در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
کامران اکنون پس از بهبودی در بازداشت به سر میبرد. او درباره انگیزه خود از این جنایت میگوید: «من مبلغی پول به همراه مدارک خودم و همسرم به مادرم داده بودم تا برای ما ویزای اتریش بگیرد اما این کار را انجام نداد و همین مساله باعث ایجاد اختلاف بین ما شد اما دلیل دیگری نیز برای این قتل وجود داشت مادرم در زندگی من و همسرم دخالت میکرد و آرامش ما را بر هم زده بود. آن روز به خانه وی رفتم و با هم به مشاجره پرداختیم، یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و با میلهای یک ضربه به سرش زدم و سپس گلویش را بریدم اما وقتی به خودم آمدم و فهمیدم چه کردهام نتوانستم تحمل کنم و به حمام رفتم و رگ دستم را بریدم. میخواستم بمیرم اما خواهرم سررسید و مرا نجات داد.»
نادر جوان 21 ساله دیگری است که در روزهای ابتدایی سال پدرش را که پزشک بود به قتل رساند و او نیز پس از جنایت اقدام به خودکشی کرد. او توضیح میدهد: «پدرم بین من و خواهر و برادرهایم فرق میگذاشت و به آنها اهمیت بیشتری میداد، این موضوع باعث اختلاف بین ما شده بود تا این که روز حادثه هنگامی که قصد داشتیم به سفر برویم دوباره اختلافات کهنه سر باز کرد و پدرم مرا به باد کتک گرفت در شرایطی که هیچ کنترلی بررفتارم نداشتم به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و چند ضربه به پدرم زدم، وقتی صورت غرق در خون پدرم را دیدم آنقدر دچار عذاب وجدان شدم که نتوانستم تحمل کنم به همین خاطر تصمیم به خودکشی گرفتم و خودم را از بالای ساختمان به پایین پرت کردم اما فقط دست و پایم شکست و زنده ماندم.»
قتل والدین از جمله جنایات تلخ و هولناکی است که هر چند آمار آن در ایران چندان بالا و بحرانی نیست اما همین موارد وقوعی میتواند زنگ خطر و هشداری باشد تا مسوولان و کارشناسان با ریشهیابی علل این حوادث، آموزشهای لازم را برای پیشگیری از چنین فجایعی به خانوادهها ارائه دهند.
ناصر قاسمزاده روانشناس و استاد دانشگاه در این باره میگوید: «گاه در بررسی چنین قتلهایی با رفتارهای بیمار گونه در خانوادهها مواجه میشویم که زمینهساز اینگونه حوادث میشود. خانواده به عنوان نهادی که فرد در آن رشد میکند و شخصیتاش شکل میگیرد نقش بسزایی در آینده فرد و رفتارهای او دارد. در خانواده سالم والدین بدون تبعیض قائل شدن بین فرزندانشان از لحاظ جنسیت، تحصیلات و ... به همه آنها توجه یکسان دارند و نیازهای عاطفی، شخصیتی و... فرزندان خود را تامین میکنند حال آن که اگر خانواده از سلامت برخوردار نباشد و تبدیل به یک محیط بیمار گونه شود رفتارهای والدین میتواند عاملی باشد که آنان به دست فرزندان خود به قتل برسند اگر چه هیچ رفتاری را نمیتوان توجیه کننده قتل دانست اما فرزندان پدر یا مادرکش آسیب دیدگانی هستند که در طول زندگی روند غلط حاکم بر خانواده بر آنها تاثیر گذاشته و طی سالهای متمادی بر پیکره روانی آنان ضربات جبرانناپذیری وارد کرده است و از این جوانان افرادی پرخاشگر و عصبی ساخته است.»
وی خاطرنشان میکند: «این دسته از فرزندان غالبا هنگام قتل دچار جنون آنی میشوند و بر همین اساس نیز پس از هوشیاری و اطلاع از نتیجه عملشان گاه دست به خودکشی میزنند. بنا بر این باید به خانوادهها برای برقراری رابطه سالم با فرزندانشان هشدار داد و از آنها خواست نیازهای فرزندان خود را بشناسند و در جهت تامین آن کوشش کنند.
هر چند رفتارهای تبعیضآمیز، بیتوجهی به نیازهای فرزندان و بدرفتاری و اعمال خشونت از سوی والدین میتواند زمینهساز قتل والدین شود اما در روی دیگر سکه شاهد هستیم این جوانان هستند که با گرفتار شدن در دام آسیبها و انحرافهایی همانند اعتیاد، پدر یا مادر خود را برای رسیدن به هدفهای تبهکارانه به قتل میرسانند.»
امین، جوانی 29 ساله است که اکنون به اتهام قتل پدرش در زندان به سر میبرد. او در توضیح علت و چگونگی قتل میگوید: «من به موادمخدر اعتیاد داشتم و همین امر باعث اختلاف بین من و همسرم شده بود. روز حادثه نیز پس از دعوای مفصل با زنم خانه را ترک کردم و به مغازه پدرم رفتم. از او پول خواستم تا موادمخدر بخرم ولی وی حاضر نشد مبلغی به من بپردازد و من نیز پس از مشاجره با پدرم در حالی که عصبی بودم با چاقو سه ضربه به گردن و سینه و شکم او زدم و پس از کشتن وی فرار کردم اما آن روز به هنگام پرسه زدن در همان حوالی دستگیر شدم و اکنون از کاری که کردهام بشدت پشیمان هستم و احساس عذاب وجدان دارم.»
بیشک علت قتل والدین هر عاملی که باشد، وجود روحیه پرخاشگرایانه در میان اعضای خانواده مسبب اصلی اینگونه جنایتها تلقی میشوند و در چنین شرایطی است که گاه پرخاشگری به بالاترین حد خود میرسد و پروندههای جنایی گشوده میشود. کاظم بیرجندی آسیبشناس اجتماعی در این خصوص میگوید: «عامل اصلی پرخاشگری بویژه در میان جوانان ناکامی است. زمانی که جوان به هر دلیلی به خواستههایش نمیرسد به چنین رفتارهای غیرمعقول دست میزند، حال در برخی موارد قتل والدین شاهد هستیم از آنجا که جوان پدر یا مادرش را عامل ناکامی خود میدانسته خشمش را متوجه او کرده است. به عنوان مثال جوانی که مادر خود را کشت مسوولیت ناکامی در زندگی مشترک و از دست دادن مبلغی پول را برعهده مادرش میدانسته و به همین سبب نیز آن جنایت را انجام داده است. در این میان میزان پرخاشگری و خشونت در خانوادههایی که از شیوههای غلط تربیتی استفاده میکنند بسیار بیشتر است. زمانی که فرد در کودکی تحت تربیتی سختگیرانه و خشن قرار دارد در بزرگسالی همین رفتار را به والدیناش باز میگرداند. شیوههای تربیتی نادرست بویژه در سن 3 تا 5 سالگی بر شخصیت فرد تاثیر عمیقی میگذارد و هر چند آن روشها ممکن است در کوتاه مدت نتیجه بخش و دلخواه والدین باشد اما در درازمدت آثار سویی در پی دارد.»
این کارشناس خاطرنشان میکند: «ناکامی زمانی به خشونت منجر میشود که فرد در حل مشکلاتش ناتوان باشد. در چنین شرایطی او در نزد خود مقصران را شناسایی، محاکمه، محکوم و سپس مجازات میکند حال آن که اگر خانواده از همان کودکی شیوههای برخورد صحیح با مشکلات و موانع را به فرزندان آموزش دهند و با بیاعتنایی یا خشونت با آنان رفتار نکنند چنین مسائلی به وجود نخواهد آمد.»
هاشم جوان دیگری است که قتل پدرش را پذیرفته و اکنون در زندان به سر میبرد. او رفتارهای پدرش را عامل مشکلات مالی خود و ناکامی خواهرش برای ازدواج قلمداد میکرده و به همین دلیل دست به جنایت زده است. او میگوید: «پدرم مرد ثروتمند اما خسیسی بود و امکانات مالیاش را از ما دریغ میکرد و من از ثروت وی بیبهره بودم. از سویی خواهرم قصد داشت با پسری جوان ازدواج کند اما پدرم با این تصور که خواستگار به مال و اموال وی چشم طمع دوخته است با این وصلت مخالفت میکرد من نیز پدرم را کشتم تا هم خواهرم به خواستهاش که همان ازدواج با پسر مورد علاقهاش بود برسد و هم من بتوانم اداره مغازههای پدرم را به عهده بگیرم و به پول و ثروت دست پیدا کنم.»
یکی دیگر از دلایلی که کارشناسان درخصوص علل قتل والدین مطرح میکنند پایین آمدن آستانه تحمل جوانان به خاطر مشکلات خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و ... است به گونهای که آنان به محض رویارویی با نخستین مشکل بغرنج زندگی خود به خشونت متوسل میشوند. از سویی پایین بودن سطح فرهنگی خانوادهها از دیگر عواملی است که میتوانند جرقهای برای این دست جنایت باشد.»
بیرجندی در این رابطه تصریح میکند: «به طور کلی خانواده متشنج بستر را برای رفتارهای نابهنجار فرزندان فراهم میکند و تشنج معمولا در خانوادههایی بیشتر و شدیدتر است که والدین به موادمخدر اعتیاد دارند، از مشکلات مالی رنج میبرند و سطح سواد آنان و سطح فرهنگیشان پایین است در مقابل شاهد هستیم هر چه میزان تحصیلات زن و شوهر بالاتر باشد مفاهمه اجتماعی در آنها بیشتر است و این امر به فرزندان نیز تسری مییابد.
نکته دیگری که هرگز نباید از آن غافل شد نقش مذهب است. در خانوادههایی که اعضای آنان به مذهب پایبند هستند نوعی آرامش حاکم است و روابط میان افراد از سلامت بالایی برخوردار است به همین دلیل نیز میزان خشونت، تشنج، قتل و دیگر آسیبهای اجتماعی در این خانوادهها بسیار پایین است بنابراین والدین برای داشتن فرزندانی سالم باید همواره توسل به آموزههای دینی را مدنظر داشته باشند.»هر چند موارد ذکر شده از عوامل اصلی قتل والدین به دست فرزندان است اما گاه پروندههایی نیز به ثبت میرسد که بیماری روانی جوانان تنها علت این دست جنایتها محسوب میشوند به عنوان مثال بنا به پروندهای که زمانی در شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران به ریاست بازپرس بهروز هنرمند در جریان بود و متهم آن به مرکز روان درمانی سپرده شد، پسری جوان، پدر و مادر خود را در نازیآباد به قتل رساند و پس از شستن دستها و تعویض لباسهایش به کلانتری 130 مراجعه و خودش را تسلیم کرد. او در اعترافاتش گفت: «من عصبانی هستم، مرا نجات دهید. پدر و مادرم مرا اذیت کردند من هم آنها را کشتم.» در جریان تحقیقات مشخص شد این جوان سابقه ابتلا به بیماری روانی دارد و در چند بیمارستان بستری بوده است. پس از اثبات جنون این جوان برای وی قرار منع تعقیب صادر و او به مرکز روان درمانی منتقل شد.
مهدی صابری روانپزشک در این خصوص معتقد است: «اقدام به قتل والدین رفتاری است که با انگیزههای بیمار گونه صورت میگیرد و آسیبهای روانی زمینهساز این گونه جنایتها است. عمدتا در این نوع قتلها قاتل دچار روانپریشی شدید است که در قالب بیماریهای اسکیزوفرنی و اختلالات شدید خلقی بروز میکند؛ البته میزان شیوع این موارد بالا نیست.»
قتل والدین علاوه بر منظر آسیبشناسی از دیدگاه حقوقی نیز قابل تامل است. احمد ابراهیمی
حقوقدان در این باره میگوید: «قانونگذار تفاوتی میان قاتل والدین با فردی که شخص غریبه را میکشد قائل نشده و در این مورد نیز مجازات قصاص را پیشبینی کرده است البته به شرط آن که جنون متهم به اثبات نرسد و اولیای دم نیز درخواست صدور چنین حکمی را داشته باشند. نکته دیگری که در زمینه قتل والدین شایان ذکر است مساله ارث است. ماده 880 قانون مدنی خاطرنشان میکند قتل از موانع ارث است بنا بر این کسی که مورث خود را عمدا میکشد از ارث او محروم میشود چه قتل را به صورت مستقیم و شخصا انجام داده باشد چه آن که مسبب قتل شده یا در ارتکاب آن شریک داشته باشد.»
علیرضا رحیمینژاد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد