یکی از معضلات و کمبودهای سینمای ایران، کمبود بازیگران میانسال است. برای درک این کمبود، کافی است به تعداد فیلم‌ها و سریال‌هایی توجه کنید که در آنها رضا کیانیان، پرویز پورحسینی و حسن پورشیرازی بازی کرده‌اند و کماکان هم مشغولند.
کد خبر: ۲۶۸۷۳۲

اینجا اصلا صحبت درباره توانایی این بازیگران نیست. داریم درباره مشکلی حرف می‌زنیم که در مواردی، سینمای ایران از آن متضرر شده است. مثلا در سینمای آمریکا، وجود بازیگرانی مثل اد هریس (در «ننگ بشری» یا «ساعت‌ها)» یا کوین اسپیسی (در «زیبایی آمریکایی» یا «گلن‌گاری گلن‌راس)»، مورگان فریمن (در «محبوب میلیون‌دلاری)» یا مایکل کین (در «شـوالیه تاریکی)» دست کارگردانان و حتی نویسندگان را باز می‌کند. نخستین تفاوت سینمای ما با سینمای جهان در این مورد به‌خصوص این است که بـازیگران میانسال ما همچنان علاقه‌مندند تا در نقش‌های جوان و اصلی فیلم‌ها و سریال‌ها حضور یابند؛ اما همین بازیگرانی که نام بردیم، در مقاطعی، نقش‌های مهم‌تری بازی می‌کردند؛ اما از یک جایی به بعد پذیرفتند که در نقش‌های مکمل، جلوی دوربین بروند.

اخیرا یکی از نامدارترین و معتبرترین بازیگران این‌چنینی، یعنی کارل مالدن، چشم از جهان فروبست. کارل مالدن، بازیگر نقش‌های اصلی نبود؛ اما مشهور بود و شهرتش را از بازی در کنار چهره‌های مطرحی مثل مارلون براندو (در «اتوبوسی به ‌نام هوس» یا «در بارانداز)» به دست آورده بود. شیوه نقش‌آفرینی بازیگران میانسال سینمای ایران بیشتر شبیه سینمای هند است. در آنجا هم بازیگران سرشناسی مثل آمیتاب باچان حتی در دهه هفتادم عمرشان هم به کمتر از نقش اصلی راضی نمی‌شوند.

مسعود رایگان نخستین بار با بازی در «خاموشی دریا» ساخته وحید موساییان چهره شد. او که همشهری کارگردان است، برای ایفای نقش یک بومی لرستانی انتخاب شد که سال‌ها خارج از کشور بوده و حالا به دلایلی به ایران بازگشته است. رایگان اتفاقا حتی مسیر زندگی‌اش نیز بی‌شباهت به سرگذشت زندگی این نقش نبود. او سال‌ها قبل درس تئاتر خواند و سپس برای تکمیل تحصیلاتش عازم سوئد شد و پس از بازگشت، جذب سینمای ایران شد.

رایگان با «خاموشی دریا»، چیز زیادی از توانایی‌هایش را نشان تماشاگران نداد و کمتر کسی پس از دیدن این فیلم معتقد بود که سینمای ایران یکی از چهره‌های شاخص میانسال خود را در عرصه بازیگری کشف کرده است و شاید به دلیل همین بی‌تفاوتی موجه منتقدان به رایگان بود که پس از اعلام این که او قرار است در فیلم رضا میرکریمی «خیلی دور، خیلی نزدیک» بازی کند، همه متعجب مانده بودند. زمانی که خلاصه‌ داستان فیلم میرکریمی در مطبوعات چاپ شد و تصویر رایگان سوار بر یک اتومبیل گرانقیمت در کویر دیده شد، همگان تصور می‌کردند با یکی دیگر از فیلم‌های معناگرای این سال‌ها روبه‌رو هستند که معنویت و دوستی و خوبی را تبلیغ می‌کند و کمتر نشانه سینمایی در آن وجود دارد؛ اما پس از شرکت این فیلم در جشنواره و پس از نمایش آن، اغلب منتقدان با تحسین درباره این کار صحبت کردند. یکی از موارد مشترک این نقدها، تاکید بر اهمیت بازی رایگان در نقش اصلی فیلم بود. او که تا پیش از فیلم میرکریمی به خاطر شباهت ظاهری‌اش به رضا کیانیان، نوعی بدل برای این بازیگر بزرگ به حساب می‌آمد، به‌یکباره شهرتی پیدا کرد و تبدیل به بازیگری توانا شد. به رایگان و کیفیت بازی‌اش در زمان اکران عمومی «خیلی دور، خیلی نزدیک»، کمتر از خود فیلم پرداخته نشد و درواقع با همین اثر ستایش‌شده بود که بازیگری تازه در سینمای ایران متولد شد.

در همان مقطع اکران فیلم میرکریمی، رایگان برای بازی در مجموعه «مدار صفر درجه» قرارداد امضا کرد و به گروه بازیگران سرشناس این سریال تاریخی حسن فتحی پیوست. بازی رایگان در این سریال نیز در ادامه موفقیت «خیلی دور، خیلی نزدیک» بر شهرت و اعتبار او افزود. رایگان با این دو اثر، نشان داد که هم قابلیت‌های کار در سینما را می‌شناسد و هم قواعد فعالیت در تلویزیون. او در این چندساله نیز همین روش را در پیش گرفته و سینما و تلویزیون را با هم تجربه می‌کند. «سنتوری» یکی دیگر از فیلم‌هایی است که مسعود رایگان در آن در کنار همسرش، رویا تیموریان درخشید. با این که این فیلم فقط یک اکران محدود در جشنواره فیلم فجر داشت؛ اما آنهایی که همان یک بار فیلم را دیدند، دریافتند که او در نقش کوتاهی که برعهده داشت، چقدر خوب توانست ظاهر شود. درواقع داریـوش مـهـرجویی که استاد شناختن ظرفیت‌های بازیگران و بهره‌گیری از آنهاست، از شخصیت بازیگری رایگان، نهایت استفاده را برد برای پروراندن موقعیت مهمی در فیلمش.

پیش از آن رایگان را در 2 فیلم «خون‌بازی» و «دست‌های خالی» دیده بودیم. در فیلم رخشان بنی‌اعتماد و محسن عبدالوهاب، رایگان نقش پدری دائم‌الخمر را بازی می‌کند که ترک خانواده کرده و زندگی رقت‌انگیزی دارد. صحنه مواجهه او و دخترش و سپس ورود همسرش به این جمع، یکی از درخشان‌ترین موقعیت‌های این فیلم است که در زمان خودش بخوبی مورد توجه قرار گرفت. در «دست‌های خالی» هم با این که رایگان نقشی نسبتا مشابه «خون‌بازی» عهده‌دار بود؛ اما او مانند یک هنرمند باهوش، سعی کرد این دو نقش با ویژگی‌های تقریبا یکسان و مشابه را، متفاوت عرضه کند. کل صحنه‌های رودررویی مسعود رایگان با مرحوم خسرو شکیبایی در این فیلم، جذاب و تاثیرگذار است و می‌بینیم که رایگان با ظرافت‌هایی در بازی‌اش، اصلا کاری نکرده که این نقش نیز طبق کلیشه‌های معروف از آب دربیاید.

یکی از ویژگی‌های ممتاز کار رایگان، صدای منحصربه‌فرد اوست که این صدا یکی از اصلی‌ترین عوامل انتخابش برای نخستین فیلمی بود که بازی کرد. زمانی که او در «خاموشی دریا» با این صدای فخیم و گوش‌نواز، دیالوگ‌هایی را با لهجه لری ادا می‌کرد، کاملا متفاوت بود با تصور بیننده. رایگان پس از این فیلم هم با صدای خاصش در ادای دیالوگ‌ها نوعی تشخص و شکوه را به نقش‌هایش داد و خیلی خوب آگاه بود که گاه ممکن است این صدای خوب در مواردی به کیفیت حضورش در فیلم‌ها لطمه وارد کند. مثلا مرحوم شکیبایی با صدای وزین و خوبش در مواردی، دیالوگ‌ها را مانند شعر دکلمه می‌کرد و همین نکته را منتقدان نوعی ضعف در کار او قلمداد کردند (هرچند همین صدا را اگر از نقش‌آفرینی‌اش در «هامون»، «پری»، «کیمیا» و «اتوبوس شب» بگیریم، محال است بازی او چنین تاثیری داشته باشد) یا گاهی حتی صدای پرویز پرستویی، بازی‌اش را تحت‌الشعاع قرار داده؛ اما رایگان با آگاهی از این موضوع، سعی کرده صدایش را در موارد بسیاری متناسب با نقشی که بازی می‌کند کنترل نماید.

رایگان در این مدت در فیلم‌هایی نیز بازی کرد که چیزی از توانایی‌اش در آنها دیده نمی‌شد. «پاپیتال» و «مخمصه» دو تا از این آثارند؛ اما کدام بازیگر را می‌شناسید که سراسر آثارش قابل تحسین باشد. مسعود رایگان بسیار دیر وارد عرصه بازیگری در سینما و تلویزیون ایران شد که این موضوع برای ما حسرت‌آور است که چرا این بازیگر تحصیلکرده و باشعور و توانا از جوانی، فعالیت حرفه‌ای‌اش را آغاز نکرد؛ اما توجه به این نکته هم لازم است که بسیاری از بازیگرانی که از جوانی در سینمای ایران نقش داشته‌اند، پس از مدتی، دیگر آن قابلیت‌های لازم را نداشتند و به حاشیه رفتند؛ اما بازیگری مثل رایگان وقتی در میانسالی وارد سینما می‌شود، خیلی خوب حواسش جمع است که راه‌های اشتباه را نپیماید و در انتخاب نقش‌هایش با وسواس عمل کند. یادمان باشد که بازیگران بزرگی مثل عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان نیز بسیار دیر و در دهه چهارم عمرشان وارد سینما شدند؛ اما در شیوه کارشان مراتبی را رعایت کردند که تاثیر انکارناپذیری در ماندگاریشان داشت.

امان جلیلیان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها