اینکه در بازی با مقاومت هم اشتباهات داوری به صورت زنجیرهای و مشابه با چندین و چند بازی قبلی، علیه پرسپولیس عمل کرد، هیچ تردیدی وجود ندارد، چون مدافعی که با واضحترین خطای ممکن باید در دقیقه 50 از زمین بازی اخراج میشد و تیمش باید با 10 نفر تا پایان مسابقه مقابل قرمزها بازی میکرد، نه تنها در زمین ماند بلکه در دقیقه 72 به اصلیترین عامل تک گل پیروزی بخش مقاومت سپاسی تبدیل شد ولی پرسپولیس به شهادت بیشتر کارشناسان و به تصدیق سرمربی، مدیر عامل و اعضای هیات مدیرهاش آنقدر پرمهره است که در هر مسابقه میتواند مثل بازی با سپاهان چنان برتر ظاهر شود که حتی یک یا 2 اشتباه تاثیرگذار داور هم خللی در برتریاش ایجاد نکند ولی مشکل اینجاست که تفکرات فنی حاکم بر این تیم به هیچ عنوان با بضاعت انسانی آن سازگار نیست.
افشین قطبی به عنوان فردی که در لیگ هفتم نخستین بار در فوتبال ایرانی ظهور کرد، با توجه به ادبیات گفتاری جالبش در سال اول حضور در ایران، مکتب جدیدی درخصوص گفتمان مربیان در لیگ ما ایجاد کرد که با توجه به قهرمانی میلیمتری پرسپولیس در هفته آخر، عده زیادی را واله و شیفته خود کرد و همین 2 عامل مهم باعث شدند در عمل کسی سراغ نقاط ضعف فنی و پرتعداد او در قالب سرمربی یکی از محبوبترین تیمهای ایران و آسیا نرود و با ضرب سکه قهرمانی به نام قطبی عملا تاثیر سایر عوامل مهم مثل مدیریت قوی، دستیاران کاربلد و... در پس پرده ماند.
با شروع لیگ هشتم، قطبی که پس از کلی ناز کردن با افزایش فاحش رقم قرارداد خود، بار دیگر هدایت پرسپولیس را به عهده گرفت، بدون مدیریت حبیب کاشانی و حضور استیلی، مرزبان و عزیزیان در کنار خود نفر اول نیمکت تیمی شد که به گواه دوست و دشمن با جذب پتروویچ، توره، آتسو، علوی، منصوری، شیری، محمد، زارع و بعد علی کریمی و حفظ نفراتی چون واعظی، حیدری، نوری، نیکبخت، بادامکی، باقری و... با فاصلهای بعید نسبت به بقیه حریفان پرمهرهترین یا به عبارت بهتر کهکشانیترین تیم لیگ هشتم بود، چون نفرات جدید همگی جزو شاخصترین نفرات لیگ هفتم و لیگهای قبلی در تیمهای خود بودند. هر چه هم برخی ستارههای جدا شده مثل کعبی، نصرتی، شیث رضایی، آقایی و... درخصوص رفتارهای بد قطبی و عدم دانش فنی او گفتند، به خرج کمتر کسی رفت و بیشتر افراد، آن را به حساب مسائل شخصی این نفرات با سرمربی پرسپولیس گذاشتند.
اما با شروع فصل جدید افشین قطبی که به مرور ادبیات مودبانه خود را هم فراموش کرده و با چند کلمه خارجی بیادبانه باعث رنجش اهالی رسانهها و همچنین اهالی فوتبال شده بود، در میدان عمل هم نشان داد که از لحاظ فنی چیزی در چنته ندارد.
نگاهی به 13 بازی پرسپولیس در جریان لیگ هشتم عملا ثابت میکند که پرسپولیس هرگز نتوانسته یک تاکتیک تیمی تمرین شده و تعریف شده را به صورت برتر نسبت به حریفان خود اجرا کند و وقتی برخی ستارههای این تیم در وضعیت آرمانی خود نباشند، قرمزها به سطح یک تیم معمولی نزول میکنند.
وابستگی شدید قطبی به ستارههایی چون نیکبخت، باقری، کریمی و پتروویچ باعث شده هر وقت آنها دور از مصدومیت و در شرایط ایدهآل باشند، پرسپولیس حریفانش را از پیشرو برمیدارد و هرگاه یک یا دو نفر از این لوزی قدرتمند در زمین نباشند یا در شرایط مطلوب خود به سر نبرند، پرسپولیس براحتی درصد بسیار زیادی از قدرت خود را از دست میدهد.
به عنوان مثال از وقتی علی کریمی به پرسپولیس آمده و بعد از بازی استقلال، قرمزها طی 5 مسابقه صاحب
2 پیروزی و 3 شکست شدهاند.
در پیروزی مقابل برق و سپاهان هر 4 بازیکن اصلی و محوری تیم حاضر بودند، ولی مقابل ابومسلم باقری غایب و پتروویچ به علت سرماخوردگی تحلیل رفته بود، برابر فولاد، باقری و نیکبخت نبودند و در بازی آخر مقابل مقاومت هم کریمی مصدوم بود و باقری هم اصلا شرایط خوبی نداشت و حاصلش در کنار فرصتسوزیهای عجیب و غریب دیکارمو شد 3 باخت برای پرسپولیس و 9 امتیاز بربادرفته!
واقعا جای تعجب دارد که داریوش مصطفوی با سابقه حضور بیش از 40 ساله در فوتبال به عنوان بازیکن و مدیر نهتنها خود نمیتواند ضعف مفرط قطبی را تشخیص دهد بلکه این باشگاه به نظرات پیشکسوتان سرشناسی چون پنجعلی، درخشان، پیوس و... هم درخصوص اشکالات و ناتوانیهای عدیده سرمربی تیم که ملقب به امپراتور هم شده است وقعی نمینهد.
معلوم نیست یک باشگاه چه موقع باید از نظرات فنی اهالی فوتبال استفاده کند یا مسوولان پرسپولیس چه وقت به صرافت میافتند که بازیهای اخیر تیمشان را آنالیز کنند، چون هر بیننده فوتبالی با دقت در نمایش پرسپولیس براحتی متوجه میشود که قرمزهای پایتخت هیچ تاکتیک موثری در دفاع و حمله ندارند، با خلاقیت نفرات خود در حمله صاحب فرصت میشوند و براحتی آب خوردن در دفاع، مغلوب حملات ساده و قابل پیشبینی حریفان میشوند. آن هم با خط دفاعی که حضور هر یک از نفراتش برای بیشتر تیمهای لیگ حکم یک آرزو را دارد.
معلوم نیست چه وقت مسوولان پرسپولیس 24 گل زده خود را بررسی میکنند تا متوجه شوند در بیشتر آنها موردی به نام تاکتیک تیمی موثر نبوده یا بالاخره کی سراغ 19 گل خورده طی 13 مسابقه میروند تا متوجه شوند عامل اصلی این وضعیت تاسفبار دفاعی کیست؟ آیا کسی غیر از مربی باید در موارد فنی جوابگو باشد؟
با وضعیتی که پرسپولیس با تفکرات قطبی دچارش شده از همین حالا و حتی از مدتها پیش میتوان حدس زد که این تیم در لیگ برتر، جام حذفی و حتی لیگ حرفهای آسیا به هیچ جا نمیرسد. بدون تعارف قبای سرمربیگری تیمی مثل پرسپولیس اصلا به سایز قطبی نیست.
آرش رستمنمدی