تب هایکوسرایی در جان شاعران افتاده است‌

کوتاه مثل آه‌

شعر کوتاه، طرح، هایکو، هاشور و ترانک نام‌هایی هستند که این روزها به بسیاری از سروده‌های کوتاه شاعران، بویژه شاعران جوان کشور اطلاق می‌شوند. اسم‌هایی که هرگز درخصوص دلایل نامگذاری این قالب‌ها اتفاق‌نظر وجود ندارد و این شعرها هر اسمی بر آنها بگذاریم بیشتر با بازی‌های زبانی شکل می‌گیرند و محوریت خود را بر کشف‌های لحظه‌ای شاعر قرار داده‌اند. چند وقتی است تب سرودن هایکو که یک قالب وارداتی از ادبیات ژاپن است، به نسل گذشته هم سرایت کرده است و چند تن از شاعران نامدار که سابقه خود را مدیون شعرهای غیرکوتاهند، با انتشار مجموعه‌هایی مستقل طبع خود را در سرایش شعر کوتاه آزموده‌اند. همین تب بهانه‌ای شد تا به سراغ تنی چند از صاحب‌نظران و شاعران نام‌آشنای این عرصه برویم و با آنها درخصوص دلایل علاقه‌مندی ناگهانی شاعران به سرودن شعر کوتاه، بخصوص هایکو بپرسیم.
کد خبر: ۲۰۰۶۲۸

اولین نکته‌ای که در شعر کوتاه این روزها خود را بشدت نشان می‌دهد، سردرگمی در نامگذاری قالبی است که این روزها مورد توجه شاعران نسل اول، دوم و سوم قرار گرفته است.

غلامرضا کافی، شاعر و منتقد درخصوص نامگذاری شعرهای کوتاه می‌گوید: مطرح‌ترین نام در این عرصه طرح است که خود آن هم پایه و اساسی ندارد. طبیعتا برای این که پرهیز شود از اسم هایکو، از عنوان طرح استفاده می‌شود و عنوان طرح هم‌ریشه آنچنانی ندارد. البته در گذشته‌های دور، خسروانی‌ها سروده می‌شدند که شعرهایی 3 لختی بودند که می‌توان گفت به نوعی با هایکو مناسبت دارد. وی درخصوص هایکو تاکید می‌کند: هایکو شعر کوتاه نیست و خود مقدمه شعرهای بلند ژاپنی بوده است که «هاکا» نام داشته‌اند و در ادامه خود به قالبی مستقل تبدیل شده است. چیزی مانند اتفاقی که برای غزل افتاد در قبال قصیده.

کافی که خود عنوان ترانک‌ها را برای مجموعه سروده‌های کوتاهش برگزیده است، می‌افزاید: به هر روی، به نظر من برای اهالی فن عنوان‌هایی چون طرح یا ترانک شعر کوتاه را به ذهن متبادر می‌کند و همین بسنده است و خیلی نباید در لحظه به مجادله پرداخت و بیشتر باید به تطبیق شعرها نظر داشت.

بسیاری از شاعران امروز ایران علاقه دارند سروده‌های خود را هایکو بنامند؛ در حالی که به اعتقاد دکتر کافی، هر شعر کوتاهی هایکو نیست.

وی می‌گوید: هایکو کاملا نظام‌مند است و اگرچه از هاکا گرفته شده، امروزه ابتدائا یک قالب ادبی است که از 2 لخت تشکیل می‌شود و وزن هجایی که وزن عمده ادبیات شرق و ادبیات گذشته‌ ما است، در آن حضور دارد. هایکو در مجموع 17 هجا دارد که 2 لخت کناری 5 هجایی و لخت میانی 7 هجایی است. البته در این فرم، تصرف‌هایی هم شده است و حتی خود باشو هایکوهایی 16 و 18 هجایی داشته است. ضمن این که در هایکوهای مدرن و آنهایی که پس از دوره می‌جی به وجود آمدند، حتی هایکوی 9 هجایی هم داریم.

از منظر دیگر، نوع ادبی هایکو به گونه‌ای است که مضمون‌هایی خاص را در خود جای می‌دهد و «فصل  واژه» یکی از دستمایه‌های اصلی هایکوست. این در حالی است که هیچ کدام از اینها، برای طرح مطرح نیستند و سفر کوتاه ما از نظر هجایی ووزنی، از نظر تعداد لخت‌ها و مضمون و محتوا نظام‌مند نیست. البته ما با این تفاوت‌ها کنار آمده‌ایم و طرح فقط از نظر کوتاهی مشابهت‌هایی با هایکو دارد.

وی با اشاره به مسابقه شعر کوتاه سرایی در سال‌های اخیر می‌گوید: شاید یکی از استادان فن در این عرصه قدسی قاضی نور باشد که طرح‌هایش هجاهای مختلف دارد. از طرف دیگر، کسی چون بیژن جلالی که حتی در طرز نوشتن از نوشتار عمودی ژاپنی تبعیت می‌کند، چندان به تعداد لخت‌ها و مشابهت آن به هایکو پایبند نیست. در این میان، کسی که سعی کرده کاملا براساس هایکو بسراید، سیروس نوذری است که 300 و اندی اثرش غالبا 3 لختی هستند و از فصل  واژه استفاده می‌کنند و فضای زبانی و تصویری شعرهایش مانند هایکوست.

او درباره تب شعر کوتاه دوره اخیر می‌گوید: زمانی که یدالله رویایی شعرک را به راه انداخت و با همین نظر مجموعه لب ریخته‌ها را منتشر کرد، نظریه‌اش این بود که در عصر امروز که عصر سرعت است، باید دامن شعر کوتاه شود. آن زمان این حرف خیلی جدی گرفته نشد و چندان هم مصداقی نداشت. ضمن این که ادعای پلی‌فونیک (چندصدایی)‌ در شعر برخلاف این نظر به حرف اضافه و دراز دامنی شعر می‌پرداخت. اما امروزه به گمانم تنوع‌ طلبی و دقت بیشتر سرمنشاء این تب است؛ چرا که صرف کوتاه‌نویسی ایجاد انگیزه نمی‌کند.

کافی بنیان کار در شعر کوتاه را در خلاصه‌گویی می‌داند و می‌گوید: همان‌گونه که هر اثر موزون و معنایی شعر سنتی نیست،‌ شعر کوتاه هم باید به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی ماندگاری و مانایی و ته‌نشینی در ذهن داشته باشد. البته به اعتقاد من، ‌کشف شاعرانه در هر قالبی پسندیده است و وقتی ما اساس را بر شعر کوتاه می‌گذاریم،‌ باید بدانیم به همان میزان که شعر بسرعت خوانده می‌شود،‌به همان میزان هم می‌‌تواند سریع فراموش شود. پس اساس کار در طرح بر آفرینش ادبی است و حداقلی باید برای آن در نظر گرفت که به عقیده من بازی زبانی از مهمترین آن حداقل‌هاست. البته اگر تلمیح و تلویحی که بر ذهن خواننده استوار باشد، در آن رخ دهد نیز بهتر است.

هایکو نگاه انسان شرق آسیا به جهان

سید احمد نادمی، شاعر،‌ مترجم و منتقد‌، آشفتگی در نامگذاری قالب تازه‌ای را که شاعران در پی‌ آن‌‌اند،‌ نشان‌دهنده سردرگمی در ادبیات می‌داند و می‌گوید: مثلا کسی که شعر خود را طرح نامگذاری می‌کند،‌ با آن پیشینه فرهنگی که از طرح در ذهن ماست و به اثری اطلاق می‌شود که تا اثر هنری شدن فاصله دارد،‌ما را به این باور ترغیب می‌کند که اثر اواصلا شعر نیست. در حالی که بسیاری از این طر‌ح‌ها، با شعر هم سنگند و می‌توان از چنین نامگذاری‌هایی به اعتماد به نفس نداشتن شاعران آنها پی‌برد. از طرف دیگر، هایکو پدیده‌ای است که از فرهنگ آسیای جنوب شرقی تعریف می‌پذیرد و نوع نگاه به جهان در آسیای جنوب‌شرقی رایج است، نوع خاص را در بازتاب هنری خودش پیدا کردکه هایکو نام گرفت و از دید هایکو سرایان بزرگی چون باشو در روزگاران گذشته هایکو با بیان حکمت فاصله‌ای نداشته است. به اعتقاد نادمی، بر آنچه امروزه گاه در شعر فارسی سروده می‌شود، می‌توان با مسامحه نام هایکو را نهاد. اگرچه به عقیده وی، همه این شعرهای کوتاه اگر ویژگی‌های شعر را داشته باشند، شعر هستند و اصل در قضاوت  شعریت اثر است،‌ نه کوتاه و بلندی آن وی می‌گوید: درست است که موسیقی سنتی، شعر سنتی و سنت شعری ما بر مبنای عروض است؛ اما در همین فرهنگ خودی شعرهایی هم داریم که موسیقی خود را از هجا می‌گیرد؛ مانند شعرهایی که با شکسته شدن کلمات رسمی شکل می‌گیرند. از طرف دیگر، بسیاری از شعرهای بومی و اقلیمی ما با استفاده از موسیقی هجایی سروده شده‌اند. شعر هایکو هم با هجاهای خاصی در 3 سطر سروده‌ می شود. پس زبان فارسی از نظر موسیقایی با هایکو سرایی مشکلی ندارد از طرف دیگر،‌ تاثیر هایکو پس از سروده شدن هم در زبان فارسی، دور از دسترس نیست و می‌توان با نوعی دیالکتیک شعری در 3 سطر و با استفاده از همان هجاهای شعری هایکو را به فارسی بگوییم. اما شعری که بدون رعایت هجاها به تاثیر هایکو برسد، به نوعی می‌‌تواند هایکو واره باشد. درست مثل کاری که مرحوم سیدحسن حسینی در هایکو واره‌‌های نوروزی خود در اواخر عمرش کرد.

شعر کوتاه موثر و زیبا

او با اشاره به اعتباری بودن کوتاهی و بلندی شعر می‌گوید:‌خود من بشدت به شعرهای کوتاه علاقه‌مندم؛ چرا که گمان می‌کنم این شعرها با وضعیت انسان امروز همخوان هستند. البته این سخن نفی‌کننده شعرهای بلند نیست. چرا که بزرگترین شاعرانی که در جهان می‌شناسیم، شاعر شعرهای بلند بوده‌اند. اما همان‌ها هم به شعرهای کوتاه توجه دارند. یکی از دلایل علاقه من این است که می‌‌توان شعرهای کوتاه را در هر حالتی به انسان امروز ارائه کرد.

این شعرها عملا با کارکرد خاص خود وارد زندگی انسان امروز هم می‌شوند. به همین دلیل، من شعرهای کوتاه را بسیار موثر می‌دانم و زیبایی‌شان را مانند زیبایی یک گل می‌دانم که در یک لحظه به انسان تقدیم می‌شود و اتفاقا برای نجات انسان‌های امروز از بحران‌های ماشینی می‌تواند کمک بسیار خوبی باشد.

نادمی با بیان این که باید توقعمان را ترمیم کنیم و کار هر شعری انکشاف و رسیدن به یک کشف نیست، می‌گوید: در تعریف سنتی شعر کهن فارسی هدف یک شعر خیال‌‌انگیز است. این خیال انگیزی هم می‌تواند با یک اشاره ایجاد شود و هم می‌تواند با یک خطابه مفصل.

هایکو در شعر فارسی جایگاهی ندارد

صادق رحمانی، شاعر که خود نیز مجموعه‌ای از شعرهای کوتاه دارد، سابقه توجه به شعر کوتاه را در ادبیات فارسی از هزاران سال پیش تاکنون می‌داند و می‌گوید: شعرهای کوتاه خسروانی و نوخسروانی در شعر ما سابقه طولانی داشته‌اند اما از دهه 40 به بعد نامگذاری‌های مختلفی که سلیقه سرایندگان در خلق آنها بیشترین نقش را داشته، ارائه شده است چیزی که به نام هایکو معروف است، به نظر من جایگاهی در شعر کوتاه فارسی نخواهد داشت و دلیلش هم آن است که هایکو چارچوب خاص خود را دارد، یک ارمغان وارداتی است از ژاپن و به نظر من نامگذاری هایکوی ایرانی یک اسم غیرمنطقی خواهد بود. او می‌گوید: اما شعر کوتاه در این میان می‌تواند نامی طبیعی‌تر و منطقی‌تر باشد؛ هرچند در تقابل با آن قالبی به نام شعر بلند نداریم. به احتمال زیاد، شاعران نوپردازی که در دهه‌های 40 و 50 فعالیت می‌کردند، گاهی اوقات وقتی در ایده‌های خود نمی‌توانستند ساختار شعر بلند را به پایان برسانند، بناچار ایده‌های کوتاه خود را با عنوان طرح قلمی می‌کردند و طرح در حقیقت یک پیش شعر است.

نامگذاری‌ها چون هیچ کدام تعریف شایسته‌ای ندارند و تئوریسین‌ها و نظریه‌پردازان ادبی هم در این زمینه تعریفی از این شعرهای کوتاه نکرده‌اند. همچنان در فضای تعلیق و حیرانی به‌سر می‌برند. همین نامگذاری سلیقه‌ای سبب شد من در کتاب سبزها، قرمزها، نامگذاری سلیقه‌ای رباعیات نیمایی را انجام بدهم؛ هر چند می‌شود برای آن چارچوب و حد و مرز هم مشخص کرد.

رحمانی با اشاره به رویکرد غیر قابل انکار به شعر کوتاه در فضای مجازی و رسانه‌های مکتوب، یکی از دلایل این اتفاق را چنین برمی‌شمارد: روزگار ما روزگار سرعت است و بسیاری از مخاطبان مجالی برای بازخوانی شعرهای بلند و اندیشه‌های بلندتر ندارند و تمایل دارند در قالب‌های کوتاه، اندیشه‌هایی که دارای نکته‌های ریزی هستند، دریافت کنند. وی می‌افزاید: دلیل دیگر بازمی‌گردد به مساله‌ای به نام ماندگاری شعر. در شعرهای بلند بیشتر شاهدیم که بیت‌هایی و گوشه‌هایی در ذهن مخاطب می‌مانند. کما این‌که اخیرا عباس کیارستمی بیت‌هایی از حافظ را انتخاب و با فرمت جدید آن را برای روزگار ما منتشر کرده است. همین مساله سبب می شود شاعران به سمت شعرهای کوتاه بیایند. پیام کوتاه هم این روزها به رواج شعر کوتاه کمک می‌کند. این امکان البته برای شعرهای بلند وجود ندارد و شاعران هم همواره علاقه‌مند بوده‌اند که ضمن یافتن مخاطب ایده‌های خود را به ایشان منتقل کنند.

شعر کوتاه با شناسنامه ایرانی

شاعر «سبزها، قرمزها»‌ ادامه می‌دهد: ساختارها و غالب‌های شعری ما از روزگاران پیشین جداگانه بررسی می‌شدند و امروز هم باید همین‌گونه باشد. تعریف دوبیتی و رباعی با مثنوی متفاوت است. با همین توضیح مقایسه شعر کوتاه و ظرفیت لحظه‌ای آن با شعر بلند قابل قبول نیست و شعرهای بلند ساختار، معماری و مهندسی خاص خودشان را دارند. با همین تعریف، من معتقدم شعر کوتاه قالبی مجزا از شعر سپید و قوالب دیگر فارسی است.

شعر کوتاه باید دارای انسجام باشد، در لحظه باشد، نکته داشته باشد و بسیار فشرده شکل بگیرد و اگر به سمت باز کردن آن نکته برویم، اولین شاخصه شعر کوتاه از بین خواهد رفت.

رحمانی در پایان تاکید می‌کند شعر کوتاه بهتر است دارای آهنگ و ریتم باشد. به همین دلیل است که شعرهای کوتاه و هایکوهایی که این روزها منتشر می‌شود، چون ریتم و موسیقی ندارد، چندان مورد استقبال و اقبال مردم قرار نمی‌گیرد و دقیقا به همین دلیل رباعیات و دوبیتی‌ها بیشتر در میان مردم رایج و زبانزد می‌شود. همچنین باید شاعران بپذیرند که ما شعر کوتاه ایرانی داریم و نیازی نیست از اسم‌هایی چون هایکو استفاده کنیم و می‌توانیم با ترمیم و اصلاح قالب‌های خودمان، شعر کوتاه با شناسنامه ایرانی داشته باشیم.

محمدرضا شالبافان‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها