
پس از این تماس تلفنی، ماموران اداره آگاهی شهریار به محل حادثه اعزام و متوجه شدند سارقان با پتک، شیشه مغازه طلافروشی را شکسته و یک کیلوگرم طلا سرقت کردهاند. ماموران پس از بررسی محل سرقت به تحقیق از مرد شاکی پرداختند که وی در اظهاراتش به پلیس گفت: دختر نوجوانی به بهانه خرید انگشتر وارد طلافروشیام شد و پس از مشاهده چندین نمونه از طلاها، مغازه را ترک کرد.
دقایقی بعد راکبان یک دستگاه موتورسیکلت مقابل مغازهام توقف کردند و با پتک، شیشه ویترین را شکستند و یک کیلوگرم طلا را به سرقت بردند. پس از فرار سارقان به تعقیب آنها پرداختم که متوجه شدم، دختر نوجوانی که دقایقی پیش به عنوان مشتری به مغازه مراجعه کرده بود، به آنها ملحق شده و فرار کردند و جستجوهایم برای یافتن آنها بینتیجه ماند.
با اطلاعاتی که شاکی در اختیار ماموران قرار داد، چهرهنگاری رایانهای از متهمان صورت گرفت و تحقیقات برای یافتن آنها آغاز شد تا عاقبت 2 هفته بعد، دختر نوجوان در یکی از محلههای کرج شناسایی و دستگیر شد.
باانتقال این دختر نوجوان به نام لینا به اداره آگاهی شهریار، وی در بازجویی راز تبهکاری یک باند حرفهای را برملا کرد.
دختر نوجوان، در اظهاراتش به پلیس گفت: از خانه فرار کرده بودم که در دام یک دزد حرفهای به نام فرهاد افتادم. او مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و مرا مجبور به همکاری با اعضای باند برای سرقت از طلافروشی کرد که این متهمان علاوه بر سرقت از 2 طلافروشی به صورت گسترده اقدام به کیفقاپی میکردند.
با اعترافات دختر جوان اعضای این باند دستگیر و پس از محاکمه در شعبه 112 به 21 سال زندان و پرداخت اموال شاکیان محکوم شدند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: