آهنگ زندگی

کد خبر: ۲۱۷۷۳۵

 ما به عنوان رهبر این ارکستر باید حواسمون باشه که نت بدی نوشته نشه تا هیچ نوازنده‌ای خارج نزنه؛ باید حواسمون باشه یه آهنگ دلنشین و با ریتم مناسب بسازیم.راستی، به این فکر کردی که آهنگ زندگیت تا حالا چقدر شنیدنی و دلنشین بوده یا دیگران تو رو رهبر ارکستر خوبی می‌دونن یا نه؟ کاش همه ما جوری زندگی کنیم که آهنگ زندگیمون سرِ هیچ‌کس رو درد نیاره و به همه آرامش بده.

محمد صالحی‌پور از اهواز

آااااای...خلااااایق! که در ساحل نشسته‌اید آرام (یا شاید هم خیلی ناآرام... به هر حال، تو همین مایه‌ها دیگه)!!، نه من نه آقای ملک‌الشعرای بهار، هیچ‌کودوممون! با این داش ممد حاضر آشنایی و نسبتی نداریم.

یه چن شماره‌س که داره نامه می‌ده ولی تو مطالبش یه استعدادکی می‌بینم که چییییی؟ فردا پسفردا (حالا پسونفردا رو هم دست احتیاط حساب کن!! ضَلَر! نداره) اگه دیدین نوشته‌هاش پشت سر هم داره چاپ می‌شه نیاین بگین این پسرخاله‌ته یا پاچه‌خواری کرده که تحویلش می‌گیری؟ ...گفته باشم! هاااااا...اینههههه!

اون هواپیماس؟ نهههه... سوپرمنه!

(از اون‌جا که حجم نامه‌های رسیده خیلی زیاده و عموماً 5/99% هم غمنامه است و پاسخگوی بیچاره هم نمی‌رسه به همه اونا جواب بده، تصمیم گرفتم برم وردستِ اوس حسامی پاسخگوئیان توی حجره، تَهِ بازار یه گوشه کار رو هم من بگیرم:)!

آقا یه اصل کلی هست که همه ما فراموشش کردیم: یه روز یه نفری میاد نامه می‌ده از زمین و زمان و مردمِ روزگار گِله می‌کنه که این این‌جوریه و اون اون‌جوری! دو روز بعد یکی دیگه نامه می‌ده و همون مشکلات رو تکرار می‌کنه! همین آقایی که از همه‌چی شاکیه میاد واسه این یکی دیگه، چنان نسخه‌ای می‌پیچه و چنان راه‌حلی می‌ده که چشات 40 تا می‌شه! آخه عزیز من، قربونت برم، فلسفه، منطق، تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی‌بره؟ همه ما آدما وقتی به یه مشکلی برمی‌خوریم فکر می‌کنیم از این بدتر نمی‌شه و این تَهِ مشکلاته، بعد می‌شینیم و منتظر می‌شیم تا سوپرمن بیاد نجاتمون بده! چشاتو باز کن بابا، سوپرمن خودتی! چرا همه فکر می‌کنن قهرمان باید کارای خارق‌العاده و مافوق بشری کنه؟! قهرمان کسیه که در حد و اندازه خودش، بهترین و مؤثرترین کار رو بکنه.
این یه راهنمایی کلّیه واسه اونایی (اون 5/99)% که غمنامه می‌دن. این رو خوب توی ذهن و گوشات نگه‌دار: تو می‌تونی هر کاری بکنی، به شرطی که خودت رو باور داشته باشی.

مردی که می‌خندد

تَوَهُّمات!

سومین روز هفته از راه رسید و بوی دوشنبه رو با خودش آورد؛ دوشنبه‌ای که با همه دوشنبه‌های دیگه فرق داشت. قرار بود از هر گوشه ایران ستاره‌ای به پایتخت بیاد و همه توی یه آسمون با ماهشون بدرخشند. بالاخره اون روز هیجان‌انگیز از راه رسیده بود. به جایی دعوت شده بودم که پر بود از آشنا. نگاهم دنبال آشناهایی می‌گشت که حتی نمی‌دونستم چه شکلی‌اند. یکی با پدر و مادرش اومده بود، یکی تنها و اون یکی با همسرش.
همه، همدیگه رو با تصوراتی که توی ذهنشون داشتن مقایسه می‌کردن. همه بودن، همه بروبچه‌ها، و توی یک لحظه‌ی پرنور، همه با هم توی قاب یه عکس زیبا نشستن و شدن یه یادگاری فراموش نشدنی.

بعد از شونصد قرن انتظار، قرار بود پاسخگو، قرار سردبیر رو نقض کنه و خودش رو به بروبچه‌ها نشون بده. همه چشمها به در بود تا این‌که در باز شد و دود و بخار همه جا رو پر کرد. همه هیجان‌زده، منتظرِ بیرون اومدن پاسخگو از توی اون همه دود و بخار بودن که چشمتون روز بد نبینه! دیدم نفسم دیگه بالا نمی‌یاد! با صدای سرفه‌هام از خواب بیدار شدم؛ همه‌ خونه پر از دود شده بود و غذام روی گاز داشت می‌سوخت!

نشمیل نوازی از بوکان

سومین روز هفته از راه رسید و بوی دوشنبه رو با خودش آورد؛ دوشنبه‌ای که مثل همه دوشنبه‌های دیگه بود! قرار بود باز عیال ما بره تو توهمات خودش و ما غذای سوخته، شور، یا بی‌نمک بخوریم!! ای بگم چیییییی کاااااار شی پااااااسخگووووو...!! امضا: همسر ایشون!!

خوبه خودت رو ببینی

(با دادن موضوع پیشنهادی خوشحالم کردین. چون بالاخره متوجه شدم چه مطلبی بنویسم.) به نظر من، دلیل این‌که چرا ما دیگران رو نصیحت می‌کنیم که فلان کار رو نکنن یا فلان کار بده و بهمان کار خوب، اما خودمون به اون فلان و بهمان کارها توجهی نمی‌کنیم ایـنــه کــه مـا عـیـنـک دوربـیـنـی رو روی چشمامون زدیم. همیشه دیگران و کارهاشون رو می‌بینیم و از دیدن اشکالات خودمون غافلیم. تا یه نفر یک قدم غلط برداشت، هزار تا ایراد ازش می‌گیریم که ای وای چرا فکر نکردی، چرا مشورت نکردی، چرا چشمات رو باز نکردی و... غافل از این‌که چشمای خودمون رو روی اشتباهاتمون بستیم. خودبینی خیلی بده ولی اگه قرار باشه با دیدن گفتار و رفتار غلط خودمون، خودمون رو به طور صحیح اصلاح کنیم خیلی هم خوبه.

(ضمناً یه پیام 30 حرفی داشتم برای آقای علیرضا کریمی مقدم: «آقای کریمی مقدم، طرحاتون خیلی باحاله.» 

 اینم جواب علیرضاخانکریمی مقدم: «بهاره خانم، من هم ممنونم از نظر لطفتان.»

نوستالوژی

ساده بود و دور از تجملات، دور از حسادت و ریا؛ پُر بود  از صفا و همدلی. قدیما، زندگی‌هامون خالی از تـشـریـفـات و ظـواهـر دلـفـریـب بـود. خـونه‌هامون پدربزرگ و مادربزرگ داشت و همه کنار هم، با صمیمیت و مهربونی زندگی می‌کردن، اما امروز تا دلت بخواد فاصله است. عروس و دوماد باید خونه مستقل داشته باشن و البته بعد از مدتی، از فرط تنهایی، مدام به هم گیر می‌دن و لنگه‌کفش تو هوا می‌چرخونن، چشم‌وهمچشمی غوغا می‌کنه، فلانی این رو داره، اون رو داره، منم می‌خوام، منم می‌خوام. راستی، شنیدی رنگ صورتی مُد شده؟ حالا همه جا پر می‌شه از یه عالم پلنگ صورتی!

کاش در این گیرودار یادمون بیفته که برای روز تولد همدیگه یا سالگرد ازدواجمون شاخه گلی بگیریم. کاش یادمون بیفته چشمانی منتظر و دلی بیقرار دلداری ماست. کاش یادمون بیفته که چطور زندگی کنیم.

جعفر دردمندی از سلماس

آموزشهای خلاقانه

چرا بعضی از پدر و مادرها برای تربیت بچه‌هاشون این‌قدر وقت می‌ذارن؟ این‌قدر کتاب می‌خونن، پیش مشاور می‌رن، دقت می‌کنن تا بچه‌شون عقده‌ای بار نیاد؟ (آخ که من تیکه‌تیکه بشم براشون)!، مثل مادر محترمی که من امروز تو پارک دیدم؛ به پسر گُلش می‌گفت: <بی‌شعور ندو، می‌خوری زمین!!> پسرش هم از کلمات محبت‌آمیز اون مادر غرق در شادی شد و خورد زمین!! البته مادره نامادری نکرد و اومد لطفش رو به بچه‌ش کامل کنه، بچه رو به باد کتک گرفت و غُر زد که باید لباسات رو بشورم و...

از شما والدین عزیز تقاضا دارم یه‌کمی هم به فکر خودتون باشید!

مریم ادیبی از اصفهان

علاقه‌سازی

با «غروب» می‌خوام حرف بزنم: تو باید توی تنهایی خودت به جای این‌که حرص بخوری و اجازه بدی بیماریهای مختلف جسمی و روحی سراغت بیاد، فکر کنی و ببینی که راه برون‌رفت از این مشکلی که برات پیش اومده چیه. یه ضرب‌المثل جدید)!( می‌گه: «تنها یکی توی دنیا فقط برای تو نفس می‌کشه، اونم دماغته» (!!که البته اگه می‌گفتن بینی، بهتر بود)! حالا این یعنی چی؟ یعنی تنها کسی که می‌تونه بهت کمک کنه خودتی. این تویی که شرایط خودت و اطرافیانت رو دقیق و کامل می‌دونی. تا اونجا که از نامه‌ات معلومه، ظاهراً شرایط خیلی سختی رو داری تحمل می‌کنی. من هم چند سال پیش (به یه شکل دیگه‌ای البته) مشکلی شبیه به تو رو داشتم اما نگذاشتم لِهَم کنه و خودم رو با چیزهای تازه (که بعد جزء علائقم شد) سرگرم کردم و حالا هیچ خبری از اون مشکلها نیست. چون تونستم شرایط رو تغییر بدم. تو هم اگه می‌تونی شرایطت رو تغییر بدی که بفرما وگرنه، نایست... حرکت کن به سوی علائق دیگرت تا مدام غصه نخوری.

مهدیار

از بابِ مزاح

آهـای زمـیـنـیها! بیائید به سوگ صدای حریری من بنشینید که اینک چون سازی ناکوک خارج می‌زند. مگر من چه کرده‌ام که باید از سنبلهای وحشی هم سیلی بخورم؟ از کدام کوچه باید بروم تا پدرت دنبالم نکند؟ باور کن اگر تو بخواهی، جسد این سوسکها را هم از روی کاشیها جمع می‌کنم و جایش عکس سنجاقکِ روی گلِ‌سرِ خواهرم را می‌گذارم. باور کن از وقتی رفته‌ای دیگر چـشـمـانـم هـم خوب نمی‌بینند. آخر مرد حسابی! عینکم را چرا برده‌ای؟!! می‌دانی من چند هندوانه رسیده برای آمدنت سفارش داده‌ام؟ ای کاش حداقل کمی هم به روزگار ما می‌اندیشیدی!

سید افشین اشرفی از ساری

از غم رها شو

بابا بیاین یک‌بار هم که شده قایق غم و غصه‌هاتون رو تو دریای مواج دلاتون غرق کنید و با شادیهاتون ادامه حیات بدین. باور کنید حیفه این دلهای بهاریتون رو پائیزی کنید و عمر قشنگ و سرسبزتون رو سرد و زمستونیش کنید. تا کی می‌خواهید عمرتون رو با غم و اندوه و با فکر به گذشته و شکستهایی که توش خوردید پُر کنید؟ تا کی می‌خواهید شادیهاتون رو چال کنید و فقط غصه‌ها رو پیش خودتون نگه دارید؟ اونم تو دنیایی که نه شادیهاش موندنی است نه غمش. پس چه بهتر که با شادیهاش بمونیم تا حداقل بعدش در حسرت شادی نباشیم.

فاطمه خانی 15 ساله از قم

تلخ و شیرین

زندگی یعنی تحمل تلخی و شیرینی با هم. یه روز از احساس خوشبختی و اتفاقای خوبی که پشت سر هم واسه‌مون پیش می‌یاد دنبال یه بال می‌گردیم که از سر شوق پرواز کنیم، یه روز هم از سر بدبختی و بدبیاری نمی‌دونیم چه خاکی به سرمون بریزیم! همه اینا، دو بخش مهم زندگیمون رو شکل می‌دن و دفتر ذهـنـمـون رو پـر مـی‌کنن. اگه می‌خوایم بدبختی سـراغـمـون نـیاد بهتره راه درست روبرو شدن با بدبیاریها رو یاد بگیریم، نه این‌که یه گوشه‌ای کز کنیم و زانوی غم بغل بگیریم.

16 ساله‌ای از مریخ

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
روایت اول، شرط پیروزی

در گفت‌وگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانه‌های داخلی و معاند را بررسی کرده‌ایم

روایت اول، شرط پیروزی

مجرمان در قاب شوک

در گفت‌وگو با تهیه‌کننده مستند معروف شبکه سه اولویت‌های موضوعی فصل جدید بررسی شد

مجرمان در قاب شوک

نیازمندی ها