گفتگو با رابرت دنیرو

آل پاچینو یعنی اوج بازیگری

رابرت دنیرو با «قتل عادلانه» بازگشتی شکوهمندانه به دنیای سینما داشته است. این فیلم که حال و هوایی جنایتکارانه و پررمز و راز دارد، برای سومین بار او را در کنار آل پاچینو دیگر غول سینمای چهار دهه اخیر سینما به نمایش می‌گذارد. این دو در فیلم، نقش پلیس‌هایی سختکوش را بازی می‌کنند که باید یک قاتل زنجیره‌ای را به دام بیندازند. فرق این قاتل زنجیره‌ای با دیگر همکارانش این است که وی فقط آدم‌های بد و خبیثی را که توانسته‌اند از دست عدالت بگریزند به قتل می‌رساند و یک یادداشت شاعرانه هم در کنار جسد آنها قرار می‌دهد. این قاتل ناشناس مدعی است که با کارش به نیروی پلیس در اجرای عدالت کمک کرده است. دنیرو قبل از این دو بار در فیلم‌های «پدرخوانده» و «حذف» با پاچینو همبازی بوده است. در اولی آنها در هیچ صحنه‌ای در کنار هم نبودند و در فیلم دو ساعت و نیمه «حذف» هم فقط در یک صحنه روبه‌روی هم ظاهر شدند. این نخستین بار است که این دو بازیگر اسطوره‌ای و کهنه‌کار سینما در یک فیلم سینمایی در صحنه‌های زیادی با یکدیگر بازی دارند. همین مساله هم توجه رسانه‌های گروهی و منتقدان سینمایی را به خود جلب کرده است.
کد خبر: ۲۱۹۵۴۴

همبازی شدن با پاچینو یعنی چه؟

یعنی اوج کار بازیگری! همیشه می‌خواستیم با‌هم در فیلم مشترکی همکاری کنیم. ولی هیچ‌وقت قصه مناسبی پیدا نمی‌کردیم. انگار که طلسم شده بود. دو بار قبلی هم که در یک فیلم مشترک بودیم، انگار همه عوامل دست به دست هم داده بودند تا ما مقابل یکدیگر نباشیم. در «پدرخوانده» من در سکانس‌های فلاش‌بک بودم و طبیعی بود که در زمان حال قصه بازی و نقشی نداشته باشم و به این ترتیب دیداری با مایکل کورلئونه (با بازی پاچینو)‌ صورت نگیرد. در «حذف» هم ما دزد و پلیسی بودیم که سایه یکدیگر را با تیر می‌زدیم و فقط در آن سکانس بی‌نظیر گفتگوی دو نفره، مقابل هم قرار گرفتیم. هر دوی ما به دنبال فیلمنامه‌ای بودیم که هم به درد شخصیت‌های خودمان بخورد و هم صحنه‌های زیادی ما را در کنار هم نشان دهد. یک روز آل زنگ زد و گفت فیلمنامه‌ای به دستش رسیده که حال و هوای خیلی خوب و جذابی دارد و درباره دو پلیس همکار است. پیشنهاد کرد آن را بخوانم. وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه منظورش شدم. حس من هم مثل حس او بود. هردوی ما می‌خواستیم این فیلم را بازی کنیم.

سر صحنه فیلمبرداری او را چگونه دیدید؟

همان‌طور که همیشه معرفی شده است: راحت، صمیمی و کاملا حرفه‌ای. او یکی از بزرگ‌ترین بازیگران چند دهه اخیر دنیای سینماست و چقدر نقش خود را راحت بازی می‌کرد. سرصحنه چیزهای زیادی از او آموختم که مهم‌ترین آنها ادب و احترام گذاشتن به اطرافیان است.

به جز مورد همبازی شدن با پاچینو، چه چیز فیلمنامه شما را جذب خودش کرد؟

اگر چه در نگاه اول قصه فیلم کلیشه‌ای به نظر می‌رسد، ولی هر چه ماجراها به جلو می‌رود متوجه می‌شویم که قصه دارد وارد محیط تازه‌ای می‌شود. فیلمنامه‌های دیگر هیچ وقت چنین تازگی و طراوتی را نداشته‌اند. کاراکتر من و پاچینو هم در این فیلم مثال‌زدنی است. اگرچه ما پلیس‌هایی هستیم شبیه دیگر پلیس‌های فیلم‌های دلهره‌آور، ولی چند فرق اساسی هم با آنها داریم. همین دلایل کافی بود تا نقش را قبول کنم.

شما در چند فیلم دیگر هم پلیس بوده‌اید. بازی در یک نقش تکراری چگونه است؟

به هر حال، نقش پلیس‌هایی که بازی‌ کرده‌ام، همیشه با هم تفاوت‌هایی داشته‌اند. این طور نیست که یک نقش را بگیرم و آن را چند بار در چند فیلم تکرار کنم. من حتی چند بار در نقش گنگسترها ظاهر شده‌ام. ولی تمامی آنها در فیلم‌های مختلف با یکدیگر تفاوت داشته‌اند. شاید یکی از دلایلی که نقش پلیس را روی پرده سینما زیاد بازی کرده‌ام این باشد که در سال تعداد فیلم‌های پلیسی که ساخته می‌شود خیلی زیاد است.

فیلم «قتل عادلانه» را یک فیلم اسکاری می‌دانید؟

خیر. آکادمی اسکار معمولا علاقه‌ای به این جور فیلم‌ها ندارد و اعضای آن چنین فیلمی را مستحق دریافت جایزه اسکار نمی‌دانند.

فکر می‌کنید فیلم در گیشه نمایش با موفقیت کلانی روبه‌رو شود؟

خیر! این طور هم فکر نمی‌کنم. فضای مرموز فیلم آن را از کارهای مشابه پلیس دور و جدا می‌کند. می‌دانید، این یک فیلم کلیشه‌ای پلیسی نیست و تصور نمی‌کنم رضایت کامل دوستداران فیلم‌های حادثه‌ای و دلهره‌آور را تامین و فراهم کند. چرخشی که در اواخر قصه فیلم صورت می‌گیرد، تمام ذهنیات تماشاچی را به هم می‌ریزد و او را با موضوع و قصه‌ای غیرمتعارف رودررو می‌کند.

همیشه از شما به عنوان یکی از مستعد‌ترین بازیگران سینما، اسم بوده‌اند، خودتان چه فکر می‌کنید؟

به نظر من بزرگ‌ترین استعداد این است که تو توانایی انتخاب‌های درست را داشته باشی. زمانی که تو فیلمنامه‌ها و نقش‌های خوب و درست را برای کار انتخاب کنی آن وقت حضور بازی‌ات جلوه پیدا می‌کند و همه از بازی خوب تو و این که چقدر مستعد هستی صحبت می‌کنند؛ اما وقتی انتخاب تو درست نباشد، کسی هم درباره فیلم و نقشت حرفی نمی‌زند. همیشه سعی کرده‌‌ام از بین پیشنهاداتی که مطرح می‌شود کارهای درست را قبول کنم و انجام چنین کاری هم همیشه سخت است.

فرق یک بازیگر را با مردم عادی در چه می‌دانید؟

مردم عادی تلاش نمی‌کنند احساساتشان را نشان دهند و بر عکس آنها را پنهان می‌کنند، ولی یک بازیگر باید بر عکس مردم عادی این احساسات را به صورت کامل به نمایش بگذارد.

قصه اکثر فیلم‌های شما در نیویورک اتفاق می‌افتد، چرا؟

من به جاهایی مثل رم، پاریس و لندن می‌روم و به خودم می‌گویم:‌ نه، هیچ کجا نیویورک نمی‌شود و نمی‌توان جایی مثل آن را پیدا کرد، به نظر من، نیویورک در حال حاضر یکی از هیجان‌انگیزترین شهرهای دنیاست. همیشه ترجیح می‌‌دهم فیلم‌هایم را در این شهر فیلمبرداری کنم. یادتان باشد که هنرمندان روشنفکر ما هم اکثرا مقیم همین شهر هستند.

این روزها کمتر شما را در فیلم‌های سینمایی می‌بینیم.

دیگر از من سن و سالی گذشته است و آن جوان 20 ساله دیروزی نیستم! اکثر فیلم‌ها بازیگران جوان می‌خواهند و امثال من و آل‌پاچینو دیگر به انتهای راه رسیده‌ایم. همین چند تا فیلمی هم که بازی می‌کنیم باز جای شکرگذاری دارد!‌

مترجم: مهبد آستانی/کوتاه شده از: indiefilm.com

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها