ناقوس جنگ در منطقه هر روز طنین بیشتری به خود می گیرد و این به موازات حضور روزافزون نیروهای امریکایی در منطقه به منظور مقابله با چیزی است که سیاست بازان امریکایی آن را تروریسم بین المللی می نامند.
کد خبر: ۱۹۳۵۹
جان پیلگر نویسنده امریکایی در تازه ترین کتاب خود تحت عنوان «حاکمان جدید جهان» با بررسی موشکافانه ای استدلال می کند که تروریست واقعی نه کشورهای خاورمیانه ، بلکه خود امریکاست. آنچه در پی می آید خلاصه ای از این کتاب است. 10ماه از 11سپتامبر می گذرد و سیاه بازی بزرگ هنوز ادامه دارد. پس از آن که ما واکنش هیجان انگیز در برابر حادثه آن روز عظیم را به خود اختصاص دادیم ، سران جهان مبنای زبان ما را رجزخوانی کلیشه ای و دروغین پیرامون جنگ با تروریسم دانسته اند چرا که آنها می گویند مداوم ترین خطر و منبع وحشت ، خود امریکایی ها هستند. بیش از 5هزار غیرنظامی در بمباران های افغانستان جان باخته اند و آخرین آنها در یک جشن عروسی بود که طی آن 40نفر، که عمدتا زن و کودک بودند، کشته شدند. حتی یک نفر از سران برجسته القاعده دستگیر نشده است . به دنبال این «پیروزی چشمگیر» صدها زندانی به بازداشتگاه اسرا در کوبا منتقل شدند که برخلاف تمام معاهدات مربوط به جنگ و حقوق بین الملل از آنها نگهداری می شود. هیچ مدرکی دال بر جرایمی که آنها ادعا می کنند، ارائه نشده است و اف .بی .آی تایید می کند که فقط یکی از آنها مظنون واقعی است . در امریکا بیش از 1000نفر که سابقه مسلمان بودن داشته اند مفقود شده اند؛ هیچیک اتهامی نداشته اند. به موجب قانونی ظالمانه و میهن پرستانه از اختیارات جدید اف .بی .آی این است که می توانند به کتابخانه ها بروند و سوال کنند که افراد چه مطالبی را مطالعه می کنند.در عین حال ، دولت بلر با تاکید بر این که ارتش بریتانیا اهالی قبیله های متخاصم را تعقیب می کند ، ارتش را به تمسخر گرفته است . دقیقا مانند آنچه که یک قرن پیش ، سربازان سبزه روی کلاه توپی بر سر ، انجام می دادند و طی آن زمانی که لرد کرزن ، نایب السلطنه ، افغانستان را مانند یکی از مهره های شطرنج توصیف کرد که بر روی آن بازی بزرگ سلطه بر جهان انجام می گیرد. هیچ جنگی علیه تروریسم وجود ندارد؛ بلکه بازی بزرگی است که سرعت گرفته است . تنها تفاوت در ماهیت تهاجمی ابرقدرتی نهفته است که خطرات بی شماری برای همه ما فراهم می کند. آنهایی که ثروت مداری را در واشنگتن پیاده می کنند، پس از تسلیم فلسطینیان به دست تروریست بزرگ ، آریل شارون ، اکنون بار دیگر در حال آماده سازی تسلیحات خود برای حمله به 22میلیون مردم رنجدیده عراق هستند. شاید لازم به یادآوری باشد که مردم عراق ، ملتی هستند که به دلیل تحریم امریکا که درست به همان اندازه استبدادی که مردم عراق کنترلی بر آن ندارند، وحشیانه است ، گروگان گرفته شده اند. برخلاف تبلیغات هماهنگ شده از سوی واشنگتن و لندن ، حمله آینده هیچ ارتباطی با سلاحهای کشتار جمعی صدام حسین ندارد، اگر چنین سلاحهایی اصلا وجود داشته باشد علت این حمله آن است که امریکا می خواهد جانی مطیع تری بر دومین منبع بزرگ نفت جهان حاکم باشد. هوچی گرها بندرت از این حقیقت و از مردم عراق سخن می گویند. همه صدام حسین هستند، شیطان شیطان ها. 4سال پیش پنتاگون به پرزیدنت کلینتون هشدار داد که حمله گسترده به عراق دست کم منجر به مرگ 10هزار غیرنظامی خواهد شد که همین تعداد نیز شرم آور است . در پی فعالیت های تبلیغاتی مداوم برای توجیه این عمل خشونت آمیز، روزنامه نگاران در هر دو طرف آتلانتیک به عنوان کانال یا مجرایی برای جریان یافتن شایعات و اخبار کذب به کار گرفته شده اند. این شایعات از ادعای کذب درخصوص ارتباط عراق با حملات سیاه زخم در امریکا گرفته تا رابطه بی اعتبار میان هواپیماربایی های 11سپتامبر و سرویس اطلاعات عراق را در بر می گیرد. هنگامی که حمله صورت گیرد، این روزنامه نگاران همساز، همگی مسوول جنایت خواهند بودند. این تونی بلر بود که خاطرنشان کرد امپریالیسم در راه بازگشت به خوشنامی است . به دیدگاه مسیحی شریف مسوول بمباران درباره دنیایی بهتر برای گرسنگان ، بیچارگان ، محرومان ، بیسوادان و کسانی که از بیابان های آفریقای شمالی گرفته تا زاغه های غزه و رشته کوههای افغانستان در فقر و نکبت زندگی می کنند، توجه کنید. به نگرانی مداوم او نسبت به حقوق بشر درخصوص زنان رنجدیده افغانستان توجه کنید، آن گاه که اقدام به همدستی با بوش نمود که به گزارش نیویورک تایمز، او خواستار توقف کاروان کامیون هایی شده بود که بخش اعظم غذا و دیگر مایحتاج مردم غیرنظامی افغانستان را تامین می کنند. به ترحم او نسبت به محرومان در زاغه های غزه توجه کنید که در آن بالگردهای مسلح اسرائیلی ، که قطعات اصلی آنها ساخت انگلیس است ، موشکهای خود را به نواحی انبوه ساکنان غیرنظامی شلیک می کنند. طبق آنچه که فرانک فاردی در کتاب «ایدئولوژی نوین امپریالیسم » خاطرنشان می کند تا همین چند وقت پیش ، ادعاهای اخلاقی امپریالیسم بندرت در غرب زیرسوال می رفت . امپریالیسم و گسترش جهانی قدرتهای غربی به عبارت کاملا صریح و روشن ، کمک عمده ای برای تمدن بشری محسوب می شد؛ اما هنگامی که معلوم شد فاشیسم نیز امپریالیسم است ، تلاش مذکور اشتباه از آب درآمد و این واژه از مباحث گفتمان دانشگاهی حذف شد. در بهترین سنت استالینیستی امپریالیسم دیگر وجود نداشت . امروز حسن تعبیری که ترجیحا برای این واژه به کار می رود، تمدن است ؛ یا اگر لازم باشد صفتی برای آن به کار رود، فرهنگی است . از نخست وزیر ایتالیا، سیلویو برلوسکونی ، هم پیمان پنهان فاشیست ها گرفته تا مفسران کاملا لیبرال ، امپریالیست های جدید مفهوم مشترکی دارند که معنی واقعی آن براساس مقایسه مبتنی بر بیگانه هراسی یا تبعیض نژادی ؛ کسانی است که بی تمدن و به لحاظ فرهنگی پایین تر تلقی می شوند و ممکن است مخالف ارزش های غرب باشند. بحثهای نیوزنایت را ببینید. سوال این است که بهترین راه برخورد ما با مساله آنها چیست . برای بسیاری از رسانه های غرب ، بویژه مفسرانی که اسیر آیین برتر امریکا شده یا به وسیله آن اخته شده اند، روشن ترین حقایق تحریم شده اند. پرفسور ریجارد فالک ، از دانشگاه کرنل ، چند سال پیش به طور مختصر این مطلب را مطرح کرده است . وی نوشته است که سیاست خارجی غرب از طریق پوشش اخلاقی حقوقی یکطرفه و حق به جانب در رسانه ها رواج یافته است و تصاویر مثبت ارزش ها و بیگناهی غرب در معرض خطر جلوه داده شده و بدین ترتیب مبارزه ای توام با خشونت بی قید و شرط ارزش و اعتبار یافته است . شاید مهمترین تحریم ، درخصوص سابقه طولانی امریکا به عنوان کشوری تروریست و بهشت تروریست ها باشد. این حقیقت که امریکا به عنوان تنها کشور ثبت شده که از سوی دادگاه جهانی به اتهام تروریسم بین الملل (در نیکاراگوئه ) محکوم شده و در پاسخ ، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر فراخوانی دولتها به رعایت حقوق بین الملل را وتو کرده است ، شرم آور و غیرقابل ذکر است . بوش پس از 11سپتامبر از پناهگاه زیرزمینی خود اعلام کرد: در جنگ با تروریسم ، ما این افراد شرور را هر کجا که باشند به دام خواهیم انداخت ، مهم نیست که چقدر به طول انجامد. به عبارت دقیق تر، نباید چندان به طول انجامد؛ زیرا بیشتر تروریست ها، بیش از هر جای دیگر در امریکا آموزش دیده و پناه داده می شوند. این تروریست ها شامل عاملان قتل عام ، شکنجه گرها، دیکتاتورهای سابق و آینده و انواع مختلف جنایتکاران بین المللی هستند. به لطف آزادترین رسانه ها در روی زمین ، این امر عملا برای مردم امریکا مشخص نیست . هیچ پناهگاه مناسبی برای تروریست ها که با فلوریدا قابل مقایسه باشد، وجود ندارد. این ایالت درحال حاضر به وسیله برادررئیس جمهور، جب بوش اداره می شود. بیل بلوم ، یک مقام ارشد سابق در وزارت خارجه ، در کتاب خود تحت عنوان «دولت خودسر»، نمونه ای از محاکمه 3تروریست مخالف کاسترو در فلوریدا را توصیف می کند که با تهدید چاقو، هواپیمایی را به مقصد میامی ربوده بودند. او می نویسد: اگرچه خلبان ربوده شده را از کوبا بازگرداندند تا علیه مردان مذکور شهادت دهد، وکیل مدافع براحتی به اعضای هیات منصفه گفت که خلبان دروغ می گوید و هیات منصفه ظرف کمتر از یک ساعت با هم مشورت کردند و متهمان تبرئه شدند. ژنرال خوزه گیلرموگارسیا از دهه 1990به بعد براحتی در فلوریدا زندگی می کند. طی دهه 1980، هنگامی که جوخه های مرگ وابسته به ارتش هزاران نفر را به قتل می رساندند، او فرمانده ارتش السالوادور بود. ژنرال پراسپر آوریل دیکتاتور هائیتی ، دوست داشت که قربانیانی را که در اثر شکنجه او غرق در خون بودند، در تلویزیون نمایش دهند. هنگامی که از قدرت برکنار شد، دولت امریکا او را به فلوریدا آورد. ثیون پراسیت هوادار و توجیه گر پال پات در سازمان ملل ، در نیویورک زندگی می کند. ژنرال منصور محرری رئیس زندان های بدنام شاه در ایران ، در این کشور تحت تعقیب است ؛ اما بدون دردسر در امریکا زندگی می کند. اردوگاه های آموزشی القاعده در افغانستان ، در مقایسه با دانشگاه برجسته تروریسم در جهان ، واقع در فورت بینینگ در ایالت جورجیا، کودکستان محسوب می شد. این مرکز که تا همین اواخر به دانشگاه قاره امریکا مشهور بود، چندین دیکتاتور و حدود 60هزار نیروی ویژه امریکای لاتین ، نیروهای شبه نظامی و عاملان سرویس های جاسوسی را در زمینه افسون سیاه تروریسم آموزش داده است . در سال 1993، کمیته حقیقت یاب سازمان ملل در السالوادور، نام افسران ارتش را که مرتکب بدترین فجایع در جنگ داخلی شده بودند، اعلام کرد. دو سوم آنها در فورت بینینگ آموزش دیده بودند. فارغ التحصیلان این دانشکده ، پلیس سری پینوشه و 3اردوگاه مهم کار اجباری را در شیلی اداره می کردند. در سال 1996، دولت امریکا مجبور به انتشار نسخه هایی از کتابچه های آموزشی دانشکده شد که تهدید و ارعاب ، شکنجه ، اعدام و دستگیری بستگان شاهدان را توصیه می کرد. در ماههای اخیر، دولت بوش از معاهده کیوتو خارج شده است . معاهده ای که می توان از گرمای جهانی که امریکا بزرگترین عامل آن است ، بکاهد. ایالات متحده تهدید کرده است که در حملات بازدارنده از سلاحهای هسته ای استفاده خواهد کرد. این تهدید به وسیله جفری هون وزیر دفاع ، اعلام شده است . وی کوشیده است که مانع از تشکیل یک دادگاه کیفری بین المللی شود. علاوه بر این با جلوگیری از تحقیقات سازمان ملل درخصوص حمله اسرائیل به اردوگاه آوارگان فلسطینی ، این سازمان را تضعیف کرده ، به فلسطینیان دستور داده است که یک دست نشانده امریکایی را جایگزین رهبران خود کنند. در اجلاس های سران که در کانادا و اندونزی برگزار شد، افراد بوش مانع از ارسال صدها میلیون دلار به محروم ترین افراد روی زمین ، که فاقد آب آشامیدنی و برق هستند، گردیدند. این واقعیت ها، بدون شک ، تهمت پوچ ضدامریکاگرایی را به سوی خود جذب خواهد کرد. این امر، حق ویژه شاهانه است : آخرین پناهگاه کسانی که اعوجاج خرد و اخلاق آنها مستلزم سوگند وفاداری است . همان طور که نوآم چامسکی خاطرنشان کرده است ، نازی ها بحث و انتقاد را با تهمت های ضدآلمان فرونشاندند؛ البته امریکا، آلمان نیست ؛ بلکه خانه برخی از بزرگترین جنبش های حقوق اجتماعی در تاریخ است . مانند جنبش حماسه آفرین در دهه 1960و .1970 هفته گذشته در امریکا بودم و آن را امریکای دیگری یافتم . کشوری که بندرت در رسانه ها و قالب های کلیشه ای هالیوود می توان دید. آنچه که روشن بود، این بود که امریکا بار دیگر به حرکت درآمده بود. 2روز پیش ، حدود 100نفر از برجسته ترین چهره های هنر، ادبیات و آموزش در نامه ای سرگشاده خطاب به هم میهنان خود و مردم جهان این گونه نوشتند: نگذارید بگویند مردم امریکا، هنگامی که دولتشان اعلام جنگ بی قید و شرط نمود و اقدامات کاملا جدیدی را برای سرکوبی آغاز کرد، کاری انجام ندادند. از نظر ما باید به سوال کردن ، انتقاد و مخالفت بها داد و از آنها حمایت کرد. بر سر این حقوق همیشه بحث بوده و باید به خاطر آنها مبارزه کرد. ما نیز با کمال حیرت ، شاهد حوادث هولناک 11سپتامبر بودیم ؛ اما هنوز سوگواری آغاز نشده بود که سران ما روحیه انتقام به خود گرفتند. دولت هم اکنون صریحا آماده ورود به جنگ با عراق می شود، کشوری که هیچ ارتباطی با 11سپتامبر ندارد.حرف ما به جهان این است .در طول تاریخ ، مردم به کرات منتظر شده اند تا این که دیگر برای مقاومت بسیار دیر شده است . الهام بخش ما در این راه همه کسانی هستند که علیه برده داری و دیگر اهداف بزرگ آزادی که با ابراز مخالفت آغاز شد، جنگیدند. ما از همه افراد همفکر در اطراف جهان دعوت می کنیم که به ما ملحق شوند. اکنون زمان آن است که ما به آنها بپیوندیم.

نویسنده : جان پیلگر
مترجم : بهروز جندقی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها