چهرهٔ چندوجهی بوشهر و ضرورت یک سیستم حیاتی

بوشهر؛ شهر فراموش‌شده در باتلاق بی‌سیستمی حمل‌ونقل 

قلب تپنده هر کلانشهر یا شهری با چنین جایگاهی، «سامانه حمل‌ونقل عمومی» است. شبکه‌ای که نه‌تنها شریان‌های حیاتی شهر را به هم متصل می‌کند، بلکه نقش تعیین‌کننده‌ای در توسعه اقتصادی، رفاه اجتماعی، کاهش آلودگی هوا و تسهیل زندگی روزمرهٔ شهروندان و مهمانان شهر ایفا می‌کند. اما واقعیت موجود، تصویری به‌غایت مغایر با این انتظارات منطقی ترسیم می‌کند.
قلب تپنده هر کلانشهر یا شهری با چنین جایگاهی، «سامانه حمل‌ونقل عمومی» است. شبکه‌ای که نه‌تنها شریان‌های حیاتی شهر را به هم متصل می‌کند، بلکه نقش تعیین‌کننده‌ای در توسعه اقتصادی، رفاه اجتماعی، کاهش آلودگی هوا و تسهیل زندگی روزمرهٔ شهروندان و مهمانان شهر ایفا می‌کند. اما واقعیت موجود، تصویری به‌غایت مغایر با این انتظارات منطقی ترسیم می‌کند.
کد خبر: ۱۵۳۱۶۶۳
نویسنده سیامک صارمی - دکترا اقلیم شناسی ( مدیریت بحران و مخاطرات)

 

شهر بوشهر به عنوان مرکز استان بوشهر، نگینی درخشان بر کرانهٔ خلیج همیشه فارس است. این شهر با پیشینه کهن، معماری منحصربه‌فرد، و جاذبه‌های گردشگری بی‌نظیر، یکی از مقاصد اصلی گردشگری در جنوب ایران محسوب می‌شود. از سوی دیگر، بوشهر با دارا بودن مراکز آموزشی و دانشگاهی متعددی همچون دانشگاه خلیج فارس، دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، پیام نور و ده‌ها مؤسسه آموزش عالی دیگر، به قطب علمی و آموزشی منطقه تبدیل شده است. این ویژگی‌ها، بوشهر را به شهری پویا و جاذب تبدیل کرده که میزبان جمعیت زیادی از دانشجویان غیربومی، به‌ویژه از استان همسایه، فارس است.

وجود چنین پتانسیل‌های عظیمی در کنار عملکرد اداری-سیاسی به عنوان مرکز استان، این انتظار را به‌وجود می‌آورد که بوشهر از زیرساخت‌های شهری درخور و کارآمدی برخوردار باشد. قلب تپنده هر کلانشهر یا شهری با چنین جایگاهی، «سامانه حمل‌ونقل عمومی» است. شبکه‌ای که نه‌تنها شریان‌های حیاتی شهر را به هم متصل می‌کند، بلکه نقش تعیین‌کننده‌ای در توسعه اقتصادی، رفاه اجتماعی، کاهش آلودگی هوا و تسهیل زندگی روزمرهٔ شهروندان و مهمانان شهر ایفا می‌کند. اما واقعیت موجود، تصویری به‌غایت مغایر با این انتظارات منطقی ترسیم می‌کند.

 

 واکاوی یک بحران خاموش: مرگ حمل‌ونقل عمومی

متأسفانه باید اذعان کرد که شهر بوشهر عملاً فاقد یک سامانه حمل‌ونقل عمومی سازمان‌یافته و کارآمد است. عبارت "خط اتوبوسرانی" در این شهر، بیشتر به یک طنز شبیه است. ناوگان اتوبوس‌رانی نه تنها تمامی مناطق شهر را پوشش نمی‌دهد، بلکه در بسیاری از مسیرها اساساً وجود خارجی ندارد. از سوی دیگر، تاکسی به عنوان دیگر رکن حمل‌ونقل عمومی، در وضعیتی اسف‌بار به سر می‌برد. کمبود شدید تاکسی به حدی است که یک شهروند یا گردشگر در طول یک روز کامل گردش در شهر، شاید بتواند تعداد انگشت‌ شمار (۴ یا ۵) تاکسی را به چشم ببیند. این کمبود، خود منجر به ایجاد بازار سیاه و افزایش غیرمنطقی کرایه‌ها شده است.

این بحران زمانی عمق فاجعه‌آمیز خود را بیشتر نشان می‌دهد که به جغرافیا و ساختار شهری بوشهر توجه کنیم. شهر به طور طبیعی به دو بخش اصلی تقسیم شده است: از یک سو مناطق جدید مانند بهمنی، ریشهر و پردیس اصلی دانشگاه خلیج فارس بوشهر قرار دارند، و از سوی دیگر بافت قدیمی و مرکزی شهر. این دو بخش با فاصله‌ای قابل‌توجه از هم جدا شده‌اند و در میانه این دو، پایگاه هوایی و فرودگاه بوشهر واقع شده‌اند. این پراکندگی و فاصله، "نیاز" به یک سیستم حمل‌ونقل قوی را به یک "ضرورت انکارناپذیر" تبدیل کرده است. فقدان این سیستم، پل ارتباطی بین این دو بخش اصلی شهر را قطع کرده و عملاً رفت‌وآمد را به معضلی لاینحل تبدیل کرده است.

 

 پیامدهای ویرانگر بی‌برنامگی در حمل‌ونقل

تداوم این وضعیت، پیامدهای گسترده و ویرانگری را برای شهر و ساکنان آن به همراه داشته است:

۱- خدشه دار شدن چهره گردشگری:

چگونه می‌توان از شهری به عنوان مقصد توریستی نام برد که یک گردشگر پس از پیاده شدن از هواپیما یا اتوبوس بین‌شهری، هیچ وسیله در دسترس و مقرون‌به‌صرفه‌ای برای گشت‌وگذار در آن ندارد؟ این ضعف بزرگ، باعث دلسردی گردشگران شده و عملاً بخش عظیمی از درآمدهای بالقوه گردشگری را نابود می‌کند.

۲- تحمیل هزینه‌های کمرشکن به شهروندان و دانشجویان:

مردم بوشهر و به‌ویژه دانشجویان غیربومی، برای کوچک‌ترین کارهای روزمره خود مجبور به استفاده از تاکسی‌های شخصی با کرایه‌های بالا یا خودروی شخصی هستند. این موضوع هزینه‌های زندگی را به شدت افزایش داده و فشار اقتصادی مضاعفی را به خصوص بر قشر کم‌درآمد و دانشجو وارد می‌کند.

۳- افزایش آلودگی هوا و ترافیک:

با توجه به اینکه بوشهر خود با معضل آلودگی هوا دست‌وپنجه نرم می‌کند، فقدان حمل‌ونقل عمومی باعث تشدید استفاده از خودروهای شخصی، افزایش وسایل نقلیه تک نفره و در نهایت، آلودگی بیشتر هوا شده است. این یک دور باطل و خود تخریب‌گر است.

۴- کاهش بهره‌وری و اتلاف وقت:

ساعت‌ها از عمر شهروندان هر روز در انتظار برای یافتن یک وسیله نقلیه هدر می‌رود. این امر به کاهش بهره‌وری عمومی و ایجاد نارضایتی و خستگی روانی در جامعه منجر شده است.

۶- ایجاد نابرابری اجتماعی:

افرادی که توانایی مالی برای خرید و نگهداری خودروی شخصی را ندارند، عملاً از دسترسی عادلانه به امکانات شهری (مانند دانشگاه، مراکز درمانی، ادارات و اماکن تفریحی) محروم می‌شوند.

 

 درخواست فریاد برای اقدام فوری

وضعیت فعلی حمل‌ونقل عمومی در بوشهر، دیگر یک "مشکل" ساده نیست؛ یک "بحران تمام‌عیار شهری" است. شهری با این حجم از پتانسیل و اهمیت نمی‌تواند و نباید در قرن بیست و یکم، چنین سیستم حیاتی را نادیده بگیرد. این یک شعار نیست، یک نیاز مبرم است.

از این رو، از مسئولان شهری، استانی و نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی تقاضا داریم:

طراحی و اجرای فوری یک شبکهٔ جامع اتوبوسرانی درون‌شهری:

با تعریف خطوط منظم و پرتکرار که تمامی نقاط اصلی شهر از جمله دانشگاه‌ها، مناطق مسکونی، مراکز اداری و جاذبه‌های گردشگری را پوشش دهد.

سامان‌دهی و گسترش ناوگان تاکسی:

با صدور مجوزهای جدید و نظارت جدی بر نرخ‌گذاری و کیفیت خدمات.

به کارگیری فناوری:

راه‌اندازی سامانه‌های هوشمند مانند اپلیکیشن‌های درخواست تاکسی آنلاین و اطلاع‌رسانی لحظه‌ای موقعیت اتوبوس‌ها. موضوعی فراتر از اسنپ.

بوشهر شایسته بیش از این‌هاست. نجات بوشهر از باتلاق بی‌سیستمی حمل‌ونقل، تنها یک پروژه عمرانی نیست، بلکه احیای حقوق مسلم شهروندان، نجات صنعت گردشگری و زمینه‌سازی برای توسعه همه‌جانبه این استان است. زمان عمل اکنون است، قبل از آن که این بحران، ریشه‌های توسعه این شهر تاریخی را برای همیشه بخشکاند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها