همین که آمریکا و اروپا بهرغم تمامی هارت و پورتشان نتوانستند اراده خود را به ایران اسلامی شیعی مستقل تحمیل کنند، یعنی شکست یکجانبهگرایی غربی و «افول هژمونی جهانی» قلدری که خود را بیرقیب میدانست. مطمئنا تسخیر قلوب جهانی و احترام و بزرگداشتشان نسبت به رهبری ایران بهزودی به «مغزها و ایدهها» سپس به «ارادهها» خواهد رسید. بدون شک لیبرالدموکراسی نمیتواند از نقش و سهم خود در جنایات غزه و جنگ اخیر با ایران شانه خالی کند و اینبار قلوب و مغزها و ارادههای مسخر انقلاب اسلامی است که منازعه ایدهها و نوید جنگ تمدنی جدیدی را نشان میدهند؛ جنگی که هر چند به رهبری پارسیان است ولی اینبار ایرانیان نه با نژاد و تبار و زبان و امپراتوریشان بلکه با تمسک به کتاب آسمانی و در افق «موعودگرایی» اصول و مسیر جدیدی را پیش پای بشر خسته و درمانده از تمدن یکبعدی و ناتوان غربی قرار میدهند.