درباره مجموعه تلویزیونی انسان خوب

شاهزاده و گدا به روایت چشم بادامی ها

انسان خوب مجموعه ای تلویزیونی 16قسمتی است که نخستین بار سال 2003از شبکه تلویزیونی MBC کره روی آنتن رفت . داستان این مجموعه به گونه ای نوشته شده است که بیننده در حین تماشای فیلم خود را به جای قهرمان داستان یعنی فرمانده پارک جون پیل قرار داده و حوادث مختلف را در کنار او تجربه می کند. این در حالی است که بازی مهیج 2شخصیت دیگر یعنی تپ یونگ ، فرزند واقعی افسر پلیسی که کشته شد و شین جی ، همه داستان را تحت تاثیر قرار داده و مانع از محوریت قرار گرفتن شخصیت پارک جون پیل می شود.
کد خبر: ۱۶۴۳۵۲

هانگ تپ یونگ پسر افسر پلیسی است که در جریان یک تصادف رانندگی با یکی از مجرمانی که تحت تعقیب پلیس بوده است کشته می شود. همسر این افسر پلیس نیز در گروگان از سوی مجرم کشته می شود و فرزند آنها که همچنان منتظر پدر و مادرش است ، در مرکز خرید بزرگ شهر سرگردان می شود. مجرم و فرزندش که همسن و سال پسر افسر پلیس است ، از محل حادثه فرار می کنند. افسر و پلیس به تصور این که فرزندش از سوی متهم گروگان گرفته شده است به دنبال آنها می رود که در تصادف رانندگی کشته می شود. از آنجایی که دیگر همکاران این افسر پلیس نیز فرزند او را نمی شناختند، آنها نیز تصور می کنند مجرم پسر افسر پلیس را ربوده است و به این ترتیب این پسر بچه یعنی پارک جون پیل که پدرش جنایتکار بوده است به عنوان پسر گروهبان پارک ایل قدم به زندگی یکی از دوستان گروهبان پارک ایل می گذارد که سرپرستی او را به عهده می گیرد. این درحالی است که فرزند واقعی گروهبان پارک ایل نیز بدون داشتن اسناد و مدارکی که بیانگر هویت واقعی اش باشد راهی پرورشگاه می شود.

شین بی سریال جواهری در قصر هم در این مجموعه حضوردارد و نقش دختر افسر پلیس را بازی می کند که سرپرستی پارک جون پیل را به عهده دارد مجموعه حوادث و اتفاق های داستان نیز به این 3نفر یعنی پارک جون پیل ، تپ یونگ و سون جونگ مرتبط می شود که درنهایت صحنه های مهیج پلیسی و در عین حال آمیخته به چاشنی طنز را در مقابل دیدگان مخاطبان به تصویر می کشد.

ساده اما واقعی

مجموعه تلویزیونی انسان خوب نیز مانند دیگر سریال های کره ای همچون جواهری در قصر و امپراتور دریا که پخش آن از شبکه های تلویزیونی مورد توجه گروه وسیعی از مخاطبان قرار گرفته است ، دربردارنده مفاهیم ساده ای است که همه ما انسان ها آن را به نوعی در زندگی روزانه خود تجربه می کنیم و به همین دلیل می تواند از تاثیر بهتری بر مخاطبان برخوردار باشد و آنها را با خود همراه کند.با این تفاوت که انسان خوب در فضایی امروزی به تصویر کشیده شده است و با این ویژگی می تواند حرف های بیشتری برای گفتن داشته باشد. بسیاری از منتقدان بر این باورند که این مجموعه را می توان در گروه مجموعه های تلویزیونی شخصیت محور قرار داد که توانسته جنبه های مختلف زندگی و فعالیت های تعدادی از نیروهای پلیس را در زندگی روزمره آنها به سبک ساده و کودکانه ای به نمایش درآورد. اگر چه فرمانده پارک و سون جونگ دو شخصیت اصلی داستان هستند، اما در حقیقت داستان بدون حضور تپ یونگ و شین جی معنایی نخواهد داشت . داستان بیشتر حول رابطه عاطفی میان پارک و سون جونگ است و اگر چه در هر قسمت این مجموعه داستان جداگانه ای در ارتباط با شخصیت ها مطرح می شود، اما با قدری تامل می توان فهمید که محور اصلی داستان همان ماجراها و اتفاقاتی است که پارک جون پیل از کودکی تا به حال با آن دست و پنجه نرم کرده است.

بیشتر این پرسش در ذهن مخاطب ایجاد می شود که چرا چنین مجموعه هایی با وجود سادگی و تکراری بودن موضوع شان تا این اندازه در جذب مخاطبان موفق بوده اند. پاسخ به این پرسش معمای پیچیده ای نیست بلکه این سادگی روابط میان انسان ها و شخصیت های داستان است که فضای داستان را به واقعیت های زندگی ما انسان ها نزدیک تر می کند و به این ترتیب زمینه مناسبی را برای ایجاد ارتباط میان مخاطب و شخصیت های داستان به وجود می آورد که می تواند مهمترین عامل موفقیت برنامه های تلویزیونی از دیدگاه مخاطبان باشد.

اما اگر شما هم بیننده این مجموعه تلویزیونی بوده اید، متوجه خواهید شد که حذف بخشی از قسمت های داستان که به نوعی در بردارنده اتفاقاتی بوده است که در گذشته زندگی این افسر پلیس جوان و فرمانده پارک روی داده است صدماتی را به منطق روایت اصلی داستان وارد کرده است که سبب سردرگمی و آزار مخاطب خواهد شد.

سفر به گذشته

20 سال پیش هانگ تمان ، از روسای گروه های مافیایی تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. در همین حال همراه پسرش پارک جون بیل به مرکز خرید بزرگی در شهر رفته است که از قضا گروهبان پارک ایل و همسر و فرزندش هم در آنجا هستند. گروهبان پارک ایل که از مدت ها پیش در تعقیب هانگ تمان بوده است ، ناگهان متوجه حضور او در این مرکز خرید می شود و تصمیم می گیرد او را دستگیر کند. اگر چه سرانجام افسر پلیس موفق می شود از این مجرم که به صورت اتفاقی و غیرعمدی سبب مرگ همسرش شده است انتقام بگیرد، اما پس از مدتی متوجه می شود پسر کوچکی که آن روز همراه مجرم بوده ، فرزند هانگ تمان بوده و پیش از پیدا کردن فرزندش در هنگام بازداشت یک قاچاقچی که از ارتش فرار کرده است ، در تصادف رانندگی کشته شده و جان خود را از دست داده است.

این در حالی است که پارک می داند پدرش جنایتکار بوده و سبب مرگ مادر تپ یونگ شده است . حالا پارک جون پیل فرمانده پلیس است و پسر یک تهبکار که پدر سون جونگ که او هم یک افسر پلیس بوده به تصور این که پارک جون پیل فرزند همکارش بوده سرپرستی او را به عهده گرفته است . تپ یونگ نیز پسر واقعی گروهبان پارک ایل است که در پرورشگاه بزرگ شده و محیط زندگی اش از تاثیر نامطلوبی بر خصوصیات اخلاقی او برخوردار بوده است . او در دوران نوجوانی یکی از بهترین دوستانش را به خاطر جرمی که مرتکب شده بود، از دست می دهد و به همین علت تصمیم می گیرد پلیس شود. از سوی دیگر، علاقه مندی او به سون جونگ ، دختر افسر پلیسی که سرپرستی فرمانده پارک جون پیل را از کودکی به عهده داشته است انگیزه مناسبی را برای موفقیت او در این زمینه به وجود می آورد و سرانجام او با نمره عالی فارغ التحصیل شده و پلیس می شود.

شین جین از افسران پلیس زن و همکار فرمانده پارک است که به کنگ تپ یونگ علاقه مند شده و از او حمایت می کند. اگرچه فرمانده پارک و افسر کنگ در ظاهر دو رقیب جدی به شمار می آیند؛ اما در جریان حوادث و اتفاقاتی که برایشان می افتد، گذشته ها را فراموش کرده و از صمیم قلب به یکدیگر علاقه مند می شود. اگرچه آنها در کودکی به خاطر اشتباه های پدرانشان چیزهای زیادی را در زندگی از دست داده اند و سختی ها و مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته اند؛ اما امروزه در کنار هم به تجارب ارزشمندی دست یافته اند که می توان جبران گذشته ها باشد. داستان های پلیسی بیشتر مجموعه داستان هایی هستند که فضایی جدی را در ذهن مخاطب به وجود می آورند؛ اما در این مجموعه رفتارهای کودکانه افسر کنگ و شین جی فضایی طنز را در بستر اصلی داستان به وجود آورده است که سبب افزایش رضایت مخاطبان می شود. اگرچه بسیاری از منتقدان این سبک بازی را در چنین فضایی که از جدیت برخوردار است بشدت مورد انتقاد قرار داده اند، اما در حقیقت این رفتارها که از جنس رفتارهای کودکانه هستند و در زندگی امروز شاهد بسیاری از نمونه های عینی و حقیقی آن در اطرافمان هستیم ، سبب می شود احساس نزدیکی بیشتری با شخصیت های اصلی داستان داشته باشیم و همین ویژگی را می توان مهم ترین عامل موفقیت این مجموعه به شمار آورد.

سهیل امیری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها