در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
داستاننویسی به شکل مدرنش در میان ایرانیان با ظهور عناصر تجدد آغاز شد و تاکنون مسیر پرپیچ و خمی را گذرانده است. فکر میکنید در چه زمانی داستانهای ایرانیان رنگی کاملا بومی به خود خواهد گرفت؟
شاید بد نباشد که ابتدا به این نکته که روز به روز هم آشکارتر میشود اشارهای بکنیم که از میان رفتن مرزها و دیوارهای جداکننده و شبیه شدن آدمها به یکدیگر از ویژگیهای دوران ماست. در این دهکده جهانی که زیستگاه همه آدمهای امروزی است نه میتوان میان خود و دیگران به آسانی خط کشید و نه میتوان داستان و ادبیات بومی را به آسانی از غیربومی جدا کرد.
جدا از این، همانگونه که در بخشهای مختلف کتاب داستان فارسی و سرگذشت مدرنیته در ایران اشاره شده، رمان به عنوان یک ژانر مدرن روایی، اگرچه از سرزمینهای دیگر به ایران رسیده، اما رشد و گسترش آن بر بستر سنت ادبی و روایی زبان فارسی صورت گرفته و دارای تاریخ و سرگذشتی است که هم جهانی است، هم بومی و ایرانی. هم آب و رنگ سنت قصهگویی کهن ایران را بر چهره دارد و هم مقاطع و برشهای گوناگون رشد و تحول آن به دورههای مختلف داستاننویسی در سراسر جهان شبیه و نزدیک است.
داستاننویسان خوب ایرانی، مثل جمالزاده و هدایت و گلشیری، و خیلی از نویسندگان دیگر با سنت روایی ایران آشنا بودهاند و بسیاری از شگردهای سنتی روایی را در آثارشان به کار گرفتهاند. اگر از من بپرسید که امروز البته در یک نگاه کلی جای چه چیزی، به نسبت دهههای گذشته، در داستاننویسی ایران، که خیلی بیشتر از دهههای گذشته با روندهای جهانی داستاننویسی آشناست، کمی خالی است، پاسخ خواهم داد که آشنایی با سنت روایی کهن زبان فارسی.
آشنایی با سنت درخشان ادبی ایران، بیگمان پنجرههای تازهای به روی داستان ایرانیخواهد گشود، و به کارگیری آگاهانه و سنجیده فنون و شگردهای آن میتواند بر جذابیت و گیرایی داستانهای مدرن فارسی بیفزاید.
در میان متون کهن ما، قصهها و داستانوارههای بسیار زیادی وجود دارد. پس ما در روند داستاننویسی مدرن ناگهان و بدون پیشزمینه با نوشتههایی اینچنین آشنا نشدهایم. انگار سیر نوشتن در میان ایرانیان متفاوت و مدرن شده است. اما تاکنون تعاریف داستان و رمان تنها برگرفته از اندیشهها و نظریات غرب است که متناسب با فرهنگ و دنیای آنهاست. به نظر شما اگر همین تعاریف برای ایرانیان، متناسب با اندیشه و فرهنگ این سرزمین بازخوانی و بازنگری شود، میتواند در رشد و شکوفایی مجدد ادبیات ما موثر باشد؟
آشنایی با سنت درخشان ادبی ایران بیگمان پنجرههای تازهای به روی داستان مدرن ایرانی است
پاسخ این پرسش شما را میتوان در تجربه کشورهایی مثل اسپانیا، انگلستان، فرانسه و ایتالیا جستجو کرد که نخستین نمونههای داستان مدرن در آنها به وجود آمده است. در همه این کشورها با یک سنت درخشان ادبی سر و کار داریم که هریک از آنها به نوعی در رمانها و داستانهای کوتاهی که در این کشورها نوشته شده تأثیر گذاشتهاند. اما در میان نمایشنامههای شکسپیر با رمانها و داستانهای کوتاه انگلیسی همان اندازه شباهت و اختلاف هست که میان قصهها و روایتهای کهن ایرانی، با همه یگانگیهای ساختاری و روایی آنها، با آنچه امروز به نام داستان ایرانی میشناسیم.
شاید تکرار این نکته بیمناسبت نباشد که معنای رمان و داستان کوتاه مدرن کوتاه کردن دست آنها از دامن سنتهای روایی کهن نیست، بلکه گویا کردن سنتهای روایی و بازخوانی آنهاست با یک نگاه مدرن. یعنی به جای پذیرفتن یا ستودن سنت به گونهای که هست و پیروی بدون چون و چرا از آن که کمترین زیان آن فرسوده و نخنما شدن سنت است زیر ذرهبین گذاشتن، سبک سنگین کردن، سنجیدن و نقد کردن سنت است. به طور نمونه میتوان به برخورد فردوسی در شاهنامه با روایتهای تاریخی روزگار خودش اعم از شفاهی و مکتوب اشاره کرد. میان روایتهایی که دستمایه فردوسی در سرودن شاهنامه است، و نگاه نقاد و موشکافی که فردوسی در کاویدن و سرودن گذشته تاریخی ایران به کار میگیرد، فاصلهای و فضایی است که شاهکارهای ادبیات در سراسر جهان از آن سر بر کشیدهاند.
بد نیست برای روشنتر شدن نکته مورد نظر نگاهی بیندازیم به مسیری که داستانهای تاریخی فارسی طی صد سال گذشته پشت سر گذاشتهاند. اگر به طور نمونه دامگستران یا انتقامجویان مزدک، نوشته عبدالحسین صنعتیزاده، یا شاه ایران و بانوی ارمن نوشته ذبیح بهروز را با داستانهای تاریخی امروز مثل داییجان ناپلئون، نوشته ایرج پزشکزاد، سووشون، نوشته سیمین دانشور یا بوفکور هدایت کنار هم بگذاریم، تفاوت میان نگاه سنتی و نگاه مدرن به تاریخ (که از ویژگیهای داستانهای جدید است)، آشکارتر میشود. این داستانها هر کدام در مقطع خاصی از تاریخ ایران میگذرند و زبان و تکنیکهای روایی آنها هم از قصهها و داستانهای عامیانه فارسی چندان دور نیست، اما نویسندگان آنها با دید متفاوتتری به تاریخ و به گذشته نگاه کردهاند. حاصل این که هرچه سالیان بیشتری گذشته، داستان تاریخی فارسی از آرمانی کردن یک دوره تاریخی خاص فاصله بیشتری گرفته، با مفهوم سنجیدهتری از تاریخ آشنا شده و دورههای تاریخی گوناگون در نژندی و بیماری هم نقش بیشتری به عهده گرفتهاند. شاید همان طور که در کتاب هم آمده، برای نخستین بار این مراد شازده احتجاب گلشیری بود که در روزهایی که هنوز هیچ روشنفکری پایان بزودی فرارسنده دیرپاترین دوره تاریخ ایران را در افق نمیدید، با صندلی چرخدار از درون داستان فارسی به راه افتاد و به گوش شازده رساند که راهی جز پایین رفتن از پلههای سردابه تاریخ برایش نمانده است.
چه اتفاقی در داستاننویسی یا داستاننویسان معاصر ما باید رخ دهد تا جایگاهی در عرصه ادبیات جهان پیدا کنیم که بهواسطه آن علاوه بر ادبیات کهن بسیار غنی، با ادبیات امروزمان نیز در صحنههای جهانی بدرخشیم؟
درخشیدن ادبیات معاصر ایران در جهان به عوامل بسیار پیچیده و در هم تنیدهای و از آن جمله ساختارهای قدرت سیاسی و اقتصادی روزگار ما، پیوند میخورد که بسیاری از آنها از قلمرو عملکرد نویسندگان ایرانی بیرون است. شعر سعدی، حافظ و مولوی، گذشته از نازکخیالیها و نوآوریهای کلامی، سوار بر بالهای پرتوان و بسیار گسترده زبان فارسی در آن سدهها، مرزها و سرزمینها را پشت سر گذاشتهاند، در حالی که امروز شمار سخنگویان به زبان فارسی، در قیاس با کسانی که به زبانهای انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی و عربی سخن میگویند و مینویسند، بسیار اندک است. امروز اثر ادبی باید از صافی غالبأ دگرگونکننده ترجمه بگذرد و به دست خوانندگان غیرفارسی زبان برسد. بسیاری از زیباییهای زبانی و ساختاری اثر ادبی در عبور از صافی ترجمه کمرنگ و بیرنگ میشود و عرصه را بر کامیابی آن در زبان و سرزمین تازه تنگتر میکند.
اما باید اشاره کرد که گوشههایی از افق هم به سپیدی میزند. در سالهای اخیرترجمه آثار ادبی معاصر به زبانهای خارجی رونق بیشتری گرفته و آثار بسیاری از نویسندگان و شاعران معاصر به انگلیسی، آلمانی و فرانسه برگردانده شده و بخصوص در آلمان مورد استقبال خوبی هم قرار گرفته است. از این گذشته در این سالها به نسبت سالهای گذشته بر شمار ایرانیانی که آثار خود را به زبانی غیر از زبان فارسی مینویسند اضافه شده است.
حورا نژادصداقت
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: