در سومالی چه می‌گذرد؟

لشکرکشی جدید

سومالی کشوری در شرق قاره آفریقا به پایتختی موگادیشو است. این کشور همواره شاهد بحران‌های بسیاری بوده بویژه این‌که از سال 1991 چند قبیله در شمال این کشور با نام سومالی‌لند اعلام استقلال کرده‌اند. «سومالی» که قبلا با نام «جمهوری دموکراتیک سومالی» شناخته می‌شد، یک کشور ساحلی است که در منطقه شاخ آفریقا در شرق آفریقا واقع شده‌است. مرز‌های این کشور در غرب به اتیوپی، از شمال و نیمه غربی به جیبوتی، از جنوب غرب به کنیا، از شمال به خلیج عدن و اقیانوس هند در شرق محدود می‌گردد. منابع معدنی و ثروت‌های خدادادی این سرزمین در کنار موقعیت جغرافیایی آن موجب شده تا این کشور همواره مورد طمع کشورهای استعمارگر قرار داشته باشد. این کشور نزدیک به دو دهه است - که به دلیل جنگ‌های داخلی که نتیجه مداخلات خارجی است- رنگ آرامش به خود ندیده است. هر چند شیخ شریف احمد اسلامگرای سومالی که بهمن سال گذشته از طرف پارلمان به ریاست جمهوری برگزیده شد،تلاش‌های بسیاری برای حل بحران‌های سومالی و برقراری امنیت داشته، اما این کشور همچنان سرنوشت نامعلومی را سپری می‌کند. در این میان صهیونیست‌ها و آمریکا که سلطه بر سومالی را برابر با تحقق اهداف توسعه‌طلبانه خود می‌دانند با فعالیت‌های پنهان و‌ آشکار برای تشدید فضای منفی در این کشور اقدام می‌کنند.
کد خبر: ۳۱۲۲۶۴

آمریکا و کشورهای غربی در حالی به مداخله در امور داخلی سومالی می‌پردازند و به اعتقاد بسیاری از ناظران سیاسی طرح اشغال این کشور را پیگیری می‌کنند که برای توجیه اقدامات خود بهانه‌های متعددی را در دستور کار قرار داده‌اند.

الف: مبارزه با تروریسم: مهم‌ترین مساله ادعایی این کشورها برای دخالت در سومالی، فعالیت القاعده در این کشور و لزوم مقابله جهانی با آن تشکیل می‌دهد. در این چارچوب مرکز تحقیقات امنیتی استراتفور آمریکا که به صورت مستمر تعیین مسیرهایی را در زمینه‌های سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و سیاست‌خارجی در اختیار دولتمردان و نظامیان آمریکایی قرار می‌دهد در گزارشی تمرکز تامل برانگیزی به طرح دوباره خطر القاعده و ارائه تفسیرهای جدید در این زمینه پرداخته است که نشان می‌دهد جنبش الشباب که تا به حال تاثیراتش از محدوده «موگادیشو» پایتخت سومالی فراتر نرفته است، محور اتفاقاتی در منطقه خواهد بود که چهره جامعه جهانی را دچار تحول خواهد کرد.

بسیاری مواضع مطرح شده درباره الشباب را بخشی از پازل آمریکا برای سیاست‌های آینده آمریکا در منطقه می‌دانند. آمریکایی‌ها با بهانه قرار دادن فعالیت گروه الشباب و ارتباط آن با رهبران القاعده حملات خود به سومالی را توجیه می‌کنند چنانکه آمریکا بارها این کشور را بمباران کرده است. غربی‌ها و صهیونیست‌ها نیز برای اجرای اهداف خود در سومالی مساله بحران انسانی حاکم بر این کشور را مطرح می‌کنند تا به بهانه نا امنی و ناتوانی دولت مرکزی، حضور خود را برای به اصطلاح امداد رسانی در سومالی توجیه کنند.

ب: مقابله با دزدان دریایی: بحران در سومالی به بهانه فعالیت دزدان دریایی در حالی می‌رود تا شرایط را برای اشغال این کشور اسلامی شاخ آفریقا فراهم سازد که اسناد و مدارک از نقش صهیونیست‌ها و برخی کشورهای غربی در فعالیت دزدان دریایی برای رسیدن به اهداف توسعه طلبانه آنها حکایت دارد. در این چارچوب روزنامه «الجمهوریه»` چاپ لیبی در شماره چهاردهم آذرماه گذشته خود نوشته است: در حالی که نبرد با دزدان دریایی در خلیج عدن به اوج خود رسیده، اخباری منتشر می‌شود که رژیم صهیونیستی در دزدیدن کشتی‌های تجاری و حمایت از دزدان دریایی، نقش بسزایی دارد.

جادالله الطلحی، نماینده لیبی در سازمان ملل، نیز گفته بود: «شواهدی در دست داریم که رژیم صهیونیستی‌ همدست دزدان دریایی خلیج عدن است.»وی در این زمینه سندی هم ارائه کرده که براساس آن، دقیقا هنگامی که برخی از کشتی‌های تجاری، از جمله کشتی لیبیایی راه جدیدی برای فرار از دزدان برگزیده بودند، پیام‌هایی از رژیم صهیونیستی‌ دریافت کردند که از آنها خواسته شده بود در مسیر آب‌های بین‌المللی حرکت کنند تا به این ترتیب در دامان دزدان دریایی گرفتار شوند!جالب توجه آنکه اغلب کشتی کشورهایی مورد حمله قرار گرفته که با آمریکا و یا رژیم صهیونیستی در چالش هستند.

اهداف سلطه بر سومالی

با توجه به آنچه از تحولات سومالی ذکر شد می‌توان گفت که آمریکا و صهیونیست‌ها فعالیت‌های جدیدی را در آفریقا از جمله در سومالی آغاز کرده‌اند تا به اهداف خود برسند. سناریوهای مطرح در تحولات سومالی از چند بعد قابل بررسی است:

1- اولین سناریوی مطرح، تلاش آمریکا برای اجرای طرح آفریکوم یا همان تاسیس 12 پایگاه نظامی در آفریقا است. این طرح با مخالفت کشورها مواجه شده بگونه‌ای که آمریکا پایگاه مرکزی خود را در آلمان مستقر کرده است اما آمریکا برای آنکه بتواند با سایر کشورها رقابت و منابع آفریقا را تصاحب کند نیازمند طرح آفریکوم است لذا تلاش دارد تا با رایزنی‌های گسترده و بیان شعار تغییر در روابط با کشورها،رضایت آنها را برای پذیرش طرح‌هایش جلب کند. در این میان استمرار بحران‌های امنیتی در منطقه نظیر آنچه در سومالی روی می‌دهد می‌تواند بهانه‌ای برای اجرای این طرح‌ها باشد.

2- از اهداف آشکار آمریکا،جلوگیری از نفوذ کشورهایی مانند چین، روسیه و ایران در آفریقا است،لذا با بحرانی ساختن این قاره تلاش دارد تا مانع از توسعه روابط این کشورها با کشورهای آفریقایی شود. با توجه به این رویکرد، بحران‌سازی در سومالی را نیز می‌توان جزئی از این طرح دانست.

3- هرچند صهیونیست‌ها ادعا می‌کنند که پروژه از نیل تا فرات پایان یافته و اسرائیل باید به اراضی اشغالی موجود بسنده کند اما شواهد نشان می‌دهد که پروژه مذکور از طریق صهیونیسم بین‌الملل در حال اجرا شدن است و ابعاد آن از حالت دخالت مستقیم به فعالیت غیر مستقیم بویژه در بعد اقتصادی و قرار داشتن در مراکز حساس جهان معطوف شده است.

در این چارچوب سومالی با برخورداری از شرایط جغرافیایی بویژه اشراف بر دریای سرخ و خلیج عدن جایگاه ویژه‌ای در اقدامات صهیونیست‌ها دارد. صهیونیست‌ها که چندین دهه است به طور مستقیم یا از طریق اتیوپی و آمریکا اهداف خود را در سومالی و دریای سرخ اجرا می‌کنند، اکنون برآنند تا از شرایط موجود برای رسیدن به اهداف خود بهره برداری کنند.

صهیونیست‌ها بر این نکته تاکید دارند که حاکمیت آمریکا بر سومالی، بستر را برای اجرای طرح‌های توسعه طلبانه شان فراهم می‌کند. رژیم اشغالگر قدس از زمان شکل گیری، به اتیوپی به عنوان همپیمان استراتژیک خود می‌نگرد؛ چرا که این کشور حکم حافظ منافع «رژیم صهیونیستی‌» در دریای سرخ را دارد. حاکمیت آدیس آبابا بر سومالی این اجازه را به رژیم صهیونیستی می‌دهد تا سیطره خود را بر دریای سرخ، باب المندب و خلیج عدن تثبیت کند و ثروت‌های اقتصادی، نفتی و دریایی سومالی را به غارت ببرد. همچنین توان اقتصادی و استراتژیک خود را در تهدید امنیت جهان عرب افزایش دهد.

امروز برای همگان این نکته روشن شده است که تمامی جنگ طلبان شاخ آفریقا صرف نظر از گرایش عشیره و قبیله‌ای‌شان از حمایت‌های مالی و نظامی رژیم صهیونیستی برخوردار بوده اند و سلاح‌های صهیونیستی نیز از طریق اتیوپی به آنان واگذار می‌شود. هدف صهیونیست‌ها آن است که تحت عنوان کمکهای بشردوستانه، از سومالی به عنوان سکوی پرتابی برای فعالیت بیشتر در عرصه آفریقا بهره‌برداری کنند.

رژیم اشغالگر قدس از زمان شکل گیری، به اتیوپی به عنوان همپیمان استراتژیک خود می‌نگرد؛ چرا که این کشور حکم حافظ منافع «رژیم صهیونیستی‌» را در دریای سرخ دارد

4- رژیم صهیونیستی و آمریکا همواره به اهمیت استراتژیک دریای سرخ از نظر اقتصادی و امنیتی توجه داشته‌اند. این رژیم، دریای سرخ را نه تنها از نظر حمل و نقل کالا برای خود مهم تلقی می‌کند بلکه از نظر امنیتی نیز آن را عقبه دفاعی و نوار محاصره کشورهای عربی مخالف خود می‌داند. شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در نوشتارهای خود، راهکارهای صهیونیست‌ها را توسعه همکاری‌های اقتصادی بین اسرائیل و کشورهای منطقه در چارچوب ایجاد یک سازمان همکاری اقتصادی مطرح کرده است. وی تاکید دارد: «تنها راه حل، در ایجاد یک ساختار منظم منطقه‌ای برای توسعه اقتصادی و اجتماعی خلاصه می‌شود.» وی نقطه حرکت استراتژی جدید این رژیم را «دریای سرخ» می‌داند. پرز تاکید دارد: «ما می‌توانیم از دریای سرخ شروع کنیم که مصر و سودان و اریتره در یک سو و اسرائیل، اردن و عربستان در سوی دیگر واقع شده‌اند. می‌توان گفت که دیگر انگیزه‌ای برای درگیری وجود ندارد. اتیوپی و اریتره خواهان ایجاد روابط با همسایگان خود و از جمله اسرائیل هستند. مصر نیز قبلاً با اسرائیل پیمان صلح امضا کرده است. اردن و عربستان نیز خواهان آزادی دریانوردی و صید و پرواز هستند و می‌توان به عنوان اولین گام، مسائلی چون اقدامات نجات دریایی و هوایی و شبکه‌های ارتباطی و تجهیزات هشدار دهنده و مانورهای دریایی و زمینی و نیز صنایعی مانند گردشگری و غذا را مورد بحث قرارداد و در مراحل بعدی به ایجاد یک پیمان استراتژیک پرداخت.» رئیس رژیم صهیونیستی تاکید دارد: «من اطمینان دارم که دریای سرخ یک نقطه شروع برای حرکت روند صلح و حفظ آن خواهد بود. ما می‌توانیم راه‌های طویل در طول سواحل آن ایجاد کرده و لوله‌های نفت و گاز و شبکه‌های برق و ارتباطات را در آن احیا کنیم و این منطقه را به یک منطقه تجاری و شکوفا تبدیل کنیم. دریای سرخ عبارت است از یک خلیج طولانی اما باریک که با توجه به این خصوصیت می‌توان پل صلح را برفراز آن احداث کرد.»

این دیدگاهها در حالی مطرح می‌شود که اکنون اساس طرح سازش اعراب با صهیونیست‌ها را همکاری‌های اقتصادی تشکیل می‌دهد چرا که هیچ تهدید نظامی از سوی اعراب متوجه آنها نیست و در نتیجه، نیازی به مراودات نظامی وجود ندارد و صرفا باید به اقتصاد روی آورد که بخشی از آن را فعالیت دریایی در دریای سرخ و مدیترانه تشکیل می‌دهد. جالب توجه آنکه صهیونیست‌ها با همکاری فرانسه تلاش دارند تا اتحادیه مدیترانه را نیز را راه‌اندازی کنند تا از یک سو سیطره دریایی خود را تکمیل ساخته و از سوی دیگر روابط اقتصادی با اعراب برقرار سازند که تا حدودی نیز در این راه موفق بوده‌اند.

بسیاری از ناظران سیاسی تاکید دارند که اجرای طرح اتحادیه مدیترانه‌ای از سوی فرانسه که کشورهای عربی، کشورهای خاورمیانه و برخی اعضای اتحادیه اروپا را در بر می‌گیرد و رژیم صهیونیستی نیز بخشی از این اتحادیه است برای اجرای خواست دریایی صهیونیست‌ها مطرح شده است چرا که کشورهای عربی و آفریقایی توانایی چندانی برای اجرای مراودات دریایی ندارند. آگاهان سیاسی همچنین طرح آمریکا برای نفوذ نظامی در یمن را خواستی از جانب صهیونیست‌ها می‌دانند که می‌تواند سلطه آنها بر بخش دیگری از خلیج عدن، باب المندب و دریای سرخ را محقق سازد.

5- از اهداف همیشگی صهیونیست‌ها بهره گیری از شعار حمایت از یهودیان برای توسعه‌طلبی در اقصی نقاط جهان و نیز اجرای طرح انتقال یهودیان به اراضی اشغالی برای تحقق اصل تشکیل کشور یهود به بهانه بافت جمعیتی است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که این سیاست به شدت در آفریقا در حال پیگیری است بویژه این‌که موقعیت جنگی این قاره شرایط را برای مداخلات صهیونیست‌ها فراهم آورده است و سومالی نیز از این جرگه خارج نیست. صهیونیست‌ها مدعی هستند که سومالی یک سرزمین مقدس یهودی به شمار می‌رود که در قدیم نامش سرزمین بونت بوده و پیامبرانی از بنی اسرائیل در این سرزمین می‌زیسته‌اند. صهیونیست‌ها همچنین مدعی هستند که حدود 50 هزار یهودی سومالیایی در فلسطین اشغالی زندگی می‌کنند که به خاطر مسائل مختلفی از جمله درگیری‌های داخلی در اوایل دهه 90 به مناطق اشغالی نقل مکان کرده‌اند و در حال حاضر جایگاه مهمی را در اقتصاد رژیم صهیونیستی دارند. از همین رو، به خاطر سیطره این عده بر صنایع مهم اسرائیل و برخی کشورهای جهان از جمله سومالی تاثیر اقتصادی شان بیشتر و بیشتر می‌شود.

صهیونیست‌ها همچنین گزارش‌هایی را منتشر کرده‌اند مبنی بر این‌که شماری از یهودیان سومالیایی با همکاری یهودیان فلاشا در جریان جنگ اتیوپی علیه موگادیشو، کمک‌های مالی را برای اعطا به اتیوپی جمع آوری کرده و حتی دولت صهیونیستی را برای کمک به نیروهای اتیوپیایی و همچنین تامین بودجه و تجهیزات نظامی لازم برای آنها در نبرد با دولت محاکم اسلامی شیخ شریف احمد تشویق کرده‌اند؛ چرا که به اعتقاد آنها پیروزی موگادیشو به معنای تضییع حقوق یهودیان در سرزمین مقدس شان (بونت) می‌باشد. مرحله دیگر استفاده ابزاری صهیونیست‌ها از یهودیان سومالی ورود به این کشور به عنوان سازمان‌های غیردولتی بشر دوستانه است در حالی که در لوای آن به ترویج باورهای سکولار و ضددینی در این کشور می‌پردازند. نکته مهم‌ آنکه آنها با این اقدام خود را افرادی بشر دوست و فعال در راه صلح جهانی معرفی می‌کنند تا در سایه آن بر جنایت‌های خود در سرزمین‌های اشغالی سرپوش بگذارند.

نتیجه گیری

در جمع بندی کلی از تحولات سومالی می‌توان گفت که صهیونیست‌ها و آمریکا طرح‌های بلند مدتی برای این بخش از جهان اسلام طراحی کرده اند که در سایه آن اهداف گسترده تری علیه اسلام و حتی آفریقا اجرا می‌شود. با توجه به تحولات سومالی، لشکر کشی جدید غربی‌ها به رهبری آمریکا به این کشور دور از ذهن نیست چنانکه شورای امنیت نیز قطعنامه 1838 را در این زمینه صادر کرده است. شواهد نشان می‌دهد که دزدان دریایی در واقع به 11‌‌سپتامبر سومالی مبدل شده‌اند و این امر می‌تواند به اشغال این کشور منجر شود.

از این رو، با توجه به جایگاه سومالی در منطقه و جهان اسلام و با عنایت به اهداف توسعه طلبانه صهیونیست‌ها و آمریکا باید تلاش شود تا از تحرک جهانی برای ادامه اجرای سیاست‌های مغرضانه و توسعه طلبانه غرب و صهیونیست‌ها علیه سومالی جلوگیری گردد چرا که در غیر این صورت سومالی که می‌توان آن را حلقه مفقوده جهان اسلام دانست به اشغال غرب در خواهد آمد.

قاسم غفوری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها