با سیدمهدی سیدصالحی ، مهاجم سپاهان

از فوتبال متنفر شدم

جالب است نه. آقای گل ایرانی آسیا با آنکه در میان 7بازیکن برتر قاره قرار می گیرد، راهی به فهرست 50نفره تیم ملی نمی یابد.البته خیلی ها در این مواقع سلیقه مربی تیم را پیش می کشند؛ اما این بار از سر اتفاق سیدمهدی سیدصالحی با قلم قرمز یک خودی از فهرست طلایی خط خورد. به این سبب که سیدصالحی با ادبیاتی محترمانه از مربی اش منصور ابراهیم زاده گلایه می کند.
کد خبر: ۱۶۲۳۰۸

او البته به عشقش فوتبال لعنت می فرستد؛ نه به خاطر این فراز و نشیب ها که به دلیل دو چشم بی سوی آن سرباز!مهاجم سپاهان می گوید: ای کاش 10گل می خوردیم ، اما آن سرباز وطن با نور و روشنی وداع نمی کرد... ای کاش آقای سیدصالحی.

برخی هنوز هم می پرسند چرا آقای گل آسیا در فهرست 50 نفره تیم ملی قرار نگرفت. خودت انتظارش را داشتی؟

هنوز هم باور نکرده ام . شما بگویید وقتی من بدون حتی یک بازی ملی و با وجود مصدومیت طولانی در میان 7بازیکن برتر آسیا قرار می گیرم ، لایق قرار گرفتن بین 50بازیکن ایران نیستم ؟ باور کنید وقتی فهرست تیم ملی اعلام شد از فوتبال متنفر شدم . آنها تلاش مرا بی ارزش جلوه دادند. ناراحتی ام زمانی بیشتر می شد که می دیدم مربی چندین ساله ام نفرات را انتخاب کرده و من از غریبه ضربه نخورده ام . فقط دوست دارم بگوید دیگر چه کار باید می کردم تا نظرش جلب شود.

از منصور ابراهیم زاده نپرسیدی؟

جای سوال باقی نمانده بود. کارنامه من روشن است . تازه یک اتفاق جالب هم افتاده بود. بصیرت ، سرپرست تیم 2روز پیش از اعلام فهرست 50نفره به من گفت تو به همراه عقیلی ، محمدی ، بنگر و حاج صفی به تیم ملی دعوت شده ای ، ولی از آن جمع که اسم برده بود فقط نام من در فهرست نبود.

یعنی تو را خط زده بودند؟

از بصیرت که پرسیدم اظهار بی اطلاعی کرد. فقط خدا می داند پشت پرده چه اتفاقی افتاده است.

مشکلی یا دلخوری خاصی با ابراهیم زاده در سپاهان نداشتی؟

به هیچ عنوان . من با هیچ مربی ای دچار مشکل نبوده ام.

پس باید سلیقه مربی تیم ملی را قبول کنی . این طور نیست؟

این حرف را قبول ندارم . بیش از 2 سال است که با ابراهیم زاده کار می کنم . دلم می خواهد اتفاقات بازی با صباباتری در فینال جام حذفی را به یاد ایشان بیاورم.

لوکا به دلیل حضور در مراسم عروسی دخترش به کرواسی رفته و تیم در اختیار ابراهیم زاده بود. من به دلیل مصدومیت در 3جلسه پایانی تمرین های پیش از بازی شرکت نداشتم ؛ ولی ابراهیم زاده اصرار کرد که من بازی کنم . با آن پای مصدوم به حرف مربی ام گوش دادم . خودش می داند چه دردی را تحمل می کردم و چه زجری کشیدم . چطور آن زمان سلیقه ایشان مرا می پسندید؟ خودش را یک لحظه جای من بگذارد تا درک کند چه می گویم . او با زندگی ورزشی ام بازی کرد. به حدی ناامید شده بودم که نمی خواستم در ادامه بازی های لیگ شرکت کنم . به هر حال من هم خدایی دارم!

سال فوتبالی عجیب و غریبی را سپری کردی . از یک طرف درخشش در آسیا و از طرفی اتفاقات تیم ملی. در مجموع چطور بود؟

بعد از عید شروعی خیلی خوبی داشتم . گلزنی در لیگ قهرمانان آسیا پس از روزهای سیاه در لیگ برتر مرا احیا کرد، اما خودم به استقبال اتفاقات تلخ و ناخوشایند رفتم . در واقع با پای خودم به مسلخ رفتم.

چطور؟

پس از آن که سپاهان به مرحله نهایی لیگ قهرمانان صعود کرد، دچار مصدومیت شدم . بازی های لیگ برتر به پایان رسیده بود و فقط 3دیدار پایانی جام حذفی باقی بود. من هم دیگر با سپاهان قراداد نداشتم.

در آن مقطع باید 2هفته استراحت مطلق می کردم تا مصدومیتم تشدید نشود، اما برای بازی با پرسپولیس شرایط تیم به هیچ عنوان مطلوب نبود. عماد رضا و محمد نوری مصدوم بودند و شفیعی را هم لوکا اخراج کرده بود. نتوانستم مثل بازیکنان بی تعصب و خودخواه به تیم پشت کنم و به استراحت بپردازم . با زانوی ورم کرده 120دقیقه مقابل پرسپولیس و 180دقیقه مقابل صباباتری دویدم . 300دقیقه روی زانوی آسیب دیده ام فشار آوردم که حاصل آن 4ماه خانه نشینی بود.

ولی می شود گفت تو به خاطر گلزنی و رسیدن به موفقیت های شخصی بازی کردی.

در همان مقطع که سپاهان درگیر جام حذفی بود، به رقابت های غرب آسیا نزدیک می شدیم . می توانستم با استراحت برای حضور در آن رقابت ها آماده شوم تا شانس خودم را برای رسیدن به تیم ملی و شرکت در جام ملت های آسیا افزایش دهم ؛ ولی وقتی دیدم سپاهان به من نیاز دارد، به خودم فکر نکردم.

و تاوان آن را هم دادی؟

خودم خواسته بودم و گله ای هم نداشتم . ناراحتی من عدم حمایت لازم در دوران مصدومیتم بود. بعضی ها فراموش کرده بودند سیدصالحی برای چه و چگونه مصدوم شده است . در همان روزها خبر رسید در میان 50بازیکن برتر آسیا قرار گرفته ام . 2هفته بعد، اسامی 30بازیکن برتر آسیا اعلام شد و من بدون انجام حتی یک بازی ملی در آن فهرست قرار داشتم ؛ اتفاقی بی نظیر در فوتبال ایران ! همان خبرهای خوش باعث شد خیلی زودتر به فوتبال بازگردم . روزهای خوبم با قرار گرفتن در میان 7بازیکن برتر آسیا تکمیل شد. جواد نکونام به دلیل درخشش در تیم ملی و از تیم اوساسونای اسپانیا و سیدصالحی برای چند بازی آسیایی و از کنج خانه اش!

و بعد بازی فینال لیگ آسیا فرا رسید. کمتر کسی فکر می کرد لوکا به تو میدان ندهد. چه شد؟

پس از دوری 4ماهه ، آماده شده بودم . در بازی رفت مقابل «اوراوا» هم پاس گل دادم . در بازی برگشت بوناچیچ گفت : به من گفته اند آماده نیستی . ولی مگر نظر نهایی را سرمربی نمی دهد؟! انتظار داشتم دست کم در نیمه دوم مرا به میدان بفرستد؛ اما چنین نشد!

شانس آوردی که جنگ آقای گلی را به پونته نباختی او در میدان بود و تو روی نیمکت ، قبول نداری؟

کاملا روی نیمکت خیلی حرص خوردم . البته برای جامی که از دست می رفت و نه برای عنوان آقای گل ! باور کنید حتی نمی دانستم پونته چند گل زده است . اما بزرگترین و دست نیافتنی ترین عنوان برای سپاهان پیش چشمانم از دست می رفت و از من کاری برنمی آمد. به هر حال ، در پایان بازی مرا به جایگاه فراخواندند و کفش طلا را به من دادند.

ولی پونته هم 5 گل زده بود.

من از 12 بازی لیگ آسیا تنها در 6بازی به میدان رفتم و 5 گل به ثمر رساندم . پونته اما در 12 بازی 5 گل زده بود. وقتی روی جایگاه قرار گرفتیم ، او کفش طلا را به من داد و گفت : «حق شماست.»

در آن لحظه خوشحال بودی یا ناراحت؟ به هر حال سپاهان قهرمان نشده بود، اما تو آقای گل بودی.

احساس عجیبی بود. حاضر بودم آن کفش طلا را بدهم ، در عوض چند دقیقه فرصت بازی داشته باشم و به تیم کمک کنم تا «اوراوا» را شکست دهیم . به هر حال ، وقتی در جایگاه ویژه بودم ، تمام آن اتفاقات ناراحت کننده مثل فیلم از ذهنم می گذشت . آن دشنام هایی که تماشاگرنماهای اصفهانی نثارم کرده بودند، در گوشم بود.

اتفاقاتی که پس از گل نزدنت در چند بازی لیگ رخ داده بود؟

بله . بوناچیچ در بازی های لیگ از من در پست های غیرتخصصی استفاده می کرد. من به عنوان مدافع راست و چپ و هافبک دفاعی و نفوذی بازی می کردم و وظیفه داشتم برای مهاجمان تیم فرصت گلزنی ایجاد کنم ، ولی عده ای بدون توجه به این مسائل مرا تخریب می کردند. خیلی برایم حاشیه درست کردند و طعنه های زیادی شنیدم . یادم است در پایان یکی از بازی های خانگی آنقدر فحش شنیدم که در رختکن گریه کردم . دلم برای آن 6سال تلاش صادقانه می سوخت . من همیشه با تمام وجود برای سپاهان بازی می کردم و سزاوار آن برخوردها نبودم ، اما خدا مرا دوست داشت و عزت داد.

فکر نمی کنی عده ای شیطنت می کردند؟

نمی توانم چیزی بگویم . چیزهایی به چشم دیدم که گفتنی نیست . به هر حال آن روزها تمام شده و نبش قبر هم چیزی را درست نمی کند. من هیچ گاه از سختی ها فرار نکردم . زمانی که با فرهاد کاظمی به سپاهان آمدم ، روزهای سختی را پشت سر گذاشتم . تیم در سال اول قهرمان شده بود و مهاجمان بزرگی مثل خطیبی ، بزیک و محمود کریمی در تیم حضور داشتند. پیش از آغاز فصل دوم ، کاظمی یک روز پرسید: «با توجه به شرایط می مانی یا می روی ؟» من هم جواب دادم : «از چیزی نمی ترسم ». ماندم و جنگیدم . می خواستم حقم را بگیرم . در آن فصل از رسول و ادموند بیشتر بازی کردم . در این فصل هم روزهای وحشتناکی را گذراندم . روزی که از رختکن به گریه افتادم ، به خودم گفتم یا دهان آنها را می بندم یا فوتبال را کنار می گذارم.

و آقای گل آسیا شدی. چرا دوباره در سپاهان ماندی؟

در پایان مرحله نهایی لیگ آسیا، از 3تیم اماراتی پیشنهاد داشتم . پول خوبی هم می دادند، ولی لگد به بخت خودم زدم . همسرم می گفت با خودت و زندگی ات این کار را نکن ، ولی بی تعصبی در خون من نیست . 6سال برای سپاهان زحمت کشیده بودم و از این تیم صاحب نام شده بودم . نمی توانستم در آن مقطع حساس تیم را رها کنم و بروم دنبال یک مشت دلار.

برخی می گفتند سپاهان در بازی برگشت فینال لیگ آسیا می توانست حریف ژاپنی را شکست دهد. تو چه نظری داری؟

معتقدم تیم کاوازاکی که به وسیله سپاهان حذف شد، به مراتب قدرتمندتر از اوراوا بود، اما لوکا در بازی برگشت فینال ، تیم را محتاطانه به میدان فرستاد، در حالی که ما با تساوی بدون گل هم حذف می شدیم . از طرفی پس از این که گل اول را دریافت کردیم ، باید به آب و آتش می زدیم . شکست یک بر صفر یا 10بر صفر تفاوتی نداشت . واقعا نمی دانم چرا لوکا تیم را با 3مهاجم به جنگ حریف نفرستاد. باور کنید اوراوا از سپاهان ترسیده بود. در دقایق ابتدایی همین هراس آنها باعث شد صاحب چند فرصت ایده آل شویم . اگر کریمی از ابتدا در ترکیب قرار می گرفت ، چه بسا در همان نیمه اول کار را تمام می کردیم . زمانی هم که عماد رضا مصدوم شد، اگر نمی خواست مهاجم بلند قامتی مثل من را وارد کند، باید یک مدافع به زمین می فرستاد و عقیلی یا بنگر را جلو می برد. لوکا در حالی به توپ های بلند دل بسته بود که قد کریمی تا کمر مدافعان ژاپنی هم نمی رسید. هنوز هم می گویم اگر لوکا احتیاط را کنار می گذاشت و از ابتدا با 3مهاجم بازی می کردیم ، جام به اصفهان می آمد. خیلی حیف شد!

بوناچیچ پس از بازی گفت اگر واشنگتن مهاجم حریف را داشت سپاهان را قهرمان می کرد؟

به هر حال نظرش را گفته و باید به آن احترام گذاشت ولی بی انصافی بود که او شاگردانش را نبیند. معتقدم هم ما باید قدرشناس لوکا باشیم و هم او قدر بازیکنان خوبش در سپاهان را می دانست.

واقعا لوکا عصبانی بود؟

او خیلی به نظم و انضباط تاکید داشت . توجهی هم به نام ها نمی کرد. پس از حضوری چهارساله در فوتبال ایران می دانست چه برخوردی درست است . فکر می کنم ما بازیکنان ایرانی عادت کرده ایم راحت باشیم و برای همین حرفه ای گری برخی مربیان را سختگیری می دانیم .

و سرانجام لوکا از سپاهان رفت.

واقعا حیف شد. فوتبال ایران مربی بزرگی را از دست داد. من که خودم را مدیون او می دانم.

سپاهان با بوناچیچ دوره ای طلایی را تجربه کرد و به یک تیم بین المللی بدل شد.

برخی می گویند سپاهان بدون لوکا به مشکل می خورد. قبول داری؟

نه . سپاهان صاحب مجموعه کاملی است که هر مربی آرزوی داشتنش را دارد.

هر چند با جدایی یک مربی آن هم در میانه راه به طور طبیعی مشکلاتی پیش می آید، اما سپاهان راهش را ادامه می دهد.

می گویند این اواخر لوکا با مشکلات حاشیه زیادی دست و پنجه نرم می کرد و به نوعی ادامه حضورش در اصفهان ممکن نبود.

در این خصوص حرفی ندارم . من یک بازیکن هستم و نمی توانم در هر زمینه ای صحبت کنم .از طرفی موافق نیستم حالا که بوناچیچ رفته در مورد او حرف هایی بزنیم . به هر حال لوکا نمی تواند از خودش دفاع کند و این ، منصفانه نیست.

سیدصالحی به سقف پیشرفت در سپاهان نرسیده؟ نمی خواهی حضور در تیم دیگری را تجربه کنی؟

تا پایان نیم فصل سال آینده با سپاهان قرارداد دارم که البته مشروط است . شاید در پایان قراردادم از تیم جدا شوم ، ولی هنوز تصمیم نگرفته ام.

استقلال یا پرسپولیس؟

من پرسپولیسی بودم . چون در محله عارف بزرگ شدم که محله علی پروین است . البته در تیم امیدهای استقلال بازی کرده ام . در این چند سال هم هر گاه با پیشنهاد این دو تیم روبه رو شدم نتوانستم از شرایط خوبم در سپاهان بگذرم.

یعنی پول عامل ماندنت در اصفهان نبود؟

درصدی هم به مسائل مالی مربوط می شد. به هر حال من سرمایه دار نیستم که به خاطر دلم تصمیم بگیرم . خودتان بگویید با پیراهن پرسپولیس یک کیلو برنج را مجانی می دهند؟

بدون توجه به قراردادت با سپاهان ، هنوز به این تیم تعصب داری؟

وقتی جزو 7بازیکن برتر آسیا شدم باشگاه یک تقدیر و تشکر خشک و خالی هم نکرد. حتما جواب پاسخ منفی من به الاهلی و العین امارات این است دیگر! اما یک چیز را فراموش نکنید. پولی که من از سپاهان می گیرم حاصل زحمات و زجرهای کارگران کوره فولاد است . شرایطی که من یک ساعت آن را هم نمی توانم تحمل کنم . دست تک تک آنها را می بوسم و به عشق آنها گل می زنم . دلم می خواهد پولی که می گیرم حلال باشد. برای همین با تمام وجود بازی می کنم.

حضورت در تیم عجمان امارات در مراحل پایانی بود، چه شد که منصرف شدی؟

با وجود آن که برای سه ماه ، 150میلیون می دادند، اما وقتی با چند دوست خوب و آگاه مشورت کردم دیدم درست می گویند. نباید خودم را کوچک کنم ، چرا که حق آقای گل آسیا حضور در لیگ دسته دوم امارات نیست.

دیدم شان من بالاتر از پول است . حتی ویزایم صادر شده بود و اماراتی ها تبلیغ فراوانی کرده بودند ولی در آخرین لحظه منصرف شدم.

سقف آرزوهای سیدصالحی؟

می خواهم حقم را در فوتبال ملی بگیرم . وقتی در فینال آسیا مقابل «اوراوا» نیمکت نشین شدم ، به خودم گفتم حتما تقدیر این است . شاید بازی می کردم و با یک مصدومیت مجدد فوتبالم تمام می شد. شاید جنبه اش را نداشتم . به خودم می گویم خیلی ها از نظر فنی از من بهتر بودند اما خدا به من نیرویی داد که آقای گل آسیا شدم . وقتی دایی را می بینم انگیزه ام بیشتر می شود. او در 26سالگی به تیم ملی رسید و کاری کرد که امثال فرشاد پیوس و دیگر مهاجمان به ظاهر بهتر از او نتوانستند انجام دهند. همان علی دایی که برای تیم ملی گل می زد و بعد در ورزشگاه ها فحش می خورد. معتقدم باید مجسمه او رااز طلا بسازند. خارجی ها بیش از ما قدر او را می دانند.

با توجه به گذشت چند هفته از نیم فصل دوم به نظرت چه تیمی قهرمان می شود؟

سپاهان با وجود جدایی لوکا، نیم فصل دوم را خوب شروع کرده و با وجود کسر 5 امتیاز، همچنان مدعی اصلی قهرمانی است . پرسپولیس ، استقلال و صبا هم در کورس قرار دارند. باید تا روز آخر لیگ منتظر باشید!

وقتی خبر کور شدن آن سرباز بی گناه را شنیدی چه احساسی پیدا کردی؟

باور کنید از این که فوتبالیست هستم بیزار شدم . به خودم لعنت فرستادم که شغلم باعث تباه شدن زندگی یک انسان شده است . من یک گله بزرگ دارم از آنهایی که مسوول چیدن تماشاگران بودند. نباید هواداران دو تیم را کنار هم می نشاندند.

یعنی تماشاگر هر کاری که می تواند باید انجام دهد؟

آنها تماشاگر نیستند. باید تمام خاطیان و سهل انگاران را به اشد مجازات برسانند. این ضایعه را با 500میلیارد هم نمی شود جبران کرد. ای کاش در آن بازی 10گل می خوردیم ولی آن اتفاق نمی افتاد...

رضا عباسی - امید توفیقی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها