گفتگو با آرش رازانی

تنها خواسته‌ام فیلمساز شدن بود

آرش رازانی در سال 1351 در شهرستان خرم‌آباد، مرکز استان لرستان در یک خانواده فرهنگی و هنرمند به دنیا آمد. از کودکی با سینما آشنا شد. از همان دوران کودکی که با حضور در صحنه‌های فیلمبرداری، در کنار استاد فیلمسازی که پدرش بود با مراحل ساخت فیلم آشنا شد. کارهای گذشته: دستیار کارگردان فیلم‌های مستند رادیاتور ایران ــ بیمارستان ــ چهره‌ها یک دست صدا ندارد. (از سال 1365 تا 1375)‌ فیلمبردار و انیماتور انیمیشن ماجراهای ساده در 150 قسمت به صورت 35 میلمتری (1378)‌ دستیار کارگردان، فیلمبردار و انیماتور فیلم بلند کار و اندیشه در سفر به سرزمین حس‌های فراموش شده 97 دقیقه و 35 میلیمتری (82 ــ 1380)‌ کارگردانی فیلم انیمیشن عبور (1383)‌ انیماتور ــ تصویربردار و کارگردان مجموعه آرزوهای به یاد ماندنی 13‌‌قسمت 10 دقیقه‌ای (1386)‌
کد خبر: ۲۱۷۱۶۷

اولین برخورد شما با سینما کی و چگونه بود؟ این برخورد چه تاثیری بر شما داشت؟

برخورد من با سینما شاید کمی غیر معمولی باشد چون پیش از این‌که دیدن فیلمی خاص را به یاد بیاورم صحنه فیلمبرداری را به یاد می‌آورم و البته این‌هم به دلیل این است که پدرم (ابوالفضل رازانی)‌ فیلمساز است و من از کودکی زمان زیادی را در کنارش می‌گذراندم و البته هنوز هم همین‌طور است.

به هر حال شروع آشنایی من با سینما حضور سـرصـحـنـه فـیلمبرداری فیلم مستند کورنگ‌ها به کارگردانی ابوالفضل رازانی در سال 1359 بود، این حضور و آشنایی با مراحل ساخت یک فیلم تقریبا از همان موقع علاقه‌مندی بسیارم را به حرفه فیلمسازی سبب شد.

از آن پس دیدن فیلم و حضور در جریان تولید فیلم‌های گوناگون کلاس درسی پربار و طولانی را برایم ساخت که استاد اصلی آن پدرم بود و هست.

در نوجوانی حرکت در مسیر درک گستردگی و تاثیر‌‌گذاری شگفت‌انگیز سینما آنچنان مرا به خود مشغول کرد که دیگر تنها خواسته‌‌ام فیلمساز شدن بود و حالا هم چنین است.

اگر اولین فیلمی که دیدید امروز دوباره ببینید فکر می‌کنید چه تاثیری روی شما داشته باشد؟

به نظر من تاثیرگذاری یک فیلم به معنی موفقیت آن فیلم در برقراری ارتباط با تماشاگر آن است و هنگامی که این ارتباط برقرار شود تماشاگر هم در روند پیشبرد فیلم با محفوظات ذهنی‌ خویش دخالت می‌کند و این یعنی کامل شدن فیلم به وسیله تماشاگر؛ با این نگرش طبیعی است افزایش تجربه تماشاگر و تغییر شرایط روحی او در مقاطع مختلف باعث تاثیرپذیری‌های گوناگونی از یک فیلم خواهد شد؛ البته منظورم از فیلم یک اثر هنری است چرا که فیلم‌های بسیاری ساخته شده و می‌شوند که فاقد عنصر هنر هستند و دیر یا زود فراموش خواهند شد.

با این دیدگاه فیلم‌های زیادی را در مقاطع مختلف زندگیم دیده‌ام که هر بار اثری متفاوت در من به وجود آورده‌اند به عنوان مثال فیلم جاده ساخته فلینی است که بار دومی که آن را پس از چند سال دیدم با‌ آن که قبلا آن را دیده بودم و بسیار دوستش داشتم اما انگار فیلم دیگری را دیدم خیلی زیباتر از آنچه در ذهنم مانده بود.

شیرین‌‌ترین و تلخ‌ترین خاطره‌تان از پشت صحنه را بگویید.

شیرین‌‌ترین خاطره‌ام از پشت صحنه هنگامی بود که برای اولین بار عروسکی مفصلی (پرسوناژ کار در مجموعه کار و اندیشه)‌ را در یک پلان 4 ثانیه‌ای (96‌فریم)‌ حرکت دادم و آن پلان در فیلم استفاده شد.

اما تلخ‌ترین خاطره‌‌ام مربوط به یک کنجکاوی است، در نوجوانی که یکبار باز هم سرصحنه یکی از فیلم‌های مجموعه کار و اندیشه قاب فیلتر ژلاتینی دوربین را از پشت لنز در آوردم و فیلتر آن به قدری شفاف بود که برای این که بفهمم اصلا فیلتری در آن هست یا نه وسوسه شدم با انگشت آن را لمس کنم که با این کار اثر انگشتم روی فیلتر باقی ماند اما برای این که کسی متوجه نشود بدون این که به رویم بیاورم قاب را با همان اثر انگشت سرجایش قرار دادم اما پنهانکاریم ‌بی‌فایده بود و قضیه لو رفت و منجر به دعوایی مفصل شد که هنوز هم فراموشش نکرده‌ام البته بعدا فهمیدم که اگر آن فیلتر تعویض نمی‌شد روی همه فریم‌هایی که از آن پس فیلمبرداری می‌شد لااقل تا قبل از برگشت فیلم از لابراتوار اثر انگشتی پاک نشدنی حک می‌شد.

به نظر شما چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی بین فیلم زنده و فیلم انیمیشن وجود دارد؟

فیلم انیمیشن همان‌طور که از عنوانش کاملا مشخص است در وهله اول فیلم است یعنی تمام ویژگی‌هایی را که یک فیلم باید داشته باشد داراست و از این جهت کاملا با فیلم زنده مشابه است اما قابلیت‌ها و ظرفیت‌های فیلم انیمیشن با فیلم زنده متفاوت است البته منظورم این نیست که مثلا ایجاز و اغراق و... در فیلم زنده نمی‌تواند وجود داشته باشد ولی در فیلم انیمیشن وجود دارد بلکه نوع آن در این دو متفاوت است. منظورم این است که در فیلم انیمیشن بدون پیش زمینه می‌شود رفت سر اصل مطلب مثلا سقوط از یک ارتفاع زیاد،‌در فیلم زنده اگر بخواهیم به فاجعه تبدیل نشود مستلزم زمینه چینی است چون در فیلم زنده عواقب خیلی از اتفاقات در محفوظات ذهنی تماشاگر وجود دارد و خلاف آن براحتی پذیرفتنی نیست اما همین سقوط بی‌خطر در فیلم انیمیشن با یک شخصیت انیمیشنی بدون هرگونه زمینه چینی به راحتی از سوی تماشاگر پذیرفتنی است؛ کما این که مثلا در تام و جری انواع و اقسام بلاها سر تام می‌آید اما او بدون این که تعجب تماشاگر را برانگیزد به سرعت به حالت اولیه بر می‌گردد و ماجرایی دیگر را دنبال می‌کند، بنابراین دنیایی را که در فیلم انیمیشن می‌توان ساخت براحتی می‌تواند ما را بدون نیاز پرداخت به حاشیه سر اصل مطلب ببرد و این خود نوعی ایجاز ذاتی را برای فیلم انیمیشن به وجود آورده که در فیلم زنده این‌گونه نیست و این‌گونه تفاوت‌های ماهیتی بین فیلم زنده و انیمیشن گاه ظرفیت و قابلیت‌های فیلم انیمیشن را بسیار موجزتر از فیلم زنده در اختیار فیلمساز قرار می‌‌دهد.

البته به این موضوع هم باید اشاره کنم که تفاوت‌های تکنیکی بین فیلم زنده و فیلم انیمیشن با تکنولوژی امروزی دیگر چشمگیر نیست.

با کامپیوتر در تولید انیمیشن چگونه کنار آمدید؟

کامپیوتر یک ابزار است در بهره‌گیری از ابزار کامپیوتر برای فیلمسازی انیمیشن هم ابتدا لازم است بدانیم می‌خواهیم چه کاری انجام دهیم و چگونه و این خود مستلزم این است که روش‌های کلاسیک کار را بشناسیم.

کارگردانی، فضاسازی، نوع حرکت پرسوناژها، ریتم، دلیل حرکت دوربین، کادربندی، نورپردازی و خیلی عناصر دیگر که در به وجود آمدن یک فیلم نقش کلیدی دارند، ریشه در شناخت، تفکر و خلاقیت انسانی دارند و ابزار فقط می‌تواند در اجرای آنها کاربرد پیدا کند.

اگر چنین شناخت و خلاقیتی وجود داشته باشد کامپیوتر به عنوان ابزار سودمند می‌تواند در خدمت به وجود آمدن اثری ماندگار قرار گیرد چراکه خیلی از کارهایی که در روش‌های کلاسیک به سختی و با صرف انرژی بسیار قابل انجام است امروزه با بهره‌گیری از کامپیوتر به سادگی و با صرف زمان و هزینه بسیار کمتری انجام می‌پذیرد، اما اگر به دلیل ناآگاهی و عدم شناخت، عناصر خلاقه کار را به عهده ابزار کامپیوتر بگذاریم و در واقع تابعی از امکانات کامپیوتر بشویم چون ابزار فرمان‌پذیر است نه فرمانده پس بدیهی است که با چیزی بجز مجموعه‌ای از تصاویر که به هیچ وجه نمی‌توان نام فیلم بر آن نها روبه‌رو نخواهیم شد. و‌‌‌متاسفانه این اتفاقی است که امروزه کم شاهد رخ دادن آن نیستیم.

در یک کلام نه کامپیوتر می‌تواند فیلم بسازد و نه مثلا دوربین 35 میلی‌متری بلکه فیلم را کسانی می‌سازند که فیلمسازی را بلدند.

بهترین کاری که تا به حال انجام داده‌اید چه بوده؟

بهترین کاری که تا به حال انجام داده‌ام انیمه 100‌قسمت از مجموعه 150 قسمتی ماجراهای ساده به کارگردانی آقای ابوالفضل رازانی است. فیلم‌هایی با زمان بین 10 تا 30 ثانیه با مضمون طنز که برای گروه کودک شبکه اول و سیمای صبحگاهی ساخته شده‌اند.

البته امیدوارم پس از اتمام مجموعه آرزوهای به یاد ماندنی که آن را کارگردانی و انیمه می‌کنم و در مرحله ساخت است بتوانم از این مجموعه هم به عنوان یکی از بهترین کارهایم یاد کنم. این مجموعه 13 قسمت است که هر قسمت آن حدود 10 دقیقه می‌باشد. تکنیک کار انـیـمـیـشـن عـروسـکی است و به صورت دیجیتال تصویربرداری می‌شود. تهیه‌کننده آن ابوالفضل رازانی است که به سفارش مرکز صبا و در کارگاه فیلم تهران ساخته می‌شود.

در این مجموعه ساره شفیعی‌پور، حمید پوربهرامی، حسن زارع و بیژن خوشخرام همکاری دارند.

پیوند و پویا شخصیت‌های اصلی در این مجموعه خواهر و برادری هفت ــ هشت ساله هستند که بچه‌ها، ‌هدهدی که پدر و مادرشان به آنها هدیه داده‌اند را آزاد می‌کنند و در عوض از مادر بچه‌هدهد یک گوی آرزو می‌گیرند که آرزوی مشترکشان را به مدت محدودی برآورده می‌کند.

پیوند و پویا در هر قسمت از این مجموعه با مشکلی برخورد کرده و راه‌حلی را برای آن آرزو می‌کنند، آرزویشان به مدت محدود برآورده می‌شود و ماجرا ادامه می‌یابد. آنها نامرئی شدن، سخنگو شدن اشیاء، پرواز کردن، ایستادن زمان و... را تجربه می‌کنند، هدفی که مجموعه به دنبال می‌کند این است که در نهایت پیوند و پویا به همراه تماشاچی کودک به درک تازه‌ای از مسائلی که با آن روبه‌‌رو می‌شوند، برسند.

معصومه پارسامهر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها