حتی در تجربههای مشاورهای حقوقی و مراجعات حضوری، بسیاری از مراجعین، خود به این موضوع اشاره میکنند که مشکلات زناشویی آنها، بهویژه سردی روابط میان زوجین از پیامدهای بیتوجهی به حدود پوشش و حریمها در محیط زندگی و اجتماع است.
بهعنوان مثال، برخی خانمها در جلسات مشاوره ابراز میدارند که همسرشان بهمرور نسبت به زندگی مشترک بیعلاقه شده و این مساله را ناشی از جذب او به افرادی میدانند که حریم پوشش را رعایت نمیکردند یا وارد روابطی خارج از چارچوب شرعی و قانونی شدهاند. این پدیده در نهایت منجربه افزایش اختلافات، سردی روابط و حتی طلاق شده است. از سوی دیگر، در برخی مشاورهها مشاهده میشود که عدم رعایت پوشش عرفی باعث ایجاد نوعی رقابت میان برخی خانمها برای جلب توجه بیشتر میشود. این رقابت در جلوهگری و خودنمایی بهمرور موجب اضطراب، ناآرامی و کاهش اعتمادبهنفس در افراد میشود. چنین شرایطی نهتنها بر آرامش فردی زنان اثر منفی دارد، بلکه تعادل و ثبات روابط خانوادگی را نیز بهخطر میاندازد. حتی در برخی نظریات غربی، از جمله پژوهشهایی در انگلستان، بیان شده که نمایانگری بیش از حد زنان و بیتوجهی به پوشش مناسب، آنها را در معرض آسیبهای اجتماعی و احتمال تعرضات جنسی قرار میدهد. هرچند عدهای این نظریات را رد کردهاند اما بهنظر میرسد مخالفتها بیشتر جنبه مغرضانه داشته و با واقعیتهای تجربی و زیسته سازگار نیست.
در مجموع، رعایت پوشش عرفی و متناسب با ارزشهای فرهنگی و اخلاقی، نقش مؤثری در حفظ عفت عمومی، استحکام بنیان خانواده و تامین آرامش روانی زنان دارد. امید است بانوان پیش از مواجهه با آسیبها، به اهمیت این موضوع پی ببرند و آن را بخشی از احترام به خود و خانواده بدانند.
برای ساماندهی بهتر این وضعیت، لازم است قانونگذاری مؤثر، آموزش عمومی و نقش فعال خانوادهها مورد توجه قرار گیرد. خانوادهها باید ضمن آگاهیبخشی و همراهی با فرزندان، آنان را به رعایت حدود پوشش تشویق کرده و از طریق گفتوگو و تقویت عزتنفس، اهمیت این موضوع را برایشان تبیین کنند. همچنین فراهمکردن شرایط ازدواج مناسب و تقویت ارزشهای فردی، میتواند از بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی پیشگیری کند.