شکستی بزرگ برای جامعه ورزش

قحطی اخلاق‌مداری

مجادله‌ها و منازعه‌های پی‌درپی افراد، فضای ناسالمی را بر جامعه فوتبال حاکم کرده است. رواج ادبیات سخیف و نامناسب، امروز کل جامعه ورزش ما را زیرسوال برده و این برای ما که قرار است نسل به نسل حکایت پوریای ولی و جهان پهلوانی اسطوره‌ای اخلاق این مرز و بوم را منتقل کنیم، شکستی بزرگ تلقی می‌شود.
کد خبر: ۲۵۰۲۶۴

حالا دیگر همه بازنده‌اند، چه آنها که اخلاق و کردارشان در این قحطی اخلاق‌مداری ، نوری در تاریکی محسوب می‌شوند و چه آن دسته که ورزش این مملکت بخصوص پرمخاطب‌ترین رشته یعنی فوتبال را به تاریکی‌های بی‌حد و حساب محکوم کرده‌اند، چون آتشی که برپا شده آنقدر سوزاننده است که تر و خشک را با هم بسوزاند. تماشاگر، بازیکن، مربی و مدیر جایگاه خود را گم کرده‌اند. شاید هم حق دارند چون در این ورزش مدت‌هاست که دیگر رسم نیست به خاطر جوانمردی و گذشت به افتخار کسی بایستند و تحسین‌اش کنند. امروز دیگر هر کس جام بگیرد و قهرمان شود و ببرد، به هر راهی که ممکن شود، برتر و بهترین است. حالا ورزش انگار در راه «عشق، نان نمی‌شود» گام می‌بردارد. هرکس که عاشق ورزش است و رسم جوانمردی و گذشت را به جا می‌آورد عاقبت که به جایی نمی‌رسد خودش را سرزنش می‌کند و تغییر مسیر می‌دهد تا چیزی عایدش شود و سهمی ببرد. صحنه‌هایی که تماشاگر تیم رقیب به افتخار حریف تیم محبوبش کف می‌زد یا بازنده دست برنده را به نشانه احترام بالا می‌برد و او را در آغوش می‌‌گرفت به خاطره‌ها پیوسته است. چه خاطره‌های تلخی خواهند داشت نسل امروز. گذشته که رفته است ، حال آزاردهنده و آینده نگران‌کننده است، آنقدر که یک جامعه‌شناس با بررسی آنچه امروز در ورزش می‌گذرد به گفتن یک واژه کفایت می‌کند: فاجعه!

محمدعلی پرتوی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی در گفتگو با «جام‌جم» صحبت‌هایش را این‌طور ادامه می‌دهد: وقتی جامعه‌ای در معناکردن الگو و اسطوره دچار مشکل می‌شود عواقب اینچنینی طبیعی است. آنچه امروز ورزش ما را تهدید می‌کند از دست رفتن ارزش‌هایی است که تاکنون بر آن می‌بالیدیم. ما سال‌هاست ستاره‌های کاغذی می‌سازیم، اسطوره‌های خیالی درست می‌کنیم و فکر می‌کنیم کار درستی انجام داده‌ایم، اما با گذشت زمان متوجه می‌شویم بسیاری از القاب و صفات بها دهنده به شخص، شایسته فرد نبوده است.

وی معتقد است: فوتبال و ورزش ما به آسیب‌شناسی جدی نیاز دارد. در این زمینه باید همه افرادی که می‌توانند کمک کنند، طرح بدهند و به جمع‌بندی مناسب برسند. ورزش مقوله مهمی در هر جامعه است که جامعه بزرگ را مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر قرار می‌دهد و من به شخصه نگران نسل آینده هستم چون بذری که امروز می‌کاریم محصول خوبی در آینده نمی‌دهد. برای رهایی از این شرایط که بهترین واژه برای توصیف آن فاجعه است،‌ عزمی ملی لازم است.

دولتمردان دخالت کنند

محمدرضا کربکندی کارشناس فوتبال در این زمینه دخالت دولتمردان را برای حل مشکل لازم می‌داند. وی می‌گوید: ایراد اصلی این است که ما در هیچ زمینه‌ای قانونمند نیستیم. همه از مدیر و مربی و بازیکن و مسوول گرفته دل به نتایج خوش کرده‌ایم، در حالی که فوتبال ما بیمار است و به درمان اصولی و کافی نیاز دارد. تازه چیزی که می‌بینیم و همه می‌بینند بخشی از نقاط منفی موجود در فوتبال است. مسائل منفی فراوانی وجود دارد و اگر جلوی آن گرفته نشود فساد تمام فوتبال را می‌گیرد.وی می‌افزاید: موج بدی در فوتبال حاکم شده است. هر کس به هر شکلی می‌خواهد درآمد بیشتری داشته باشد و کسب این درآمد نتیجه‌گرایی صرف را موجب شده است. متاسفانه شاهد هستیم که هر کس فضا و زمینه بیشتری در اختیار داشته باشد ماهیت خود را بیشتر نشان می‌دهد. به جای آن‌که عزا بگیریم اگر جام جهانی نرویم چنین و چنان می‌شود، غم این را داشته باشیم که برای فوتبال هیچ کار مثبتی نکرده و فقط به فکر استحکام بخشیدن به پست و مقام خود بوده‌ایم.

باید با هم مهربان‌تر باشیم

بهرام افشارزاده، دبیر کمیته ملی المپیک در این ارتباط و آنچه این روزها در ورزش خلاف اخلاق رخ می‌دهد، می‌گوید: جایگاه ورزش مقدس است. ما باید با هم مهربان‌تر باشیم. همه ما ایرانی هستیم و با این کار به نوعی خود‌زنی کرده‌ایم. باید امروز از خود بپرسیم جایگاه جوانمردی کجای ورزش است؟ پوریای ولی چه شد؟ باید تغییر رفتار و عقیده بدهیم.

فرهنگ عمومی جامعه ورزش پایین آمده است

بیژن ذوالفقار نسب مربی و کارشناس فوتبال نتیجه‌گرا بودن بیش از حد را مورد تاکید قرار می‌دهد و به «جام‌جم» می‌گوید:‌ نتیجه‌گرایی همه چیز از جمله اخلاق را تحت‌تاثیر قرار داده است، با کسب هر نتیجه ضعیف و غیرقابل انتظاری مسوول باخت متوسل به راه‌های مختلف از جمله تهمت زدن، بدرفتاری و بداخلاقی می‌شود، اما مساله‌‌ای که مهم‌تر از آن است پایین آمدن فرهنگ عمومی جامعه ورزشکاران است.

نتیجه‌گرایی همه چیز از جمله اخلاق را تحت‌تاثیر قرار داده است و با کسب هر نتیجه  غیرقابل انتظاری بدرفتاری‌ها شروع می‌شوند

وی می‌افزاید: سواد، تحصیل و کسب دانش عمومی موضوعی است که ورزشکاران خیلی کم به آن اشتیاق نشان می‌دهند و در واقع فرصتی برای پرداختن به آن ندارند، به همین دلیل متاسفانه باید گفت مفاهیم تربیتی را خوب نمی‌دانند و ما با ضعف فرهنگی مواجه هستیم که در نهایت تمام این نقیصه‌ها ناشی از ضعف مدیریت است که نمی‌تواند به درستی برنامه‌ریزی کند.

ورزش به فضایی برای بدآموزی تبدیل شده است

پروانه حکیمی، آسیب‌شناس اجتماعی در توضیح آنچه پرخاشگری و آشفتگی اجتماعی نامیده می‌شود می‌گوید: جامعه ورزش در کمال ناباوری به جای آن‌که به سوی سلامت و آرامش حرکت کند از سلامت روانی فاصله می‌گیرد. مهم‌ترین دلیل آسیب‌هایی که هم‌اکنون ورزش را تحت‌تاثیر قرار داده است توجه بیش از حد و بدون کارشناسی لازم به ورزش و اعضای جامعه آن است. این‌گونه رفتارها باعث جلب توجه می‌شود و متاسفانه عده‌‌ای را به اهدافشان می‌رساند. وی ادامه می‌‌دهد: در حال حاضر هیچ خانواده‌ای با خیال راحت نمی‌تواند فرزندش را به سوی ورزش سوق دهد چون سلامت روح مهم‌تر از سلامت جسم است و هر دو در گرو یکدیگرند. اگر بخواهیم کودکان امروز انسان‌های کارآمدی در جامعه باشند باید در تمام ابعاد فضای بدآموزی را به آموزش‌های بهینه تبدیل کنیم.

اسوه‌ها از خط قرمزها عبور می‌کنند

محمود یاوری مربی و کارشناس فوتبال هم با ابراز تاسف می‌گوید: باید اول روشن کنیم که از ورزش چه می‌خواهیم و به دنبال کسب چه جایگاهی با چه قیمتی هستیم. متاسفانه این روزها شاهد هستیم خیلی از افراد از خط قرمزها عبور کرده و براحتی یکدیگر را متهم می‌کنند، عقیده کلی من این است که انسان نباید برای توجیه خود دیگران را متهم کند و در واقع کسی را نردبان ترقی خودش قرار دهد. وقتی کسی عنوان الگو و مربی را به خود اختصاص می‌دهد یعنی جامعه به وی اعتماد کرده است که حداقل 30 بازیکن در اختیار دارد و با این همه طرفدار سر و کار دارد. وی ادامه می‌دهد: مثال ساده‌ای موضوع را بهتر روشن می‌کند. وقتی 2 کشتی‌گیر با هم رقابت می‌کنند به تشک فشار وارد می‌شود. این گونه تقابل‌های غیراخلاقی در فوتبال فقط و فقط به فوتبال ضربه می‌زند و فرهنگ در ورزش را زیرسوال می‌برد.

یاوری می‌گوید: با این وضعیت اگر به جام جهانی هم برویم، اگر بالاترین مدارج و بهترین نتایج را بگیریم اخلاق را باخته‌ایم. به هر ترتیب، بودن و مطرح شدن هدفی نیست که ما را راضی کند. ما در کشوری زندگی می‌کنیم که اخلاق همیشه محور بوده است و نباید این را فراموش کنیم. من اگر الگوی نسل جوان هستم باید به خودم نگاهی بیندازم و از خود بپرسم چه چیزی برای عرضه دارم. این روزها تاسف می‌خورم که اسوه و بزرگان فوتبال جوانی کردند و دل اهالی فوتبال را به درد آوردند.

به القاب و آمار دل خوش کرده‌ایم

در همین حال محمدرضا کربکندی، فاصله فوتبال را با علم و فرهنگ خطری جدی می‌داند و ادامه می‌دهد: باید فکری اساسی کنیم. تا کی من مربی و بازیکن هر کاری که دلمان بخواهد باید انجام دهیم. فکر می‌کنیم یک اسم حرفه‌ای برای لیگ همه مشکلات را حل می‌کند. برنامه‌ریزی را رها کردیم و توقع داریم ژاپن و کره را با آن همه قانونمندی شکست دهیم، آن هم براحتی. این فرهنگ غلط در فوتبال ما جا افتاده است، در حالی که فکر می‌کنیم همه چیز پول است و این طور نیست.

وی با اشاره به عملکرد فدراسیون فوتبال خاطرنشان می‌کند: ما مدت‌هاست به القاب و آمارها دل خوش کرده‌ایم. رئیس فدراسیون در بدترین شرایط خنده از صورتش نمی‌افتد، در حالی که به نظر من این اتفاقات گریه‌دار است. با آمار زندگی می‌کنیم. این که چند بار به جام جهانی می‌رویم، مسابقه‌ها را سر تاریخی که وعده دادیم به پایان ببریم و مسائلی از این دست، در حالی که دیگر کاری نداریم این مسائل و اهداف به چه قیمتی تامین می‌شود و در مقابلش چه چیزهای باارزشی از دست می‌رود. اجازه می‌دهیم هر اتفاقی در این فوتبال بیفتد. هر کس می‌خواهد برای فرار از فشار روانی خودش را تخلیه کند، فحاشی کند و آخر سر هم همه را به ضعف فرهنگی ربط می‌دهیم. فکر نمی‌کنم در این ضعف‌ها و اشکالات بتوان فدراسیون فوتبال را نادیده گرفت. این حجم از اتفاقات بی‌سابقه بوده و نوعی فاجعه برای فوتبال محسوب می‌شود.

سارا احمدیان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها