«بچه‌های هیروشیما» (1952) سومین اثر سینمایی کانه‌تو شیندو فیلمساز ژاپنی در حال حاضر لقب یکی از آثار کلاسیک دنیای سینما را گرفته است.
کد خبر: ۱۵۷۹۴۳
 
این درام جنگی با لحن ضدجنگ خود، مسائلی مثل ناامیدی، سرخوردگی و یتیم‌های جنگی را مطرح می‌کند. فیلم که موفق به دریافت چندین جایزه بین‌المللی شده، براساس فیلمنامه‌ای از خود شنیده و ساخته شده است. نوبوکو اوتووا، اوسامو تاکیزاوا و نیوا سایتو بازیگران اصلی فیلم هستند. «بچه‌های هیروشیما» به صورت سیاه و سفید ساخته شده و بسیاری از منتقدان سینمایی آن را اثری پرقدرت، عالی و تاثیرگذار ارزیابی کرده‌اند.

قصه فیلم که در هیروشیما اتفاق می‌افتد، دوران پس از پایان جنگ جهانی دوم را به عنوان زمان قصه انتخاب کرده است. تاکاکو کاراکتر اصلی داستان است. از آخرین باری که او در شهر محل زندگی‌اش اقامت کرده بود، 4 سال می‌گذرد. زمانی که او به هیروشیما برمی‌گردد، همه چیز عوض شده و شهر هیچ شباهتی به گذشته خویش ندارد. تاکاکو که دنبال دوستان قدیمی‌اش می‌گردد، متوجه تاثیرات ناشی از انفجار بمب اتم روی این شهر و اهالی بی‌دفاع آن می‌شود. فیلم‌ با چنین قصه‌ای، امروز بیشتر از هر زمان دیگری یک اثر ناب به شمار می‌آید. «بچه‌های هیروشیما» در حقیقت جزو اولین فیلم‌های سینمایی است که در دوران پس از جنگ (و در شرایطی که ژاپن تحت اشغال نیروهای نظامی متفقین بود) ساخته شد. خط اصلی قصه فیلم قوی و بشدت پرقدرت است. با پیش‌ رفتن قصه، ویرانی‌های ناشی از انفجار بمب اتم به نمایش درمی‌آید. این ویرانی‌ها نه فقط ظاهری است (تخریب و نابودی ساختمان‌ها و محیط شهری) بلکه باطنی و درونی هم هست. درگیری‌های روحی و روانی آدم‌ها به واسطه این اتفاق، بیشتر و بدتر از ویرانی ظاهری شهر است. با آن که قصه فیلم خیالی است و ما به ازای واقعی و مستند ندارد، اما بشدت مستند و حقیقی به نظر می‌رسد. این قصه تلاش و تقلای مردم عادی ژاپن را در رابطه با یک مشکل بزرگ به نمایش می‌گذارد.

فیلم با نمایی از بچه‌های مرفهی شروع می‌شود که در حیاط یک مدرسه مشغول بازی و خنده هستند. معلم آنها تاکاکو سعی می‌کند آنها را آرام کند. او (که نقشش توسط نوبوکو اوتووا به شکلی صمیمی بازی می‌شود) برای تعطیلات تابستانی خود برنامه ویژه‌ای را در نظر گرفته است. او والدین و خواهرش را در جریان انفجار بمب اتم روی هیروشیما از دست داده است. او همراه عمه‌اش (که بسیار مهربان و باگذشت است) در جزیره زندگی می‌کند. آیا او می‌تواند گذشته را فراموش کند؟ این پرسشی جدی است که هنوز برایش مطرح است و به دنبال جوابی مناسب برا‌ی آن می‌گردد. تاکاکو با استفاده از تعطیلات پیش رو، تصمیم می‌گیرد سفر بزرگ و گسترده‌ای به محل زندگی قبلی‌اش بکند. این سفر استعاره‌ای به تدریج در طول فیلم تبدیل به سفری اودیسه‌وار می‌شود. او که می‌خواهد اثری از همکلاسی‌های قدیمی‌اش پیدا کند، در نزدیکی معبد کوکوتایجی با دستیار سابق پدرش ایواکیچی برخورد می‌کند. ایواکیچی که کور و بدقیافه شده، توانایی پیدا کردن یک کار جدید را ندارد و به همین دلیل نمی‌تواند از تنها عضو باقی‌مانده خانواده‌اش حمایت مالی کند. این عضو نوه‌اش تارو است که به واسطه جنگ یتیم شده است. تاکوکو بزودی متوجه می‌شود 3 بچه دیگر مهدکودک هم زنده مانده‌اند، ولی کسی را ندارند. او که می‌خواهد تمام دانش‌آموزان قدیمی را پیدا کند، به صورت شاهدی بر حوادث پس از شرایط سخت‌ جنگی در می‌آید.
«بچه‌های هیروشیما» با چنین قصه تند و تیزی، یک آخر زمان کامل را به نمایش می‌گذارد. بمب اتمی که روی هیروشیما افتاد، یک اتفاق نادر و حادثه‌ای بود که در عرض چند دقیقه‌ اتفاق افتاد. اما قصه تلخ بازماندگان این حادثه چیزی است که تاثیر آن را تا به امروز هم می‌توان دید. این قصه از همان زمان تا به امروز، سوژه بسیاری از محصولات ژاپنی بوده است.

اکثر این فیلم‌ها با درام و ملودرام، قصه‌های تلخ و ضد جنگ خود را تعریف کرده‌اند. زندگی روزمره آدم‌های درگیر با این موضوع، الهام‌بخش فیلمنامه تمام این فیلم‌ها بوده است و ساخته پر تحرک و تاثیرگذار کانه‌تو شیندو یک اثر بشدت شخصی است که هنوز هم پس از گذشت نیم قرن به شکلی عینی، اولین رودر رویی هولناک نوع بشر با قدرت تخریبی بمب اتم را به شکلی بدیع، در معرض دید و قضاوت تماشاگران بین‌المللی قرار می‌دهد. نه فقط مردم ژاپن که کل جهان روز ششم اوت سال 1945 که هواپیماهای امریکایی اولین بمب اتمی را روی هیروشیما انداختند، فراموش نخواهند کرد. زندگی مردم ژاپن هر روز تحت تاثیر این فاجعه هولناک قرار دارد. شیندو برای نمایش تفاوت‌های بین دوران قبل و پس از انفجار بمب از یک سری فلاش‌بک استفاده می‌کند. ریتم فیلم معقول و منطقی است و همزمان با پیشرفت قصه تغییراتی می‌کند. منتقدان ژاپنی از فیلم به عنوان روزشمار مستند روزهای پس از جنگ یاد کرده و تلاش فیلمسازان را برای نقل صادقانه یک تراژدی ستایش می‌کنند. منتقدین خارجی هم با دیدن این فیلم، از نزدیک شرایط تلخ زندگی اهالی هیروشیما را تجربه کردند. این فیلم به مردم و تماشاگران عادی غیر ژاپنی در سراسر جهان کمک کرد تا به درک درست‌تری از وضعیت کلی مردم هیروشیما در روزهای سخت و بحرانی‌شان برسند. از این رو منتقدان خارجی تاثیر آن را با «رم، شهر بی‌دفاع» روبرتو روسلینی مقایسه می‌کنند.
فیلم روسلینی به مردم جهان نشان داد که ملت ایتالیا مخالف رژیم فاشیستی بوده و آنها هم مثل بقیه مردم جهان درگیر حکومتی خودکامه بوده‌اند. «بچه‌های هیروشیما» هم نشان داد مردم ژاپن قربانیان اصلی جنگ و حکومت خودکامه و فاشیستی خود بوده‌اند.


کیکاووس زیاری
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها