پیشنهاد هفته: وبلاگ نویسان عزیز! روز پدر در پیش است. نمی‌خواهید وبلاگ هایتان را با نامه‌ای به پدرتان به روز کنید؟ این شاید هدیه‌ای ماندگار به پدرانتان باشد. پیشنهاد ما را جدی بگیرید!
کد خبر: ۲۶۳۹۴۷

بی نهایت واضح و پربار

در وبلاگ سارا ساسانی می‌خوانیم: تو ماشین نشستم، مسافران تکمیل شدند «مرد خوش ترکیب» و کلاه به سری که جلو نشسته بود دستی برد به سمت داشبورد و گفت: این را اینجا بگذار، آهان خوب شد.

«مسافر عزیز: بنده ناشنوا هستم لطفا قبل از پیاده شدن اطلاع دهید.» این عبارتی بود که روی یک مقوای مشکی و با خط زیبای سفیدی نوشته شده بود.

وی ادامه می‌دهد: «مرد خوش ترکیب» سعی به تداوم مکالماتشان داشت و گهگاه «ناشنوا» حواسش پرت می‌شد چرا که باید نگاه از خیابان برمی‌داشت و به لب‌خوانی او چشم می‌دوخت و در نهایت برای جواب دادن باید فرمان را رها کرده و با حرکات دست کلماتی را به او می‌فهماند.

در همین میان به ماشین جلویی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شدیم البته‌این امر بیشتر به‌ این دلیل بود که ماشین جلویی دنده‌عقب گرفته بود و نزدیک بود تصادفی رخ دهد. «ناشنوا» هم هی بوق و چراغ می‌زد، از کنارش رد شد و شیشه را پایین داد و ناگهان الفاظی به مانند ناسزا از دهانش بیرون ریخت اما تعجب کردم. او که هیچ‌کدام از کلماتی که به سختی بیان می‌کرد مفهوم و گویا نبود نمی‌دانم چرا ناسزاهایی که گفت بی‌نهایت واضح و پربار بود؛ نفهم، بی پدر، عوضی و...

همچنان محتشم می‌نمود

سیدعلی میرافضلی در «اسپریچو» خاطره‌ای از استاد فقید محمد امین ریاحی نوشته است: آبان ماه 86 به دیدار او رفتیم. سبک معماری خانه او مرا یاد خانه مینوی که اکنون کتابخانه شده است و خانه دکتر شفیعی کدکنی انداخت. تکیده‌تر شده بود از سه سال پیشترش که برای اولین بار مرا در خانه‌اش به گرمی‌ پذیرفت و از کار و بارم پرسید. گوش‌هایش سنگین بود و بایستی بلند سخن می‌گفتیم. اما حافظه‌اش همچنان نیرومند بود و سرشار از یادهای دریغ‌آلود.

وی ادامه می‌دهد: در عسرت آبرومندانه‌ای می‌زیست.... اندوخته‌اش نیز پایان آمده بود و حق‌التألیف کتاب‌هایش نیز کفاف زندگی را نمی‌داد، اما همچنان محتشم می‌نمود. از خانه که بیرون آمدیم، سر کوچه چشمم به تابلوی روزنامه افتاد. با خودم گفتم چیزی در شرح این دیدار بنویسم و برای روزنامه بفرستم. اما منصرف شدم. روزنامه‌ها سوژه‌های مهم‌تری داشتند. البته احتمالا در این چند روز همه آنها داد مرثیه را خواهند داد.

آرش شفاعی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها