در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
کافی است چند دقیقهای را مقابل در یک مدرسه راهنمایی یا دبیرستان پسرانه بایستید تا هنگام تعطیلی همراه با موج خروج دانشآموزان فوج فوج الفاظ رکیک گوشتان را بیازارد. در مراکز پرتردد شهری، بویژه هنگام رانندگی، غیرممکن است تاکنون فریاد یک راننده عصبانی، شما را میخکوب نکرده باشد، حتی گاهی در جمع صمیمی و دوستانه، فحش و ناسزا به ظاهر محفل رفقا را گرمتر میکند. دشنام و ناسزا تقریبا بخشی از ادبیات هر ملتی است و هیچ زبانی تهی از این الفاظ نیست، منتها آنچه از آن مساله اجتماعی میسازد، حد و مرز کاربرد و میزان آن در ردههای مختلف اجتماعی است.
وقتی نوجوانان 14، 15 ساله با این الفاظ خویشاوندان یکدیگر را نشانه بروند، وقتی راننده عصبی تا شانه از پنجره خودرو خمشود و راننده یا عابر خطاکاری را نهیب بزند، وقتی گوش فرزندان هنگام بگومگوی والدین با شنیدن این الفاظ نوازش شود، هنگامی که طلبکار یقه بدهکار را در یک کوچه شلوغ بچسبد، زمانی که پای یک خانم عصبانی در یک اتوبوس شلوغ لگد میشود، وقتی راننده و مسافر تاکسی بر سر کرایه به تفاهم نمیرسند و... کاربرد این الفاظ به نوعی عادت و (به مرور) به بیماری اجتماعی تبدیل میشود که متاسفانه در کشور ما دیدن این صحنهها کم نیست.
برخی جامعهشناسان غربی عقیده دارند؛ فحاشی به طور غریزی نوعی واکنش عاطفی نسبت به شرایط ناموزون اطراف است که به تخلیه فشارهای عصبی و عاطفی منجر میشود اما وقتی تابع هیچ مرزی نباشد، این واکنشها خود نشانه بیماری عصبی یا ضعف فرهنگی است که زنگ خطری برای فرهنگ عمومی است.
براساس قوانین کیفری ایران، فحاشی بنا بر ماده 608 قانون، مجازات شلاق تا 74 ضربه یا جزای نقدی تا یک میلیون ریال دارد و به موجب ماده 700 قانون مجازات اسلامی«هجو» چه کتبی یا شفاهی مجازات حبس از یک تا 6 ماه به همراه دارد.
اما این روزها، ممنوعیتهای قضایی تنها راهکار خروج از یک مساله اجتماعی نیست؛ چون بنا بر این شرایط اجتماعی بسیاری از قوانین قابلیت اجرا ندارند. بسیاری از ما روزانه دشنام میدهیم یا ناسزا میشنویم ولی کمتر کسی حاضر است در شرایط عادی، مراحل قضایی را طی کند تا فرد فحاش به مجازات برسد.
ناسزاگویی بیشتر از آنکه از طریق محاکم قضایی قابل پیگرد باشد، نیازمند نوعی مکانیسم نامحسوس اجتماعی و فشار گروههای مرجع است. به نظر میرسد درجامعهای که دشنامگویی به نوعی عادت تبدیل شود، ابزارهای کنترل اجتماعی تضعیف شده است یا گروههایی مانند خانواده، مدرسه، رسانهها و نهادهای مرجع مانند سازمانهای فرهنگی و دانشگاهها از کارکرد فرهنگی خود به دور ماندهاند یا میزان مشروعیت و مقبولیت این نهادها بشدت کاهش یافته است، بههر حال شاید راهحل امروزی این مساله اجتماعی این باشد که از خود شروع کنیم. شما چقدر ناسزا میگویید؟
کتایون مصری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد