دیبیسی با هدف ارتقای سواد رسانهای، افشای تکنیکهای جهتدهی خبری، ادبیاتسازی و هژمونی رسانهای غرب، مخاطب را به تفکر انتقادی و استقلال فکری دعوت میکند. طنز برنامه از دل قالب خبری زاده میشود و با غافلگیری اولیه، لایههای پنهان روایتهای رسانههای معاند را آشکار میسازد. به انگیزه پخش فصل جدید این برنامه محبوب، جامجم با الیاس یزدی (تهیهکننده) و علی علیپور (کارگردان) گفتوگو کرد تا در مورد ویژگیهای جدید فصل پنجم، رویکرد طنز هوشمندانه و استراتژیهای انتقادی آن بیشتر بدانیم.
دیبیسی ۵، طنزی افشاگر
الیاس یزدی، تهیهکننده برنامه دیبیسی در گفتوگو با جامجم، این مجموعه را چنین توصیف کرد: برنامهای نمایشی که داستان جذاب یک شبکه ماهوارهای معاند را روایت میکند. بازیگران آن، کارکنان و کارشناسان واقعی با تخصصهای متنوع هستند که در قالبهای خبری نقشآفرینی میکنند. سریال به چالشها و تضادهای اخلاقی در رسانهها میپردازد و نشان میدهد چگونه اطلاعات در خدمت اهداف سیاسی و اجتماعی قرار میگیرد. شخصیتها با دیدگاهها و انگیزههای متفاوت، بحرانهای انسانی و اجتماعی رابه تصویر میکشند و مخاطب را به تأمل در تأثیر رسانه بر جامعه دعوت میکنند. این مجموعه همچنین نزدیکی حقیقت و دروغ در دنیای امروز و تأثیر آن بر زندگی افراد را بررسی میکند.
یزدی درباره رسیدن به فصل پنجم دیبیسی و تفاوتهای آن با فصلهای قبلی گفت: تاکنون بیش از ۱۰۷ قسمت در چهار فصل تولید و از طریق فضای مجازی و سامانه ۱۶۲، بازخوردهای مثبت و فراوانی دریافت کردهایم که نشاندهنده رضایت مخاطبان است. در این مدت کیفیت برنامه را حفظ کردهایم و اکنون با توجه به شدت جنگ رسانهای، باید ارتقای کمی و کیفی را ادامه دهیم. در فصل پنجم، با توجه به تغییرات رخداده در بیبیسی فارسی، برنامه را بهروز کردهایم و تولیدات ویژهای ازجمله برنامههای تحلیلی و مستندهای اختصاصی پیشبینی کردهایم. هدف ما ارائه محتوای جذاب و مفید است تا در این جنگ رسانهای، صدای خود را رسا به گوش مخاطبان برسانیم. این تغییرات بیانگر تعهد ما به تطبیق با استانداردهای روز و پاسخ به نیازهای متغیر جامعه است.
نقد جسورانه رسانه
یزدی درباره تغییرات فصل جدید دیبیسی، مانند افزودن مستندهای نمایشی و سرخط خبرهای مستقل، گفت: هدف اصلی برنامه ارتقای سواد عمومی جامعه و آموزش سواد رسانهای به نخبگان، جامعه علمی، سیاسی و عموم مردم است. این برنامه میتواند نقش مؤثری در مقابله با هژمونی رسانهای غرب، بهویژه بیبیسی فارسی، ایفا کند و آگاهی لازم را به مخاطبان ارائه دهد. دیبیسی با تحلیل دقیق، ادبیاتسازی خاص، الگوهای پوشش خبری جانبدارانه و تکنیکهای پنهان بیبیسی را افشا کرده و این روشها را برای مخاطبان تشریح میکند تا نشان دهد چگونه آنها دیدگاههای مورد نظر خود را به مخاطب القا میکنند. امیدواریم این رویکرد به تقویت تفکر انتقادی و استقلال فکری جامعه کمک شایانی کند. یزدی درباره استفاده از سوژههای تهاجمی و طنز هوشمندانه در دیبیسی گفت: ما از سوژههای جسورانه برای نقد همهجانبه غرب در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بهره میبریم و همزمان، سیستم گزینشی و جهتدار بیبیسی فارسی در انتخاب سوژهها را افشا میکنیم تا نشان دهیم چگونه این شبکه با سوژهگزینی اغراقشده سعی در هدایت افکار مخاطب دارد. این رویکرد همراه با طنز هوشمندانه برنامه، تأثیرگذاری بیشتری دارد و کمک میکند مخاطب با لذت و بهراحتی با محتوا ارتباط برقرار کرده و پیام را عمیقتر دریافت کند. یزدی با تأکید بر ویژگی طنز برنامه، گفت: طنز دیبیسی جدی و هوشمند است، نه لودگی و سطحی؛ این ویژگی تناقضات و ضعفهای ادعاهای طرف مقابل را بهطور مؤثر و ماندگار برجسته میکند. در فصل جدید نیز بخشهای متنوعی طراحی کردهایم که در ظاهر بسیار شبیه به ساختار و قالبهای بیبیسی فارسی است اما محتوای آنها کاملا طنزآمیز، انتقادی و آموزنده است. این شبیهسازی عمدی برای مخاطب غافلگیرکننده، سرگرمکننده و آگاهیبخش خواهد بود و او را به تأمل بیشتر وامیدارد.
استفاده از خط مشی و تولیدات بیبیسی
این تهیهکننده در ادامه درباره ترکیب تولیدات واقعی بیبیسی با محتوای خودشان گفت: در دیبیسی از برخی تولیدات واقعی بیبیسی استفاده کرده و آنها را با محتوای تولیدی خودمان ترکیب میکنیم. این ترکیب هوشمندانه و چینش پازلوار به انتقال دقیق و مؤثر پیام کمک شایانی میکند. همچنین تنوع گسترده در انتخاب کارشناسان، نقیضهسازی طنزآمیز از کارشناسان شناختهشده بیبیسی فارسی، پرداخت سریع و بهموقع به سوژههای روز و حضور مداوم در خط مقدم درگیری رسانهای از ویژگیهای کلیدی تولیدات ماست که برنامه را پویا، بهروز و تأثیرگذار نگهمیدارد. یزدی درباره برنامههای مشابه مانند «نمکنشنال» و «آپوزیشن» گفت: این برنامهها را کاملا مکمل یکدیگر میبینم. با توجه به حجم بالای محتوای تولیدی رسانههای معاند خارجنشین که اغلب تحلیلهای جهتدار و نابجا درباره جمهوری اسلامی ارائه میدهند و بخشی از جامعه را به ناامیدی میکشانند، نیاز مبرمی به برنامههایی مانند دیبیسی، آپوزیشن و نمکنشنال وجود دارد. این برنامهها با ادبیات تازه، نوآورانه و متفاوت، دست رسانههای معاند در ادبیاتسازی و جهتدهی را رو میکنند و با طنز هوشمندانه، تناقضات و ضعف ادعاها و روایتهای آنها را بهطور مؤثر و ماندگار برای مخاطب برجسته میسازند. این رویکرد نهتنها آگاهیبخشی میکند بلکه به تقویت امید و تفکر انتقادی در جامعه کمک شایانی مینماید. یزدی درباره اشتباه گرفتن دیبیسی با بیبیسی فارسی توسط برخی مخاطبان گفت: نکته جالب و معنادار برای من این است که برخی مخاطبان_ بهویژه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی_ گاهی دیبیسی را با بیبیسی فارسی اشتباه میگیرند. این اشتباه عمدتا بهدلیل شباهتهای ظاهری عمدی در ساختار، قالب و سبک ارائه است که آگاهانه طراحی کردهایم. همچنین از کارشناسان و گویندگانی استفاده میکنیم که دقیقا نقیضه و پارودی مجریان و کارشناسان شناختهشده بیبیسی فارسی هستند. این انتخاب هوشمندانه به طنز برنامه عمق میبخشد و باعث سردرگمی اولیه برخی مخاطبان میشود. البته این غافلگیری لحظهای بخشی از استراتژی ماست. زیرا مخاطب را به توجه بیشتر وامیدارد و در نهایت تفاوتهای اساسی در محتوا، رویکرد و پیام را برای او روشنتر میسازد. این سردرگمی اولیه، فرصتی عالی برای انتقال پیام انتقادی و آگاهیبخش برنامه فراهم میآورد. یزدی درباره جزئیات تولید فصل پنجم گفت: تاکنون بیش از ۱۰۷قسمت در چهار فصل تولید کردهایم. فصل پنجم نیز شامل ۵۲قسمت خواهد بود که بخشهای متنوعی مانند بخش خبری، مستندهای نمایشی، راستیآزمایی، سرخطهای مستقل خبری و بخشهای ویژه جدید را دربرمیگیرد. این فصل، محصول مرکز سیمرغ سازمان صداوسیماست و با کارگردانی علی علیپور،مجری طرحی محمدمهدی احمدیان ونویسندگی ناصر جوادی تولید میشود. در پایان خداقوت و خسته نباشید میگویم به برادر عزیزم حمیدرضا مهدیپورتهیهکننده فصل اخیرکه زحمات فراوانی کشیدند. همچنین از همه عوامل سختکوش برنامه که با تلاش شبانهروزیشان تولید و پخش آن را ممکن ساختند، قدردانی میکنم.
شناخت پنهان رسانه
علی علیپور، کارگردان برنامه دیبیسی نیز در همین خصوص درباره نقطه شروع کارگردانی فصل پنجم به جامجم گفت: کارم را بر پایه شناخت عمیقتر از ساختار و زبان رسانهای بیبیسی فارسی آغاز کردم. پیش از هر تصمیم اجرایی، زمان زیادی صرف تحلیل شیوه روایت خبر، چینش آیتمها، ریتم کلی برنامه، لحن مجریان و حتی جزئیات بصری بهعنوان یک سیستم یکپارچه کردیم. هدف ما صرفا شباهت ظاهری نبود بلکه درک منطق درونی و پنهان این سبک رسانهای بود تا از همان منطق برای ساخت روایت طنزآمیز و انتقادی خودمان بهره ببریم. علیپور با بیان اینکه طنز برنامه مستقیما از قالب خبری زاده میشود، ادامه داد: در دیبیسی، طنز مستقیما از دل قالب و فرم خبری بیرون میآید. مخاطب ابتدا با فضایی کاملا شبیه به یک شبکه خبری حرفهای و واقعی مواجه میشود؛ از طراحی دکور و سبک اجرا تا زبان کارشناسان و ترتیب ارائه اخبار اما بهتدریج عناصر نمایشی، موقعیتهای طنزآمیز و رفتارهای کمی اغراقشده وارد میشوند و همین فاصله هوشمندانه و ظریف میان جدیت و اعتبار فرم و تناقض و ضعف محتوا منبع اصلی طنز برنامه را شکل میدهد. علیپور در توصیف تلاشهای فصل پنجم برای ترکیب حساس فرم و محتوا گفت: در این فصل، تمام تلاش ما اجرای دقیقتر، حرفهایتر و حسابشدهتر این ترکیب بود تا مخاطب احساس کند با نسخهای کاملا آشنا اما افشاگرانه و نقادانه از یک شبکه خبری معاند روبهروست. این رویکرد نهتنها سرگرمکننده است بلکه مخاطب را به نگاهی انتقادیتر به رسانههای مشابه یاری میکند و لایههای پنهان روایتهای خبری را بهتر برای او آشکار میسازد.
همگامی با فرمی انتقادی
علیپور درباره اهمیت بهروزرسانیهای بصری و فرمی بیبیسی فارسی گفت: تغییرات اخیر این شبکه در لحن ارائه، قالبهای بصری، گرافیکها و شیوه کلی تولیدمحتوا برای ما اهمیت ویژهای داشت. طبیعی بود که دیبیسی نیز برای حفظ ماهیت پارودی و طنز انتقادی خود، با این تغییرات همگام شود و برنامه را بهروز نگه دارد.
علیپور با تأکید بر تنوع ساختار آیتمها در فصل جدید گفت: در فصل پنجم، ساختار آیتمها را متنوعتر و پویاتر طراحی کردیم و بخشهای جدیدی ساختیم که همزمان روایت خبری جدی، عناصر نمایشی طنزآمیز و نقد عمیق را در خود جای دهند. این رویکرد چندلایه نهتنها برنامه را جذابتر، سرگرمکنندهتر و گیراتر میسازد، بلکه از لحاظ فرمی و بصری نیز دیبیسی را بسیار نزدیکتر به نسخه واقعی بیبیسی فارسی میکند.
کارگردان دیبیسی در نتیجهگیری از این هماهنگی فرمی گفت: در نتیجه، مخاطب با فضایی کاملا آشنا روبهرو میشود، اما همین آشنایی زمینهساز غافلگیری، تأمل و دریافت پیام انتقادی برنامه خواهد بود. این هماهنگی دقیق فرمی، قدرت پارودی را چندبرابر میکند و نقد ما را مؤثرتر و ماندگارتر به گوش مخاطب میرساند. وی صداپیشگی در برنامه را بخشی جداییناپذیر از فرآیند کارگردانی دانست و گفت: از دیدگاه من، صداپیشگی در دیبیسی صرفا یک وظیفه فنی ساده نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر از کارگردانی و کنترل هنری کلی برنامه به شمار میرود. در یک برنامه سیاسی ــ طنز مانند دیبیسی، لحن بیان، ریتم کلام، زمانبندی مکثها و زیروبمی صدا نقش تعیینکنندهای در انتقال مؤثر پیام دارند. گاهی همین عناصر ظریف، یک جمله ظاهرا خنثی را به نقدی کنایهآمیز، تیز و ماندگار تبدیل میکنند.
صدای کارگردان در قاب تصویر
این کارگردان تلویزیون درباره مزایای صداپیشگی شخصی خود گفت: وقتی خودم صداپیشگی برخی بخشها را بر عهده میگیرم، ایده از مرحله ایدهپردازی و کارگردانی بدون واسطه و با دقت کامل به اجرا میرسد. این حضور مستقیم کنترل دقیقتری بر شدت طنز، میزان اغراق و جهتگیری کلی نقد به من میدهد و از پراکندگی یا ناهماهنگی در لحن جلوگیری میکند. درواقع، صداپیشگی ابزاری قدرتمند برای یکدستکردن فضای برنامه و ایجاد هماهنگی عمیقتر میان متن، اجرای صوتی و تصاویر بصری است. علیپور با بیان اینکه مشارکت مستقیم در صداپیشگی فاصله مراحل تولید را به حداقل میرساند، ادامه داد: این مشارکت مستقیم، فاصله میان ایدهپردازی، کارگردانی و اجرا را به حداقل میرساند و ارتباط این مراحل را نزدیکتر و یکپارچهتر میکند. در برنامهای مانند دیبیسی که همزمان با فضای واقعی رسانههای معاند سروکار دارد و از طنز، نقیضه و پارودی برای نقد بهره میبرد، این هماهنگی و یکپارچگی اهمیت دوچندانی دارد. وی با تأکید بر حفظ این نقش در بخشهای کلیدی افزود: به همین دلیل، تصمیم گرفتم این نقش را در بخشهای کلیدی برنامه حفظ کنم تا دیدگاه و چشماندازی کارگردانی بهطور کامل در مرحله اجرا اعمال شود و پیام انتقادی برنامه با وضوح، دقت و تأثیرگذاری بیشتری به مخاطب برسد. این رویکرد کمک میکند طنز برنامه نهتنها سرگرمکننده بلکه عمیقا آگاهیبخش و تحولآفرین باقی بماند. علیپور چالش کارگردانی چنین برنامهای را دشوار دانست و گفت: کارگردانی برنامهای سیاسی ــ طنز مانند دیبیسی ــ که مستقیما با رسانهای معاند مانند بیبیسی فارسی مقایسه و گاهی اشتباه گرفته میشود ــ اصلا آسان نیست. چالش اصلی حفظ همزمان بهروز بودن، دقت، سرگرمکنندگی و اعتبار برنامه است. فضای رسانهای امروز بسیار پویا و متغیر است و بیبیسی فارسی نیز مدام در لحن، سوژهها و شیوه روایت خود بازنگری میکند. اگر پارودی نتواند این تغییرات را سریع و دقیق رصد کرده و بازتاب دهد، خیلی زود تأثیرگذاری خود را از دست خواهد داد.
تحلیل انتقادی و پیشرو
این کارگردان درباره تمرکز فصل پنجم بر پویایی و بخشهای جدید گفت: در این فصل، یکی از تمرکزهای اصلی افزایش پویایی برنامه و حضور فعالتر در خط مقدم درگیری رسانهای بود. تلاش کردیم دیبیسی دیگر صرفا واکنشی نباشد بلکه روایت مستقل، قوی و پیشرو خود را شکل دهد. به همین منظور، بخشهای جدیدی مانند مستندهای نمایشی، راستیآزمایی دقیق، سرخطهای مستقل خبری و آیتمهای ویژه اضافه کردیم. این بخشها امکان میدهند فراتر از شوخیهای ساده برویم و به تحلیل عمیق سازوکارهای رسانهای بیبیسی بپردازیم و تکنیکهای جهتدهی خبری، ادبیاتسازی هدفمند و روشهای پنهان تأثیرگذاری آن را برای مخاطب کاملا آشکار و قابلفهم کنیم. وی طنز فصل جدید را جدی و هوشمندانه توصیف کرد و گفت:طنزدیبیسی دراینفصلهمچنان لحنجدی وهوشمندانه خودراحفظ کرده است؛طنزی که بهجای لودگی و شوخیهای گلدرشت، بر نمایش تناقضها، دوگانهسنجیها و الگوهای تکرارشونده رسانهای تمرکز دارد. تمام تلاش ما این بود که شوخیها مستقیما از موقعیتهای واقعی و رویدادهای روز بیرون بیایند تا مخاطب هرگز احساس طنز شعاری یا اجباری نکند. این رویکرد ظریف باعث میشود مخاطب بهراحتی با برنامه ارتباط عاطفی و فکری برقرار و در حین لذتبردن و خندیدن،لایههای عمیقترانتقادی وآموزشی رانیزبهخوبی دریافت کند.علیپور یکی ازنشانههای موفقیت برنامه را اشتباهگرفتن آن با بیبیسی فارسی توسط مخاطبان دانست و گفت: یکی از نشانههای روشن موفقیت این روش، واکنش مخاطبانی است که در نگاه اول برنامه را با بیبیسی فارسی اشتباه میگیرند. این شباهت ظاهری کاملا آگاهانه و هدفمند طراحی شده و ابتدامخاطبراغافلگیر وسپس اورابه تحلیل انتقادی عمیقترهدایت میکند.دیبیسی درفصل پنجم،باحفظ دقیق این شباهتهای فرمی، محتوایی کاملا متفاوت، افشاگرانه، آموزشی و تحولآفرین ارائه میدهد که مخاطب را به تفکر وامیدارد.