
ما آن گاه میتوانیم سینما را در خدمت نیازها و معتقدات خویش درآوریم که نخست سینما و معتقدات خویش هر دو را آن چنان که هست نه آن چنان که خودمان میپسندیم بشناسیم و سپس به جای ترکیبهای خامدستانه و ملغمههای بیحساب از تکنیک و محتوا، در جستجوی راهی برای امتزاج درست و هوشمندانه غالب بیگانه با محتوای خودی برآییم. باید بدانیم که تکنولوژی را نمیتوان فارغ از پیام و هدفی که در خود مستتر دارد همچون ظرفی آماده برای پذیرش هر محتوا و فرهنگ و اعتقادی درآورد. چه بسا درست برخلاف تصور رایج، بدترین راه شناخت سینما شناخت تکنیک بدون پیش زمینه شناخت ذات و ماهیت باشد. فیلمساز که ماشین بشود دیگر فقط میتوان از او به عنوان ماشین بهره کشید. ذهن او از پیش برنامه ریزی شده و فقط آنطور که برایش دیکته کردهاند فکر و عمل میکند. اموری از پیش برایش بدیهی فرض شده و اموری محال که دیگر هیچ کس نمیتواند تردیدی در این قضاوتهای غلط پیشین او به وجود آورد. چه بسا از همین رو مقالاتی اینچنین کمتر در جوامع سینمایی مورد توجه و تأمل و حتی تحمل قرار میگیرند. در این اجمال، گزیدهای هدفمند از مباحث مطرح شده در این تحقیق ارزشمند را از زبان خود متفکر شهید نقل میکنیم. بدیهی است که با توجه به مجال کوتاهی که داریم از این نقلها معرفی و ارائه شمایی کلی از مقاله مذکور را مدنظر داشته ایم نه انتقال درست درونمایه اثر را.
«سینما یکی از محصولات تکنولوژیک غرب است و از این نظر هرگز نمیتوان حقیقت آن را مجرد از مجموعه کلی تمدن غرب شناخت.»1
1- «اصالت روش و ابزار» از خصوصیات ذاتی و ماهوی تمدن غرب است و همین خصوصیت است که به آن امکان اشاعه و سیطرهای چنین شگفت آور و فراگیر بخشیده است. «جهان غیر غرب» نخست فریفته ابزار و روشها شده است و از طریق آن «غایات» را نیز پذیرفته است.
2 - فیلم خوب در نزد عموم منقّدان فیلمی است که بیننده آن فرصت چون و چرا پیدا نمیکند و «ریسمان نامرئی جذابیت» او را مسحور و مفتون به دنبال خویش میکشاند و تنها هنگامی به خود میآید که فیلم به پایان رسیده است... این همه جزء ذات سینماست و برای آنان که «عالم» جدید را بیچون و چرا پذیرفتهاند، حتی بسیار عجیب است که ما در این مسائل چون و چرا میکنیم.
3 - غایات الغایات بشر جدید نوعی بی خودی است که با غفلت از فطرت الهی و وجدان تاریخی برای او حاصل میآید. بشر امروز در جست و جوی بهشت موهوم زمینی است و به این بهشت جز با ترک عقل و اختیار نمیتوان رسید. مقصودم از عقل، «عقل ِ دل» است، نه «عقل روزمره.»
4 - نسبت سینما با حق و باطل یکسان نیست و از این لحاظ، استفاده از سینما در خدمت اشاعه دین و دینداری با دشواریهای خاصی همراه است که اگر مورد غفلت واقع شود، اصل مطلب منتفی خواهد شد... اگر محتوای سینما بخواهد که به سوی حق و اسلام متمایل گردد، تکنیک سینما، یعنی مجموعه روشها و ابزار آن، حجابی است که باید خَرق شود.
5 - یکی از مهمترین حجابهایی که باید خَرق شود مساله «جذابیت» است که باید آن را از لوازم ذاتی سینما و تلویزیون دانست... البته در میان کارگردانهای سینما گرایشهایی نیهیلیستی و یا نوجویانه نیز در جهت انکار مساله جذابیت وجود دارد که نباید برایشان اهمیتی بیش از حد قائل شد... سینما و تلویزیون، چه از لحاظ تکنیک و چه از لحاظ محتوا، توجه خویش را معطوف نیازهای کاذب، عادات زاید و ضعفهای روانی بشر کردهاند. انسان ذاتاً عجول است؛ سینما نیز اصالتاً به این شتابزدگی وقع مینهد و فیلم را از جنبههای کارگردانی، هنرپیشگی و مونتاژ به صورتی تولید میکند که حوصله مخاطب عجول سر نرود و اینچنین، از لحاظ محتوا به ابتذال و سطحینگری گرایش یافته و از لحاظ تکنیک نیز اصالت کار را بر «نفی اختیار تماشاگر و ایجاد حالت تعلیقی روانی برای او» نهاده است.
6 - جذابیت از لوازم ذاتی سینماست و از این نظر بین سینمای تجارتی و غیر تجارتی تفاوتی نیست. سینمای غیر تجارتی و بالاخص سینمایی که میخواهد در خدمت اسلام قرار بگیرد، اگرچه نمیتواند مساله جذابیت را به طور کامل نفی کند، اما باید بتواند از آن «عبور کند.»
7 - هنرمند اهل شهود و حضور است و اینچنین، هنر لاجرم متکی بر «الهام» است... هنرمند از آسمانیان میگیرد و به زمینیان میبخشد. پس سینه اش باید قابلیت نزول ملائکهای را داشته باشد که واسطه الهام هستند.
8 - زبان و بیان سینما، زبان و بیانی است که با توجه به تکنولوژی خاص آنها دستور پذیرفته است. اگر ما بخواهیم در سینما روی خطاب خویش را همچون انبیا به فطرت الهی انسان بگردانیم که برای استخدام سینما در خدمت اهداف متعالی اسلام چارهای جز این نیست باید «کیفیت تأثیرگذاری عناصر بیانی سینما» را خوب بشناسیم.
9 - زبان سینما زبان بسیار پیچیدهای است؛ زبان اسپرانتو نیست که هر کسی با دانستن مجموعهای از لغات بتواند بدان تکلم کند. اصلاً زبان هنر، زبان قرب و شهود است، زبان پیچیدهای است که با سادهانگاری میانهای ندارد اگرچه از بغرنج اندیشیهای روشنفکرمآبانه نیز مبراست.
فرصت رو به پایان است و آنچه گذشت تنها در حکم مقدمه مقاله مذکور بود که البته به دلیل فاصلهای که ما امروز با چنین نگاهی به سینما داریم در معرفی مقاله مهمتر به نظر میرسید. ناچاریم در این مجال کوتاه باقیمانده تنها به ذکر فهرستوار مباحث مطرح شده در متن اصلی این تأمل ارزشمند بسنده کنیم. به امید پیگیری بحث در ادامه از جانب خواننده محترم.
1 - آیا سینما «بازآفرینی واقعیت» است؟
2 - داستان فیلم و ماهیت داستانسرایی
3 - فیلم مستند
4 - واقعیت سینمایی
5 - تناظر میان کم و کیف، صورت و معنا
6 - نسبت میان تماشاگر و دوربین
7 - خصوصیات بیانی سینما با توجه به قاب تصویر
8 - کمپوزیسیون و کیفیت تجلی زیباییهای عالم قدس در نسبتها و مقادیر
9 - قاب تصویر؛ قرب و بعد؛ ارتفاع و زاویه دوربین؛ انطباق
10 - مفهوم حرکت
11 - قوه متخیله و تصور حرکت
12 - پیوستگی بیانی
13 - حکمت مونتاژ
14 - مونتاژ به مثابه پیوند غایی نماها
15 - نسبت میان کلام و تصویر و موسیقی
آزاد جعفری
پانوشت:
1- آینه جادو، ج اول، سیدمرتضی آوینی، ص145
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
«جامجم» در گفتوگو با کارشناسان به بیماری گوارشی شایع شده در کشور پرداخته است