گفتگو با دکتر میثم قوانلو، مخترع و استادیار دانشگاه

وقتی که فناوری به‌کمک معلولان می‌شتابد

دکتر میثم قوانلو متولد سال 1351 در تهران است. وی دبستان را در 4 سال به‌پایان رسانیده و به‌عنوان اولین دوره دانش‌آموزان مدرسه تیزهوشان بعد از انقلاب، دوره راهنمایی و دبیرستان را در دبیرستان علامه حلی گذرانیده و پس از قبولی با رتبه 49 در کنکور سال 1369 دوره کارشناسی را در دانشگاه تهران در رشته الکترونیک مشغول به تحصیل شده است. اما به‌علت علاقه به رشته پزشکی، دوره کارشناسی ارشد را در سال 1373 در رشته مهندسی پزشکی دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزیده و به‌پایان برده و پس از پایان خدمت سربازی از سال 1377 دوره‌های کارشناسی ارشد و سپس دکتری را در رشته مهندسی برق دانشگاه میشیگان آغاز و در سال 1382 به پایان رسانیده است. وی سپس به‌عنوان استادیار دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی1 مشغول به کار شده و در سال 1385 به دانشگاه صنعتی جورجیا2 در آتلانتا نقل مکان کرده است و هم‌اکنون نیز استادیار این دانشگاه در دانشکده مهندس برق و الکترونیک است.
کد خبر: ۲۸۳۶۶۳

چندی پیش خبری از یکی از اختراعات دکتر قوانلو را هفته‌نامه کلیک درج کردیم که متاسفانه به‌دلیل اشتباه در ترجمه، عبارت «from Georgia»  به‌جای «از دانشگاه جورجیا»، «از کشور گرجستان» نگاشته شده بود! (هرچند که هر دو نام یک‌جور نوشته می‌شوند، اما خودمان خوب می‌دانیم که این اشتباه نابخشودنی است!) که البته این امر با اعتراض و پیگری بسیار از جانب آقای قوانلو روبه‌رو شد و صد البته این افتخار و غرور به ملیت ایرانی از سوی ایشان، مایه مباهات ما نیز گشت (دکتر قوانلو حتی به این نکته که تمامی استادان راهنمایش هم ایرانی بوده‌اند، افتخار می‌کند!) و خوشبختانه به ارتباطی نزدیکتر و گفتگویی ویژه انجامید که متن آن هم‌اکنون پیش روی شماست.

 در باره پروژه خود بگویید و این‌که چه شد که این زمینه پژوهشی را انتخاب کردید؟

با آنکه رشته من در مقطع دکترا مهندسی برق بود، اما به‌دلیل علاقه به پزشکی، پروژه تحقیقاتی‌ام را مرتبط با مهندسی پزشکی انتخاب کردم. در این پژوهش یک سیستم قابل کاشت در بدن طراحی کردم که برای تحریک اعصاب مغز که مرتبط به حس بینایی هستند تا به این وسیله کسانی که نابینا هستند، به‌طور خیلی جزیی از حس بینایی برخوردار بشوند. البته این پروژه هنوز در مرحله خیلی ابتدایی هست.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید تمام اساتید من تا به حال همه ایرانی بودند.

اولین اختراع‌تان چه بود؟

اولین اختراع من تا جایی که یادم می‌آید در دوره راهنمایی بود که می‌خواستم یک دینام را به یک موتور الکتریکی وصل کنم و اون موتور را با الکتریسیته به‌دست آمده از دینام به‌حرکت دربیاورم و این ماشین تا ابد به‌خودی خود کار بکند. چند هفته‌ای روی این طرح کار کردم و از این که چنین ابتکاری به‌خرج داده بودم، خیلی ذوق زده بودم. تا این‌که این طرح را با معلم فیزیک آقای فریپور در میان گذاشتم و ایشان به‌طور کامل به من توضیح دادند که ساخت چنین دستگاهی غیرممکن است، زیرا قانون بقای انرژی را نقض می‌کند!

اما اولین اختراعم که به مرحله ساخت رسید، یک ماشین سیم‌پیچی ترانسفورمر اتوماتیک بود که در دوره دبیرستان با یکی دیگر از دوستانم ساختیم. البته این دستگاه به‌طور صنعتی در ابعاد بزرگ‌تر موجود بود.

آخرین اختراع من نیز سیستم گردش زبان3 است که به افراد معلول که ناتوانی جسمانی شدید دارند این امکان را می‌دهد که با حرکت زبانشان دستگاه‌هایی که در محیط اطرافشون هست را کنترل کنند.

ایده ابداع چنین دستگاهی از کجا به ذهن‌تان رسید؟

زمانی که در دوره دکتری روی سیستم بینایی مصنوعی4 برای نابینایان کار می‌کردم، به تعدادی مقاله قدیمی برخوردم که در دهه 60 و 70 میلادی، یک محقق دستگاهی اختراع کرده بود و با تحریک الکتریکی زبان افراد نابینا توسط یک آرایه انعطاف‌پذیر کوچک که روی سطح زبان فرد نابینا قرار می‌گرفت، تا حدی به فرد نابینا کمک می‌کرد که اجسام و اشیای اطراف خودش را تشخیص بدهد، البته این دستگاه چندان موفق نبود و هنوز هم به تولید انبوه نرسیده است.

اما وقتی بیشتر به این موضوع فکر کردم، به این نتیجه رسیدم که زبان از قدرت حرکتی خیلی زیادی برخوردار است و بهتر است که از آن به‌عنوان یک خروجی برای مغز استفاده بشود تا یک ورودی یا یک وسیله حسی5. حرکت زبان خیلی ساده است و دچار خستگی نمی‌شود. خیلی هم دقیق است، به‌طوری که شما می‌توانید هر کدام از دندان‌ها‌یتان را با نوک زبان لمس کنید. خیلی هم سریع می‌شود با زبان فرمان‌های متعددی را صادر کرد.

خلاصه مجموعه‌ای از این افکار بالاخره به طراحی و ساخت سیستم گردش زبان انجامید که یکی از پروژه‌هایی است که طی 4 سال گذشته گروه من روی آن کار می‌کند.

در حال حاضر چند نفر از این ابداع استفاده می‌کنند و آیا ابداع‌تان کامل شده است؟

چون هنوز ساخت ‌نهایی این دستگاه کامل نشده و ما مشغول آزمایش و برطرف کردن اشکالات جزیی آن هستیم، کسی به‌طور دائمی از این دستگاه استفاده نمی‌کند. ولی به‌صورت موقتی تا به‌حال چندین‌بار آن را روی افراد سالم آزمایش کرده‌ایم و به‌تازگی آزمایش این دستگاه روی افراد معلول را آغاز کرده‌ایم  و تا کنون حدود 10 نفر آن را آزمایش کرده‌اند و نتایج کاملا امیدوارکننده است.

به تجاری‌سازی ایده‌تان هم اندیشیده‌اید؟

البته، من برای ثبت این اختراع اقدام کردم که صدور آن چند سالی طول می‌کشد. ولی در طی این مدت همان‌طور که گفتم ما داریم ایرادات موجود را چه در سخت‌افزار و چه در نرم‌افزار و سیستم پردازشی آن برطرف می‌کنیم، تا وقتی آماده تجاری شدن گشت، به‌سرعت بتوانیم تاییدیه‌های لازم برای استفاده و از آن را دریافت کنیم.

در طول پیاده‌سازی ایده‌تان، به مشکلی برخوردید که رفع آن برایتان دشوار باشد؟ و در مواجهه با آن چه می‌کردید؟

مشکلات البته بی‌شمارند ولی این وضعیت کار تحقیقاتی است که شما هر روز به یک مشکل جدیدی بر می‌خورید و می‌کوشید که آن را برطرف کنید و وقتی موفق به این کار شدید، با چند مشکل جدید که تا آن موقع از آنها بی‌خبر بوده‌اید مواجه‌ می‌شوید و به همین ترتیب کار ادامه پیدا می‌کند!

الان مهم‌ترین مساله ما تکمیل و پشتیبانی مالی این پروژه هست که خوشبختانه تا کنون به‌خوبی پیش رفته و به امید خدا از حالا به بعد هم با وجود بحران اقتصادی در آمریکا امیدواریم که ادامه پیدا کند. البته رقابت بین محققان و استادان شدید است، ولی یک ایده خوب اغلب اوقات پشتیبانی لازم را به‌دست می‌آورد.

آیا تا به‌حال پیشنهاد پژوهشی در ایران هم داشته‌اید؟

تاکنون خیر.

رابطه‌تان با دانشگاه‌های ایران چگونه است؟

من رابطه رسمی با دانشگاه‌های ایران ندارم ولی گهگاه با استادان دانشگاه که از ایران در کنفرانس‌های علمی و تحقیقاتی شرکت می‌کنند، آشنا می‌شوم و صحبت می‌کنم. البته تابستان سال پیش سفری دو هفته‌ای به ایران داشتم و از دانشگاه‌های تهران، صنعتی شریف، امیرکبیر و خواجه نصیر طوسی دیدن کردم و با تعدادی از استادان و دانشجویان آشنا شدم. در مجموع این ارتباطات باید از هر دو طرف پشتیبانی و تقویت شود.

دانشجوی ایرانی دارید؟

بله در حال حاضر 4 دانشجوی ایرانی دارم که هر چهار نفر نسبتا جدید هستند و فقط یکی‌دو ترم است که کارشان را در گروه من آغاز کرده‌اند.

مهم ترین عامل موفقیت خود را چه می‌دانید؟

من فکر می‌کنم که آدم خیلی سختکوشی هستم و پشتکار بالایی دارم. به‌نظر من داشتن پشتکار حتی از داشتن هوش و استعداد هم مهم‌تر است. برای این که افراد بسیار باهوشی را سراغ دارم که مدام از این شاخه به آن شاخه می‌پرند و با این که آدم‌های ناموفقی هم نیستند، ولی نتوانستند از همه پتانسیل‌های خودشان استفاده کنند.

هم اکنون بزرگترین دغدغه‌تان برای آینده چیست؟

البته زندگی پر از دغدغه است ولی در هر مرحله از زندگی یک سری از این دغدغه‌ها برای آدم مهم‌تر هستند.

در حال حاضر مسوولیت تامین مالی پروژه‌های فعال در گروه تحقیقاتی من و دانشجوهای عضو گروه (10 نفر)‌ بر عهده من است و باید مرتب به این فکر باشم که هم از نظر کیفیت کار علمی و تحقیقاتی سطح کارمان را بالا نگه داریم و هم این که هزینه‌های مختلف آن را با فرستادن طرح‌ها و پیشنهادهای تحقیقاتی به موسسه‌های تحقیقاتی آمریکا در رقابت با سایر استادان و محققان تامین کنیم. البته اخبار و گزارش‌های سیاسی را هم دورادور دنبال می‌کنم و به‌خصوص نسبت به مسائل مربوط به امنیت ایران همیشه حساس هستم.

و سخن آخر...؟

در پایان از علاقه و توجه شما و خوانندگان محترم‌تان نسبت به کارها و فعالیت‌های تحقیقاتی هموطنان ایرانی در داخل و خارج از کشور سپاسگزارم.

پی‌نوشت‌ها

1. North Carelina State University

2. Georgia Instiete of Technalogy

3. Tongue Drive

4. Artificial Vision

5. Sensory Maodality

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها