در بسیاری از شهرهای ایران، مدرسهها بوی کهنگی میدهند؛ دیوارهایی با رنگهای پوستهپوستهشده، سقفهایی که در زمستان چکه میکنند و پنجرههایی که دیگر به سختی باز و بسته میشوند.
در دل همین ساختمانهای قدیمی، دانشآموزانی نشستهاند که هر روز بیآنکه بدانند، خطر را مشق میکنند. تقویم مدارس پر از حوادث ریز و درشت است. اگر به عقب برگردیم مدرسه ابتدایی دخترانه شینآباد در آذرماه سال ۱۳۹۱ حادثهای را رقم زد که زخمهای آن با گذشت حدود ۱۴سال هنوز التیام نیافته است. مصدوم شدن هفت کودک براثر ریزش دیوار مدرسهای در علیآباد کتول نیز آبان سال ۱۴۰۰ رقم خورد و آتشسوزی دبستان اسوه حسنه در شهر زاهدان نیز آذر سال ۱۳۹۷ خبرساز شد. با وجود اجرای طرحهای پراکنده برای نوسازی مدارس، روند جایگزینی ساختمانهای فرسوده بسیار کند است. در همینحال رشد جمعیت دانشآموزی و کمبود زمین مناسب برای ساخت مدرسه، فشار را بر مدارس قدیمی بیشتر کرده است. نتیجه، کلاسهایی است با تراکم بالا، دیوارهای لرزان و سقفهایی که تاب نمیآورند.
چه کسی مسئول است؟
مسأله ایمنی مدارس در ایران سالهاست میان سازمانهای مختلف پاسکاری میشود؛ از آموزشوپرورش گرفته تا شهرداریها و سازمان آتشنشانی. مجید عبداللهی، معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی مدارس کشور به جامجم میگوید: درخصوص چارچوب و درک ایمنی، نکاتی مطرح است؛ ایمنی از منظر سازمان آتشنشانی دقیقا به چه معناست؟ اینکه براساس کدام قاعده، مدارس ناایمن تلقی میشوند و چه ضوابطی مورد تایید قرار گرفتهاند، جای بحث دارد. وی میافزاید: «ما به بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداریها استناد میکنیم.
طبق این بند، شهرداریها موظفند هر مکانی را که ناایمن تشخیص داده میشود، ایمنسازی کنند و مجازند ۱۰درصد هزینه بیشتر از آن مرکز دریافت نمایند. اما سؤال اینجاست که تاکنون در چند صنف این وظیفه را انجام دادهاند؟ از سال ۱۳۴۴ تا امروز، طبق قانون، این اقدام باید انجام میشده است.» اما به نظر میرسد در عمل هیچکس پاسخگوی وضعیت فعلی نیست. گویا در نبود یک سازوکار ملی، هر شهر بنا بر امکانات خود اقدام میکند و نتیجه آن، ناهمگونی در سطح ایمنی مدارس است.
ایمنی در وعده
آمار دقیقی از تعداد مدارس ناایمن در کشور وجود ندارد. اما سال گذشته حمیدرضا خانمحمدی، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس با اشاره به وجود ۱۰۰هزار کلاس درس ناایمن در کشور، اعلام کرده بود با توجه به ردیفی که در برنامه هفتم پیشبینی شده، موضوع مدارس ناایمن ظرف پنج سال حل میشود. اما آنگونه که کامران عبدولی، معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران میگوید طی سالهای گذشته از مدارس شهر تهران چندینبار بازدید صورت گرفته و اخطارها و دستورالعملهای لازم ارائه شده است. همچنین تلاشهایی برای تشکیل پروندههایی جهت ارتقای ایمنی انجام گرفته است. بااینحال، تاکنون ۴۳ پرونده تشکیل شده و تنها سه مورد به تأیید نهایی رسیدهاند و بقیه اقدامات مؤثر تاکنون اجرایی نشده است.
آنطور که او به جامجم توضیح میدهد در مدارس باید تمهیداتی در نظر گرفت تا از وقوع حریق جلوگیری شود. البته در برخی مدارس، خاموشکنندهها (کپسولهای آتشنشانی) نصب شدهاند اما متأسفانه در سایر موارد نه سیستم اعلام حریق وجود دارد، نه جعبه آتشنشانی، نهسیستم اطفای اتوماتیک و نه مقاومسازی سازه یا مدیریت دود.
به گفته عبدولی، میزان خطر در ساختمانهای ناایمن بسته به نوع کاربری آنها متفاوت است. مثلا اگر یک ساختمان ناایمن مربوط به دبیرستان باشد یا مهدکودک یا مدرسه کودکان استثنایی، تفاوت زیادی در سطح ریسک وجود دارد. به همین دلیل، اولویت ما در ایمنسازی، مدارس استثنایی، مهدهایکودک، پیشدبستانیها و کلاسهای اول و دوم هستند.
کدام قسمت مدارس ناایمن است؟
سیمکشیهای پوسیده، بخاریهای قدیمی، سقفهای ترکخورده و نبود تجهیزات ایمنی، ترکیبی خطرناک برای بسیاری از مدارس قدیمیساز ساختهاند که هرلحظه میتواند به حادثهای منجر شود. معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران معتقد است فضاهایی مانند موتورخانهها، انبارها، آزمایشگاهها و مسیرهای فرار ازجمله راهروها، نسبت به سایر بخشهای ساختمان ناایمنتر هستند.
وی ادامه میدهد: «حتی کلاس درس نیز، بهویژه در مواردی که وسایل گرمایشی مانند بخاری یا تجهیزات مشابه در آن استفاده میشود، میتواند بهعنوان فضایی پرخطر تلقی شود. اما در مدارس، خطرات دیگری نیز وجود دارد؛ ازجمله سقوط از بلندی. همچنین وجود گودالهایی که بهدلیل انجام کارهای تأسیساتی ایجاد شدهاند، میتواند خطرآفرین باشد. از دیگر موارد گزارششده میتوان به برقگرفتگی و مسمومیت با مواد شیمیایی در آزمایشگاهها اشاره کرد که ازجمله خطرات جدی در محیطهای آموزشی محسوب میشوند.»
بودجه در راه ایمنسازی
شاید یکی از مشکلات اصلی و بهاصطلاح سد راه مسئولان برای ایمنسازی مدارس، بحث همیشگی بودجه است اما حتی با هزینهای اندک هم میتوان گامهای بزرگی برای حفظ جان دانشآموزان برداشت.
کامران عبدولی در این خصوص میگوید: «مشکلاتی که آموزشوپرورش مطرح میکند، عمدتا مربوط به مسائل مالی و نبود اعتبارات کافی در این زمینه است. بااینحال، پیشتر بارها تذکرات و اخطارهای لازم را به مدارس و همچنین به ادارهکل آموزشوپرورش ابلاغ کرده بودیم. در پی برخی مشکلات پیشآمده، تفاهمنامهای تنظیم شد که شامل سه بخش بود؛ بخش آموزشی، بخش مربوط به پیشگیری از حریق و حوادث و بخش مرتبط با ایمنسازی ساختمانهای متعلق به خود وزارتخانه. متأسفانه، این تفاهمنامه بهطور کامل اجرایی نشد. بخش آموزشی تا حدی پیشرفت، اما همکاری مطلوبی در سایر بخشها شکلنگرفت.» بااینحال جان دانشآموزان مهمتر از این وعدهوعیدها و تفاهمنامههای کاغذی است چراکه مدارس ایمن تنها با بودجههای میلیاردی ساخته نمیشوند بلکه با آگاهی، آموزش و همکاری است که برای دانشآموزان امن خواهند شد. اگر آموزشوپرورش، شهرداریها و خانوادهها در کنار هم قرار گیرند، میتوان آیندهای ساخت که در آن هیچ کودکی زیر سقفهای ناایمن درس نخواند.