیل مسافر

پنجشنبه هفته گذشته نویسنده‌ای درگذشت که یکی از آخرین آثار او به تازگی در بازار نشر ایران منتشر شده است؛ اثری که او پیش از مرگ هم معتقد بود آخرین کتاب او در دنیای نویسندگی است و دیگر توانی برای نگارش رمان تازه‌ای ندارد. ژوزه ساراماگو را به نام اثر معروف و نوبلی‌اش می‌شناختند. شاید اغراق نباشد که بیش از آن که او را به نامش بخوانند از او با عنوان نویسنده «کوری» یاد می‌کردند. هر چند «کوری» تنها اثر جنجالی و معروف او نبود. او در اوایل دهه 90 بعد از اعتراض دولت راستگرای پرتغال به کتاب جنجالی‌اش، «انجیل به روایت عیسی مسیح»، به جزایر لانزاروت مهاجرت کرد. هرچند مخالفان دولت وقت پرتغال برای این مهاجرت، نام‌های دیگری به کار می‌بردند. آنها معتقد بودند ساراماگو توسط دولت وقت پرتغال «تبعید» شده است. دولت پرتغال از شرکت کتاب «انجیل به روایت عیسی مسیح» در جایزه ادبی اروپا با این توجیه که اهانت به کاتولیک‌هاست جلوگیری کرد.
کد خبر: ۳۳۵۹۵۵

او قرار بود در جشنواره کتاب «ادینبرا» در ماه اوت آینده شرکت کند. ساراماگو که خیلی دیر در زمینه نویسندگی به شهرت رسید (در 50 سالگی‌اش)، اولین رمان خود با عنوان «کشور گناه» را که داستان آن درباره یک روستایی بحران‌زده بود، در سال 1947 نوشت ولی به لحاظ تجاری موفقیتی حاصل نکرد. او بعد‌ها در سال 1983 یک رمان دیگر به نام «بالتازار و بلیموندا» نوشت و این بار به شهرت بین‌المللی رسید. آخرین رمان ساراماگو با عنوان «قابیل» در اواخر سال گذشته منتشر شده بود.

در سال گذشته یک کتاب دیگر هم با عنوان «دفتر» که مجموعه‌ای از نوشته‌های غیرداستانی او بود و در آن از تونی بلر و پاپ و رژیم اشغالگر قدس انتقاد کرده بود نیز منتشر شد.

خوزه دسوسا ساراماگو نویسنده نام‌آشنا وجنجال برانگیز پرتغالی درسال 1922 به دنیا آمد.

ساراماگو پس از دریافت جایزه نوبل ادبی در سال 1998 برای رمان« کوری»، نامش بیش از پیش در جهان و نیز در کشور ما بر سر زبان‌ها افتاد. امسال رمان جدیدی از او با نام «سفر فیل» از سوی نشر گل آذین با ترجمه زهرا رهبانی وارد بازار شده است.

«سفر فیل» که در سال 2008 نوشته شده است، قصه فیلی هندی است به نام سالمون که همراه فیلبانش از هند به دربار پادشاه پرتغال و از آنجا به عنوان هدیه‌ای از سوی پادشاه پرتغال به پادشاه اتریش به شهر وین در اتریش سفر می‌کند؛ سفری طولانی که از دربار پرتغال شروع می‌شود و حکایاتی اعجاب‌برانگیز با خود به همراه دارد. حکایتی شبیه حکایات اسطوره‌ای. داستان «سفر فیل» را ساراماگو از داستانی واقعی در قرن 16 برداشته، اما همان‌طور که در توضیحات کتاب هم آمده این یک رمان تاریخی نیست. بلکه شرحی تلفیقی از واقعیت و خیال است که به نگارش در آمده است.

آنچه در وهله اول به نظر می‌رسد سرگذشت فیلی است که دست تقدیر پایش را به کوه‌های آلپ و دربار اتریش باز کرده، اما در حاشیه این قصه با برش‌هایی از واقعیات مختص زمانی خاص یا برعکس واقعیاتی تکراری در تمام اعصار و قرون روبه‌رو می‌شویم.

ساراماگو از این فرصت بهره می‌گیرد و زمان وقوع اتفاقات را با شرایط امروز مقایسه می‌کند و همین‌طور به تفاوت‌های بین مردم آن روزها با دانشی به مراتب پایین نسبت به زمان ما می‌پردازد و همین‌طور شباهت‌ها را دستمایه‌ای می‌کند که با آن کنایه‌وار همه این واقعیات و قوانین را به تصویر بکشد.

فیل 4 تنی که به نام سالمون به پرتغال می‌آید و با دستور دوک اعظم ماکسیمیانوی اتریشی به سلیمان فیل تغییر نام می‌دهد، دلیل این همه داستان‌پردازی است. سالمون فقط یک فیل است اما هرکس با توجه به ناآشنایی‌اش با این موجود غریبه در اروپای قرن 16 از او تصویری به فراخور خیال خود می‌سازد، انگار که همه می‌خواهند‌ فیل را به موجودی متفاوت تبدیل کنند.

این وقایع سال‌ها بعد از پایان سلطه کلیسا در قرون وسطی اتفاق می‌افتد، اما آنچه که جالب است تاثیر این مساله بر روح و روان جامعه است. هنوز همه جا ترس شدید از تفتیش عقاید موج می زند و هر سوالی ولو بی‌منظور یا در سینه خفه می‌شود یا با هراس به لب می‌آید.

قلم در دست متفکران می لرزد و خود ساراماگو نیز با احتیاط و از سر شوخی بعضی ازمطالب را در گوشی با خواننده در میان می‌گذارد.

تلاش برای برگرداندن قدرت کلیسای کاتولیک از سوی بانیانش حس می‌شود و هنوز هستند کشیشانی که جهل و خرافات را به مردم تزریق کنند، نه راه حقیقی معنویت را و حتی برای اثبات قدرت خود پیش روند و به هر دستاویزی تمسک جویند، تا جایی که برای بازگرداندن اقتدار و اعتبار کلیسای کاتولیک و رویگردانی مردم از لوتریسم و مذهب نوپای پروتستان از سالمون فیل نیز نگذرند.

مردم نیز با جهل خود و ترس از دانستن و به دلیل غرق شدن در فرهنگی که قرن‌ها در وجودشان نفوذ کرده، کار را برای آنها راحت می‌کنند.

نکته جالب دیگر این داستان، خود سالمون با فیلبان هندی‌اش است. گذار از بین اروپاییان باعث می‌شود تا گفتگوها بین مردم و فیلبان هندی در بگیرد و به نوعی مخاطب شاهد تلاقی آیین‌های شرق و غرب در راه این سفر پر فراز و نشیب شود.

فیلبان که سوبهرو نام دارد شخصیتی نامتعارف با هم‌عصرانش است. او گاهی صاف و ساده است و گاهی زیرک و باهوش. گاهی شجاع و بی‌باک است و گاهی ترسو. این شخصیت پرپیچ و خم با پرسش‌های مداوم اطرافیانش را به تفکر وا می دارد و شاید به همین خاطر است که افتخار شخصیت محبوب رمان شامل حالش می‌شود. حضور سوبهرو وابسته به حضور فیل است.

اگر تحملش می‌کنند یا از گناهش در می‌گذرند، به خاطر خودش نیست، چون به فیل‌ نیاز دارند. مجبورند او را هم تحمل کنند. با این حال سوبهرو همه زیرکی‌اش را محض آرامش فیل به کار می‌گیرد و برای خودش چیزی نمی‌خواهد.

سالمون (خود فیل)‌ هم در این اثر شخصیت محبوبی دارد. او به مراتب از آنچه انتظار می‌رود، حیرت‌انگیزتر است. حیوان عظیم‌الجثه‌ای که قدرتش را با استفاده بی‌مورد از آن به ابتذال نمی‌کشد برعکس آرام و بی‌اعتنا و سر به‌زیر قدم بر می‌دارد.

فصل خداحافظی سالمون با سربازان پرتغالی بسیار زیبا و به یادماندنی توصیف شده و می‌بینیم که او معصومانه خرطوم درازش را به شانه سربازان می‌گذارد و نوازششان می‌کند؛ نمونه‌ای که در زندگی واقعی نیز بسیار دیده‌ایم که حیوانات چگونه با قدر شناسی‌هایشان انسان‌ها را شرمنده کرده‌اند.

سالمون چه آن زمان که تکفیر می‌شود و چه آن زمان که تقدیس می‌شود، چه در بوران و برف که با طبیعت گرمسیری‌اش مغایر است و چه در آرامش قصر، در هر حال محبوب و دوست‌داشتنی و بی‌آزار است و این شاید نکته‌ای قابل بررسی در فضای داستانی باشد که همه جور انسانی از پیر، جوان، شاه، گدا، سرباز، حکیم و... در آن قدرت خودنمایی دارند، اما یک حیوان محبوب‌ترین شخصیت می‌شود.

از نظر شیوه نگارش، سبک همیشگی ساراماگو با جملاتی طولانی دیده می‌شود. جمله‌ها معمولا در جمله‌هایی دیگر محو می‌شوند و زمان فعل‌ها تغییر می‌کند.

راوی گاهی سوم شخص است، گاهی دانای کل. حتی در جاهایی این احساس در خواننده ایجاد می‌شود که راوی یکی از سربازان یا همسفران است، اما ناگهان راوی از امروز حرف می‌زند و جهان قدیم را توصیف می‌کند.

کلام راوی طنزآمیز است، اما نه همیشه و در جاهایی نکات و پرسش‌هایی فلسفی در باب انسان و ویژگی‌های جهان مطرح می‌کند. اگرچه این رمان با بیشتر آثار ساراماگو متفاوت است، اما روی‌هم رفته می‌توان گفت این تفاوت در آخرین اثر این نویسنده جالب توجه است.

خودش در این باره می‌گوید که این تفاوت دلیلی بر کم‌ارزش‌تر بودن این رمان نسبت به دیگر آثارش نیست.

آیه کیانپور / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها