مکث

میراث فرهنگی مال کیست؟

این روزها اگر در اصفهان که نصف جهانش می‌نامیدند، قدم بزنید، هنوز می‌توانید برج جهان‌نما را ببینید که چند سال چشم‌انداز هوایی میدان تاریخی نقش جهان اصفهان را خدشه‌دار کرده و این بنای زیبا را با خطر حذف از فهرست آثار جهانی مواجه ساخته بود. برای دخالت امروزی‌ها در حریم آثار باستانی و تاریخی، راه دور نروید. در همین اصفهان بمانید؛ زیرا در این شهر تاریخی هنوز گرد و غبار ناشی از گذر تونل قطار شهری اصفهان به طور کامل از تن چهارباغ عباسی زدوده نشده است؛ تونلی که چندی پیش می‌خواست با تغییر مسیر رعشه به جان سی‌وسه پل بیندازد.
کد خبر: ۳۱۰۲۶۶

باز نمونه می‌خواهید، سری بزنید به شیراز. فکر نکنم کسی پیدا شود که در وجهه تاریخی این شهر شک داشته باشد. پس چگونه می‌شود که چندی پیش مسوولان راه‌آهن، ریل کنار ریل می‌گذاشتند تا قطار را از میان تنگه‌ای عبور دهند که در حاشیه‌اش نقش رستم بر کوهی جلوه می‌کرد. میراث فرهنگی ایران در سکوت تخریب می‌شود و در هیاهو به دنبال راه‌حل برای ترمیم آن هستیم. این یک واقعیت است که بر هامش تمامی رفتارهای متولیان دولتی و غیردولتی میراث فرهنگی ایرانی پیله بسته است. نه به این دولت ربط دارد و نه به آن دولت. همه و همه وقتی به یاد یک اثر تاریخی می‌افتند که به عنوان مثال در صفحه‌ای از روزنامه‌ها با تیتر بزرگ نوشته شده باشد: «فلان اثر تاریخی هم تخریب شد.»

اما شاید در این میان، وقتی رفتارهای مشترک ارگان‌ها و نهاد‌های دولتی در حفاظت و صیانت از محوطه‌های تاریخی کشور بیشتر مورد تامل قرار می‌گیرد، معلوم می‌شود بسیاری از تخریب‌هایی که در این حوزه صورت می‌گیرد، زیرسر نهاد‌های دولتی است که به هر دلیلی آگاهانه یا ناآگاهانه دست به تخریب این آثار می‌زنند.

بسیاری از محوطه‌های باستانی تاریخی ایران که در فهرست آثار‌ملی به ثبت رسیده‌اند، طبق قانون حریمی دارند که این حریم باید حفظ شود، اما در عمل بسیاری از نهادها و سازمان‌ها، حریم آثار باستانی را که حفظ نمی‌کنند هیچ، برای آن دردسرهایی را هم ایجاد می‌کنند. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هم به عنوان متولی اصلی میراث فرهنگی این سرزمین کاری از دستش برنمی‌آید. دیروز جهان‌نما برای نقش جهان مزاحمت و ایجاد می کرد، امروز قطار شهری دست از سر سی‌وسه پل و چهارباغ برنمی‌دارد و فردا معلوم نیست کدام نهاد در کدام شهر بنایی تاریخی - باستانی را با خطر مواجه ‌سازد.

واقعیت این است که ما در کشوری زندگی می‌کنیم که از سابقه تمدنی پرباری برخوردار است و هر تمدنی در هر گوشه‌ای از این خاک یادگاری را برای آیندگان باقی گذاشته است که حفاظت از آن وظیفه همه ماست؛ از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گرفته تا شهرداری‌ها، وزارتخانه‌ها و سایر دستگاه‌ها‌ و نهادهای اجرایی.

توسعه عمرانی جای خودش را دارد و حفاظت از آثار باستانی تاریخی هم جای خودش را.

نه می‌شود از توسعه چشم پوشید و نه می‌توان حفاظت از میراث فرهنگی این سرزمین را فراموش کرد.

هریک از این آثار در نوع خود بی‌نظیر هستند و اگر خطری متوجه آنها شود، دیگر جایگزینی برای آنها پیدا نمی‌شود.

به نظر می‌رسد، صیانت از آثار باستانی تاریخی این کشور نیازمند یک عزم ملی است. همه دستگاه‌ها باید دست به دست هم دهند و قانون را درباره حریم آثار باستانی رعایت کنند، حتی اگر قانون ابهاماتی دارد باید این ابهام را با کمک قوه مقننه برطرف کرد تا همه موظف شوند برای حفاظت از این آثار در هر گوشه‌ای از کشور آستین بالا بزنند. متولی حفاظت از میراث فرهنگی این سرزمین همه ما هستیم؛ از شهروندان تا نهادها و دستگاه‌‌های اجرایی مختلف.

شاید اگر این اتفاق بیفتد، دیگر مخاطب سخنانی نباشیم که همین چندی پیش شنیدیم؛ آن هم از زبان رئیس شورای شهر اصفهان که کارشناسان یونسکو را به نادانی متهم می‌کرد و می‌گفت جهان‌نما نباید کوتاه شود، حتی اگر چشم‌انداز نقش جهان را خدشه‌دار کرده باشد.

این روزها از این اتفاقات زیاد می‌افتد و سازمان میراث فرهنگی هم متاسفانه بخش عمده‌ای از توان اطلاع‌رسانی‌اش را صرف مناقشاتی کرده که بیشتر مربوط به بازیگران و نمایشگاه‌هاست تا مسائل زیربنایی این حوزه. ای کاش همه ما بیشتر از پیش، هوای آثاری را داشته باشیم که قرن‌های قرن است در کشور ما نفس می‌کشند.

مهدی نورعلیشاهی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها