دکتر عباس پژمان

خانم دالاوی؛ بهترین رمان وولف

وولف و جویس تقریبا همزمان به دنیا آمدند و همزمان هم از دنیا رفتند. وولف فقط یک هفته زودتر از جویس به دنیا آمد و یک ماه هم زودتر از او از دنیا رفت. اما وقتی‌که وولف به تکنیک «جریان سیال ذهن» روی آورد، جویس حتی اولیس را هم نوشته بود.
کد خبر: ۲۵۲۱۰۴

اولین اثر وولف که با این تکنیک نوشته شد «اتاق ژاکوب» است که در 1922 چاپ شد. در حالی‌که «تصویر هنرمند» در جوانی در 1917 چاپ شد و در این سال، نگارش نهایی «اولیس» هم به پایان رسیده بود و چاپ آن هم از 1918 آغاز شد که ابتدا به صورت سریال و در The Little Review بود و بعد هم به صورت کتاب در 1922 به چاپ رسید. حقیقت این است که نویسندگان معروفی که بعد از جویس به این تکنیک روی آوردند هیچ‌کدام نتوانستند هیچ چیز تازه‌ای به آن بیفزایند یا حتی آن را موفق‌تر از او به کار بگیرند.

تکنیک جریان سیال ذهن 4 حالت پیدا کرد:

1- تک‌گویی درونی Monologue Interior

2- گفتار مستقیم Direct Discourse

3- گفتار غیرمستقیم Indirect Discourse

4- گفتار غیرمستقیم آزاد Free Indirect Discourse

البته شناخت دقیق این 4 حالت در فهم و نقد آثاری که با تکنیک جریان سیال ذهن نوشته شده، خیلی مهم است. هرچند این یادداشت کوتاه جای شرح این بحث‌ها و مقوله‌ها نیست. اما همین‌قدر بگویم که راحت‌ترین اینها حالت چهارم است که درواقع گفتار درونی شخصیت است که بیان آن را راوی به عهده می‌گیرد. یعنی هر چیزی که شخصیت‌های رمان فکر می‌کنند و فقط در دل خود می‌گویند راوی آن را تعریف می‌کند یا می‌گوید:

«خانم دالاوی گفت که گل را خودش خواهد خرید.» این درواقع از ذهن خانم دالاوی گذشته است، اما گفتن آن را راوی به عهده می‌گیرد، نه خود خانم دالاوی.

جویس همه این 4 حالت را و هر یک را در موقعیت مناسب به کار گرفته است. اما وولف تقریبا در همه رمان‌ها و داستان‌های خود از حالت چهارم استفاده کرده است، که همچنان‌که گفتم راحت‌ترین حالت از حالت‌های چهارگانه تکنیک جریان سیال ذهن است و حتی با این حالت هم ضعف‌های زیادی در کارش هست، بویژه در رمان‌هایی که جنبه شاعرانه آنها بر جنبه روایی‌شان می‌چربد.

درواقع فقط در «خانم دالاوی» است که نسبتا خوب از این تکنیک استفاده کرده است. شاید برای همین است که این اثر بیشتر از آثار دیگرش به «رمان» نزدیک می‌شود. رمان‌های دیگر وولف را آنقدرها نمی‌شود رمان به حساب آورد. هرچندکه رمان در قرن بیستم، خود را به هر شکلی درآورد و واقعا نمی‌توان محدودیتی از لحاظ شکل برای این نوع ادبی قائل شد، اما آیا هر نوشته‌ای را هم که با اسم رمان ظاهر شده است، می‌توان رمان به حساب آورد. وقتی رمان تولد یافت قرار بود که عده زیادی بتوانند آن را بخوانند و زیبایی‌هایش را حس کنند. قرار بود عمدتا با تکنیک‌های روایی و داستان‌پردازی شکل بگیرد. قرار بود رازها و پیچیدگی‌های هستی را برای خواننده ملموس‌تر کند. قرار بود...

در هرحال، تجربیات دیگر وولف در زمینه رمان عمدتا متن‌های شاعرانه‌ای هستند که می‌خواهند حالت روایی پیدا کنند. کمااین‌که بعضی صفحه‌هایی هم که جویس و دیگران به شیوه جریان سیال ذهن و به نام رمان نوشتند، همین حالت را دارند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها