به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اواسط سال گذشته و با گزارش آتشسوزی در بیابانهای اطراف فرودگاه امام آغاز شد. سرنشینان خودروهای عبوری با مشاهده شعلههای آتش با آتشنشانی تماس گرفته بودند. آتشنشانان با حضور در محل با پراید وانتی روبهرو شدند که در آتش میسوخت که به اطفای حریق پرداخته و با جسد دو مرد در ماشین روبهرو شدند.ازسوی دیگر بررسی صحنه نشان داد،آتشسوزی عمدی بوده وخودرو واجساد بابنزین به آتش کشیده شدهاند.
با گزارش موضوع به تیم جنایی، کارآگاهان با حضور درمحل وبررسی صحنه، مطمئن شدند که با جنایتی هولناک روبهرو هستند. اجساد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شدند. مأموران در بررسی دوربینهای مداربسته، رد وانت را در فاصله یک کیلومتری محل آتشسوزی پیدا کردند. منطقهای پر از باغ و ویلا که خودرو از آنجا حرکت کرده بود.
با کشف این سرنخ مأموران به تحقیق از اهالی پرداختند که هیچکدام مقتولان را نمیشناختند. یکی از آنها گفت: مهران که از باغداران قدیمی اینجاست، چندی قبل تعریف کرد افرادی شبانه با یک وانت به باغش میروند و چوب سرقت میکنند. تهدید میکرد، آنها را میکشد.
با کشف این سرنخ، تحقیقات روی مهران متمرکز شد و بررسیهای محلی نشان داد که او مدتی است با تفنگ ساچمهای به سمت سگهای ولگرد شلیک میکند. افشای این موضوع و گزارش پزشکی قانونی مبنی بر قتل دو قربانی با گلوله ساچمهای، احتمال ارتکاب این جنایت به دست او را تقویت کرد. مرد ۴۵ ساله با دستور قضایی بازداشت و در بازجوییها قتل را منکر شد. از سوی دیگر، ردیابی تلفنهمراهش نشان داد که آن شب در حوالی محل آتشسوزی حضور داشته است. مهران در اینباره گفت: آن روز در باغم بودم که متوجه آژیر ماشین آتشنشانی شدم و برای کمک و بررسی ماجرا خود را به محل آتشسوزی رساندم.
کارآگاهان که مطمئن بودند، قتل توسط مهران رخ داده به بازجوییها ادامه دادند تا اینکه او سکوت خود را شکست و اعتراف کرد. پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و مهران دیروز در شعبه دوم پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه اولیایدم یکی از مقتولان که تبعه افغانستان بود، در دادگاه حاضر نشده بودند. آنها پیش از جلسه محاکمه شکایت خود را مطرح کرده و بعد به افغانستان رفته بودند. خانواده قربانی دیگر که جوان ۲۸ ساله ایرانی بود، در این جلسه برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند.
رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام مباشرت در قتل عمد و جنایت بر میت، از مهران خواست تا از خود دفاع کند. متهم به قتل وقتی در جایگاه ایستاد به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: دو هفتهای بود که شبانه دزدان وارد باغ من شده و چوب سرقت میکردند. آنها درختان را از ریشه کنده و با خود میبردند. شب حادثه اتفاقی به باغ آمدم. متوجه پراید وانت سفید مقابل باغ شدم که چوبهای سرقتی را بار زده بودند. عصبانی شدم و با ماشین پژو خودم را به آنها رسانده و با اسلحه دستسازی که در دست داشتم ابتدا به سارق کوتاه قد که تبعه افغانستان بود، شلیک کردم. دومین سارق از ماشین پیاده شد که گلوله به دستش اصابت کرد و در حالی که ناله میکرد روی زمین افتاده بود بالای سرش رفته و یک گلوله به سرش شلیک کردم. جسدشان را سوار وانت کرده و روی آن پارچه برزنتی کشیدم و ماشین را به یک کیلومتری باغ برده و پیاده به باغ برگشتم. گالن ۲۰ لیتری بنزین داشتم که آن را برداشته و به سمت ماشین برگشتم. روی پراید و اجساد بنزین ریخته و به آتش کشیده و سریع محل را ترک کردم. وقتی به باغ برگشتم، یادم افتاد که تلفن همراهم در جیبم بوده و اگر پلیس ردزنی کند، لو میروم. به همین خاطر دوباره آنجا برگشتم تا اگر به من شک کردند، بگویم برای کمک رفته بودم.
متهم به قتل ادامه داد: به من گفته بودند که این اسلحه برای کشتن کبوتر است و اگر به انسان شلیک کنی، کشنده نیست. قصد کشتن آنها و آتش زدن اجساد را نداشتم. به خاطر بیماری دیابت و مشکل خانوادگی، آن زمان مغزم کار نمیکرد. اگر آن زمان مغزم کار میکرد، اجساد را در چاههای داخل باغ میانداختم تا کشف نشود.
رئیس دادگاه درباره سرنوشت اسلحه پرسید که متهم گفت: بعد از قتل اسلحه را با سنگی خرد کرده و هر قطعه را داخل سطل زبالهای انداختم تا ضایعاتیها متوجه نشوند اسلحه بوده است.
رئیس دادگاه پرسید: همسایهها در تحقیقات گفته بودند که تهدید کرده بودی اگر دزدان را بگیری، میکشی؟ که متهم به قتل در پاسخ گفت: ۲۰سال برای این باغ و درختانش زحمت کشیده بودم و دزدان، درختان را از بیخ و بن جدا کرده و با خود میبردند. عصبانی بودم و چیزی گفتم. مثل زن و شوهرها که تو دعوا هزار تا فحش میدهند اما آرام میشوند فراموش میکنند و قصدی پشت آن نیست. خود مقتولان زمینه جرم را آماده کردند. پسرشان از باغم دزدی کرده بود اما با وجود این از آنها عذرخواهی میکنم.
رئیس دادگاه: چرا برای ترساندن آنها تیرهوایی شلیک نکردی یا با پلیس تماس نگرفتی؟
متهم به قتل: اره برقی داشتند و ترسیدم. قصد قتل نداشتم.
مهران در خصوص ادعای اهالی درباره سگکشی با اسلحه ساچمهای هم گفت: فقط شلیک میکردم تا بترسند و فرار کنند. یکبار سگها دنبال من و پسرم افتادند که زمین خوردیم.
وکیل متهم به قتل هم در دفاعیاتش اظهار داشت: موکلم مبتلا به بیماری هیپوگلیسمی است که در آن افت قند باعث رفتارهای پرخاشگرانه میشود. در آن لحظه هم قند موکلم افت کرده و تحت تأثیر آن شلیک کرد.
پس از آخرین دفاع متهم، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.