در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
فونوگراف از دو کلمه فون به معنای صوت و گراف به معنای نگارش گرفته شده است. در حقیقت این کلمه هم مثل فتوگرافی که از مفهوم نوشتن با نور و نورنگاری گرفته شده به معنای ثبت و نگارش صدا و صوتنگاری است. این دستگاه استوانهای بزرگ از ورق قلع داشت که سوزنی روی آن قرار میگرفت و الگوهای ارتعاشی را روی استوانه ضبط میکرد، سپس الگوها از طریق تبدیل شدن به علائم الکتریکی دوباره به صوت تبدیل میشدند.
ضبطهای خصوصی اعیان و اشراف
ضبط و پخش صفحه در ایران به چند دوره تقسیم میشود. نخستین دوره به دربار و اشراف اختصاص داشت و به اواخر دوره ناصرالدین شاه و اوایل حکومت مظفرالدین شاه باز میگردد.
ناصرالدین شاه در سفر سوم خود به انگلستان در منزل لرد برون لو با این دستگاه روبهرو میشود. او در خاطرات 12 شعبان 1306 (8 ژوئن 1889) مینویسد: «....بعد یک شخص آمریکایی که صاحب فنوگراف است آمد جلوی ما ایستاد و خطابه مفصلی در تعریف فنوگراف خواند. ناظم الدوله ترجمه کرد بعد فنوگراف را وسط مجلس حاضر نمود و معلوم شد این نوع فنوگراف غیر از فنوگرافی است که ما در تهران داریم....اول صدای موزیکی که در او داده بودند، پس داد. خیلی خوب و واضح بود. بعد حرف زدند، همانطور پس داد. بعد به مهدی خان آجودان مخصوص فرمودیم توی فنوگراف حرف بزن، دو بیت شعر حافظ خواند... همه را همان طور جواب داد. صاحب فنوگراف وعده داد که یک دستگاه فنوگراف همینطور برای ما تقدیم نماید.»
ناصرالدین شاه اشاره میکند که قبل از آن سفر هم در تهران فونوگراف وجود داشت. دکتر ساسان سپنتا در کتاب تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایران مینویسد: «با توجه به تاریخ اختراع این دستگاه و تکمیل آن به نظر میآید تاریخ استفاده شاه از دستگاه فنوگراف نباید بیش از حدود 2 سال قبل از مسافرت اخیرش به لندن باشد.»
از اوایل دوره مظفرالدین شاه تعداد محدودی فونوگراف وارد ایران شد و تعدادی درباریان و اشراف هر کدام مشغول ضبط صدا و موسیقی به سلیقه خودشان شدند. البته این آثار بیشتر جنبه تفریحی و خصوصی داشت و در معرض استفاده عمومی قرار نمیگرفت.
فونوگراف چند مشکل داشت. استوانه قابل تکثیر نبود و کیفیت صدای مناسبی هم نداشت. ده سال بعد در سال 1887 امیل برلینر که یک آلمانی آمریکایی بود، دستگاه ضبط صدایی به نام گرامافون در اداره ثبت اختراعات واشنگتن به ثبت رساند. این دستگاه صداها را به جای قلع روی استوانههایی از جنس موم ضبط میکرد که کیفیت بهتری داشت.
دوره گرامافون
دوره دوم ضبط آثار موسیقی زمانی بود که گرامافون با صفحههایی گرد از جنس موم جایگزین فونوگراف شد. هرچند که گرامافون از فونوگراف پیشرفتهتر بود، با این حال آلفرد کین، رئیس رپرتوار کمپانی قدیمی دویچه گرامافون که در زمینه تهیه و تولید صفحههای موسیقی فعالیت دارد، از پروسه پیچیده ضبط صدا در آن سالها میگوید: نوازندگان ارکستر مقابل یک شیپور مینشستند و خواننده هم روی یک سکو میایستاد. قسمت هایی که صدای خواننده بالا میرفت سکو را به عقب میکشیدند و هر زمان که صدایش را پایین میآورد، سکو را به سمت شیپور هل میدادند. تازه علاوه بر اینها همان موقع در پشت یک پرده تکنسینی مشغول پختن موم بود!
ورود کمپانیهای خارجی در دوران مظفرالدین شاه انجام شد. شروع با ضبط صدای مظفرالدین شاه بود. بدین ترتیب با فرمان شاه، اجازه فروش گرامافون در ایران داده شد. حال لازم بود که مردم علاوه بر دستگاههای گرامافون، صفحات موسیقی ایرانی برای شنیدن و خریداری داشته باشند.
خواجه هامبارسوم وارد کننده ماهوت انگلیسی بود و علاوه بر شغلی که داشت کارهای ارجاع شده از موسسات تجاری انگلستان را نیز انجام میداد. کمپانی هیز ماسترزویس به خواجه ماموریت داده بود که در تهران با موسیقیدانان مشهور برای پر کردن صفحه مذاکره کند و گروهی را با خود به لندن بیاورد تا صفحههایی از موسیقی ایران و موسیقی ایشان تهیه شود. دوره دوم از سال 1906 تا 1915 ادامه پیدا کرد. آثار در تهران روی صفحات 78 دور ضبط میشد و برای تهیه صفحه موسیقی ضبط شده را از طریق قفقاز به برلین برده و پس از تبدیل به صفحه به ایران بازمیگرداندند. در این دوره تعدادی از هنرمندان نیز سفرهایی به تفلیس روسیه و لندن داشتند و صفحههایی نیز در آنجا پر کردند.
اولین گروه میرزا حسین قلی به همراه سیداحمدخان (خواننده)، باقرخان (کمانچه) و آقاباشی (ضرب گیر) بودند که به لندن رفتند و صفحه ضبط کردند. این سفرها حدود 6 ماه طول میکشید و صفحهها هم بعد از چاپ و تکثیر حدود 8 ماه بعد از سفر به ایران میآمد. بیشتر صفحات این دوره ساز و آواز و تصنیف یا ردیف موسیقی است.
درویشخان نیز همراه با سید حسین طاهرزاده (خواننده)، حسینخان هنگآفرین (نوازنده ویلن)، مشیر همایون (نوازنده پیانو)، اکبرخان فلوتی (برادر هنگآفرین) و عبدالله دوامی (ضربگیر) برای پر کردن صفحه از طریق روسیه سفری به انگلستان کرده است. بعضی از صفحاتی که در این سفر ضبط شده موجود است. از جمله صفحه تار تنهای درویش که بیداد همایون را نواخته است این کار بخوبی میتواند معرف تکنیک نوازندگی او باشد.
درویشخان مسافرت دیگری هم در سال 1911 میلادی(1291 خورشیدی) به تفلیس کرد. همراهان او این بار باقرخان(کمانچه)، طاهرزاده(خواننده)، اقبالالسطان (خواننده) و عبدالله دوامی (معروف به دودانگ) بودند.
صفحاتی که در این سفر پر کردند بر اثر وقوع جنگ جهانی اول ( 1914) به ایران نیامد، فقط نمونههایی از آنها به تهران رسید که فعلا دو نمونه آن در کتابخانه هنرستان موسیقی ملی موجود است. یکی از آن دو آواز دشتی است که طاهرزاده همراه با درویش خوانده است و دیگری تصنیف «کار و عمل» در مایه ماهور که میرزا سید احمدخان خوانده است. این گروه هنگام اقامت در تفلیس دو شب سالن تئاتر گرجی را اجاره کردند و کنسرت دادند که مورد توجه ایرانیان مقیم گرجستان واقع شد.
سالهای رکود با وقوع جنگ جهانی دوم، تکثیر صفحه در اروپا
غیر ممکن شد و در نتیجه برای مدتی ضبط آثار موسیقی متوقف ماند. دوره سوم از سال 1915 تا 1926 و همزمان با ناپدید شدن کمپانیهای خارجی به دلیل بروز جنگ در ایران بود.اگرچه در این سالها آثار چندانی ضبط نشد، اما موسیقی که در میان مردم جا باز کرده بود، به صورت کنسرت برگزار شد. بهترین کنسرتهای موسیقی کلاسیک ایران در این دوره برگزار شد.
دوره طلایی ضبط صفحههای موسیقی ایرانی
بعد از جنگ جهانی از سال 1926 تا 1940 فعالیت کمپانیهای ضبط موسیقی در ایران از نو آغاز شد.
در این دوره ضبط صفحه و موسیقی با وجود هنرمندانی چون قمرالملوک وزیری و مرتضی نی داوود رونق گرفت. اگر چه کمپانیها با اهداف تجاری، ضبط موسیقی در ایران را دنبال میکردند، اما حضور این خوانندگان پر طرفدار، هم منافع مالی به دنبال داشت و مردم خواهان آن بودند، هم موسیقی برجسته و درجه یک به شمار میآمد.
از قمر، نزدیک به 426 صفحه ضبط کردهاند که 23 صفحه آن در همان سالها و بقیه در جنگ جهانی دوم از بین رفته است. او هنرمندی خیر و خیرخواه بود. اولین عایدی از ضبط صدایش را به خرید و هدیه کردن بیش از 70 تختخواب به شهرداری اختصاص داد که برای نگهداری بچههای بیسرپرست استفاده شود.
جنگ جهانی دوم باعث شد ضبط و تکثیر صفحات گرامافونی و تولیدات هنری در ایران برای بیش از یک دهه متوقف شود. در اثر جنگ حدود 300 تصنیف و آوازی که کمپانیهای خارجی از صدای قمر و دیگران داشتند، نابود شد.
همه صفحههایی که از او در رادیو ضبط شده بود، چند سال بعد و با ورود دستگاه مغناطیسی ضبط صوت، پاک شدند و برای همیشه از بین رفتند.
کمپانیها برای ادامه رابطه و حفظ مشتریان خود لازم میدیدند فهرست کاملی از آثار ضبط شده را به صورت کاتالوگ تهیه و در دسترس مردم قرار دهند. بسیاری از این کاتالوگ ها، به صورت مجانی در اختیار عموم قرار گرفت.
صفحات 78 دور باعث آشنایی با طیف خوانندگانی چون سید احمدخان، قربان خان، قلی خان شاهی، میرزا احمدخان، علی خان نایب السلطنه و بسیاری دیگر از آوازخوانان تا نسل جواد بدیع زاده و نوازندگانی نظیر باقرخان کمانچه، میرزا عبدالله، میرزا غلامرضا، میرزا حسینقلی، نایب اسدالله و... شده است.
نقش کمپانیهای ضبط اصوات، بدون اینکه خود بدانند و بخواهند، در تحول موسیقی ما بسیار بود. آنان پیوسته آگهیهایی برای جذب نوازنده یا خواننده در روزنامههای آن زمان به چاپ میرساندند. پس میتوان گفت که قدم مثبت دیگر این کمپانیها، کشف استعدادهای جدید و شناساندن آنها به مردم بود.
موسیقیهای ضبط شده در این سه دوره حدود 1600 صفحه 78 دور است. البته قاعدتا صفحات بیشتری وجود داشته است که در این مدت از بین رفته و همین تعداد باقی مانده است. با مطالعه و تحقیق در این صفحات و توجه بیش از پیش به موسیقی دوران گذشته میتوانیم به اصالت موسیقایی این مرزو بوم تا حد توان دست پیدا کنیم.
تولد صفحههای 33 دور
اواخر دهه 40 میلادی صفحههایی از جنس پی وی سی (PVC) یعنی همان صفحههای 33 دور معروف به بازار آمدند.
صفحه های جدید بسرعت جای خود را باز کردند، چرا که مزیت اصلیشان در مقایسه با صفحههای قبل این بود که بر هر دو طرف، نیم ساعت گنجایش ضبط داشتند. البته این تنها دلیل برتری آنها نبود. کیفیت صدای بهتر، محکم بودن و مقاومتشان در برابر خط و خش به همراه پایین بودن قیمتشان نیز آنها را از همتایان پیشین مجزا میساخت. حتی نوار کاست هم که در دهه 60 میلادی به بازار آمد، نتوانست تهدیدی برای صفحه به شمار رود.
سال 1981، سال اوج صفحه بود. در آن سال بیشتر از یک میلیارد صفحه در سراسر دنیا به فروش رفت. با این همه مثل خیلی از چیزهای قدیمی دیگر، صفحه هم میدان رقابت را به فناوری واگذار کرد. این فناوری جدید سی دی نام داشت که انگار شکل کوچک شدهای از صفحه بود.
اما هنوز هم در این روزهایی که همه به دنبال 3 MP وDVD هستند، دیجیها و طرفداران موسیقی کلاسیک نمیتوانند از صفحه به خاطر کیفیت خوب و گرم صدایش دل بکنند. سال گذشته در آلمان، صفحه بشدت روی بورس بود و نزدیک به 700 هزار تعداد از آن هم به فروش رفت.
آزاده شهمیرنوری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم