در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
دیگری که داره برای زندگی مشترکش زحمت میکشه و کلی برای آینده مشترک خود، همسر و کودکش نقشه داره. این درست نیست که کسی بخواد ندیده و نشناخته این حق مسلم رو از او بگیره. میخوام بپرسم توی تمام این مدت یک بار خودت را به جای آن دیگری گذاشتی؟ یک بار فکر کردی اگر تو جای او بودی و کسی پیدا میشد که میخواست این چنین بنیان زندگی مشترکت را ولو فقط با شنیدن یک بار اعتراف به دوست داشتن از طرف همسرت ویران کند چه رفتاری میکردی؟ تو چطور به خودت چنین حقی را میدهی؟ این طور که نوشتی شاگرد زرنگی هستی.
کسی که میتونه آینده بسیار درخشانی داشته باشه و روزهای خوبی را توی زندگیاش تجربه کنه.
میخواهم به تو بگویم که بیرودربایستی احساس تو عشق نیست.
سر زدن چنین رفتاری از تو شاید عجیب نباشد ولی ادامهاش از تو خیلی عجیب است. اگر این اتفاق برای مادرت میافتاد و کسی میخواست پدر تو را با او شریک شود تو چکار میکردی؟ ببین! همه آموزگاران شاگردان درسخوان و کوشای خود را دوست دارند ولی این فقط و فقط و فقط یک رابطه شاگردی و معلمی است.
نه بیشتر و نه کمتر. پس بهتر است کمی چشم خود را به روی واقعیت باز کنی و با منطق رفتار کنی.
سال دیگر وقتی دبیرستان تو تمام شود تو باید خودت را برای کنکور آماده کنی. باید خودت را مهیا کنی تا یک زندگی تازه را آغاز کنی. آن وقت است که میفهمی این احساسی که در تو شکل گرفته بیشتر توهم بوده تا واقعیت.
بگذار آدمها زندگی معمولی خودشان را بکنند. چرا میخواهی آرامش او و خانوادهاش را بگیری؟ چرا میخواهی با خودخواهی خودت باعث شوی یک زندگی خوب از بین برود؟ البته من میدانم که تو این چنین نیستی. این را از میان کلمات نامهات به خوبی حس کردم که اگر جز این بود اصلا به نامهات جواب نمیدادم ولی بهتر است کمی منطقی باشی.
خب، ببخشید که این بار هم مجبور شدم فقط به یک نامه جواب بدهم. منتظر نامههای شما همیشه و کماکان هستم. تا بعد درود و بدرود.
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد