نقابی که در تجریش افتاد

میدان قدس، قلب تپنده شمال تهران، آن روز مثل همیشه پرهیاهو بود. مادری با کالسکه کودکش در حال عبور، رانندگان در ترافیک و کاسبان در حال کار. ساعت از ظهر گذشته بود که ناگهان صدای مهیب انفجار، آرامش شهر را درهم شکست و زندگی در میدان قدس تجریش را متوقف کرد. ویدئویی که همین چند روز پیش از حملات رژیم صهیونیستی به این منطقه منتشر شد.
میدان قدس، قلب تپنده شمال تهران، آن روز مثل همیشه پرهیاهو بود. مادری با کالسکه کودکش در حال عبور، رانندگان در ترافیک و کاسبان در حال کار. ساعت از ظهر گذشته بود که ناگهان صدای مهیب انفجار، آرامش شهر را درهم شکست و زندگی در میدان قدس تجریش را متوقف کرد. ویدئویی که همین چند روز پیش از حملات رژیم صهیونیستی به این منطقه منتشر شد.
کد خبر: ۱۵۰۹۲۱۹
 
یک ویدئوی چندثانیه‌ای که لحظه‌ ای هولناک را به تصویر می‌کشد؛ وحشت عابران و پرتاب شدن خودروهایی که پشت چراغ قرمز ایستاده بودند. حمله‌ای که طی آن ۱۲ نفر، از جمله یک زن باردار، به شهادت رسیدند و ۵۹ نفر نیز زخمی شدند. به این ترتیب دوباره چهره واقعی رژیم صهیونیستی آشکار شد، رژیمی که بارها ادعای هدف‌گیری مراکز نظامی را مطرح کرده بود اما شواهد و انتشار همین ویدئو و تصاویر، سندی محکم است علیه جنایت‌های این رژیم جعلی‌. اگر این روزها سری به قطعه ۴۲ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) بزنید، درکنار خانواده‌های شهدای معظم مقاومت، شاهد عزاداری خانواده‌های غیرنظامی داغداری خواهید بود که مورد هدف عامدانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته‌اند. حالا دیگر این قطعه به نمادی از درد و صبر تبدیل شده است. کودکان، زنان و مردانی که مظلومانه به شهادت رسیدند و حتی چیزی از پیکر بسیاری از آنان باقی نمانده است. خانواده‌‌هایی که در سایه امنیت خانه‌‌های‌شان زندگی می‌کردند، قربانی حملات رژیم کودک‌کش شدند. بازماندگان این شهیدان زمانی که به این قطعه پا می‌گذارند، گویی هنوز در شوک‌‌اند. آنها تنها عزادار عزیزان‌شان نیستند بلکه سوگوار جهانی‌‌اند که نسبت به رنج‌‌شان بی‌‌تفاوت است. گویی اینجا حافظه‌ جمعی یک درد مشترک است؛ درد بی‌‌عدالتی، بی‌‌صدایی، و شهادتی که سهم بی‌‌گناه‌‌ترین‌ها شده است.
 
کودکان، قربانی خشم صهیون
مهرداد خیری، محمدعلی بهمن‌آبادی، علی سادات ارمکی، رایان قاسمیان، هیدا زینلی و فاطمه ذاکریان؛ همگی از کودکانی هستند که در حملات رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی و غیرنظامی به شهادت رسیدند. نام‌ها و چهره‌هایی که در میانه‌ نبردی نابرابر، بی‌‌هیچ تقصیر، بی‌‌هیچ نقشی در تصمیم‌‌گیری‌‌ها، جان‌شان را از دست داده‌اند. کودکان مظلوم و بی‌گناهی که زندگی، امید، ، لبخند و آینده‌ کشور بودند. رژیم صهیونیستی‌ بدون ‌هیچ هشدار و ملاحظه‌‌ای، نقطه‌‌هایی را هدف قرار داد که تنها نشانی از زندگی عادی مردم داشتند؛ خانه‌های ساده، کوچه‌های ساکت، مدرسه‌‌ای کوچک و یک زمین بازی خاکی. اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه نیز در نشست خبری اخیر خود اعلام کرد که براساس آخرین آمار پزشکی‌قانونی در مجموع ۹۳۵ تن از شهدا شناسایی شدند که در میان آنها ۳۸ کودک و ۱۰۲ زن که برخی باردار بودند نیز دیده می‌شود. حملات وحشیانه‌ای که باردیگر چهره واقعی رژیم صهیونیستی را به جهانانیان نشان داد.
 
مدیریت افکار عمومی
در حملات هوایی اخیر رژیم صهیونیستی، هیچ چیزی شبیه به یک عملیات نظامی دیده نشد؛ نه هدفی مشخص، نه هشدار قبلی و نه حتی تلاشی برای تمایز میان نظامی و غیرنظامی؛ انگار خود زندگی هدف گرفته شده بود. رژیمی که سال ‌هاست با عنوان «کودک‌‌کش» در افکار عمومی جهان شناخته می‌‌شود، این‌ بار مرزها را پشت‌سر گذاشت و خانه‌هایی را ویران کرد که در آنها هیچ سلاحی نبود و تنها محلی بود برای پیچیدن خنده‌های کودکان. البته در این بین شهروندان پایتخت شاید بیشتر از همه این داغ را تجربه کردند و هنوز زخم‌های این فاجعه را بر تن دارند. رژیمی که با ادعاهای دروغین خود، تجاوزی آشکار را انجام داد. دکتر محمدصالح حسین‌زاده، عضو هیأت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع) در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید: «بحث‌هایی که رژیم صهیونیستی مطرح می‌کند، غالبا با هدف بهره‌برداری رسانه‌‌ای و مدیریت افکار عمومی است. نباید این تصور را داشت که رژیم صهیونیستی دلسوز مردم است یا نگاه مردم برایش اهمیتی دارد. می‌‌توان گفت در عمر حدود ۸۰ ساله این رژیم، به ‌روشنی این مسأله به اثبات رسیده است.» وی معتقد است که ما شاهد کشتار مردم غزه نیز بوده‌‌ایم؛ و اگر نگاه این رژیم، نگاهی مردمی یا همراه با دغدغه برای مردم بود، قطعا چنین اتفاقاتی نباید در غزه رخ می‌داد. اتفاقی که در کشور ما نیز رقم خورد، ناظر به همین مسأله است. نگاه آنها، نگاهی مبتنی بر مدیریت افکار عمومی و جامعه است. مباحثی مانند این‌که «ما به دنبال صلح و ارتباط با مردم هستیم» یا «دغدغه ما، دغدغه مردم است»، صرفا در همین چارچوب تبلیغاتی قابل تحلیل است.
 
تاکتیک‌های روانی و رسانه‌ای
پیش از آن‌‌که نخستین موشک شلیک شود، پیش از آن‌‌که صدای انفجار شهر را بلرزاند، جنگی دیگر آغاز شده بود؛ جنگی خاموش اما تعیین‌کننده. در این نبرد بی‌‌صدا، رسانه‌های دشمن غاصب به سلاح تبدیل شده بودند. شبکه‌‌های معاند فارسی‌زبانی که با بودجه‌های میلیاردی، ذهن‌ها را هدف گرفتند نه بدن‌ها را. جنگ روانی‌ای که رژیم به‌راه انداخت و همین ادعاهای باطلی که هدف ما غیرنظامیان نیستند هم از این تاکتیک آب می‌خورد. حسین‌زاده با اشاره به پیام‌های ویدئویی نتانیاهو در مناسبت‌های مختلف به مردم ایران، می‌گوید: «پیام‌های منتشرشده نتانیاهو خطاب به مردم، برخاسته از ارتباطات او در راستای تحقق خواسته‌‌های شخصی‌‌اش بود تا بتواند آنها را در جامعه پیاده کند. اینها در واقع تاکتیک‌‌های رسانه‌‌ای هستند. معمولا از این نوع فیلم‌ها، نگاه‌ها و پیام‌ها به ‌عنوان تاکتیک‌‌های روانی و رسانه‌‌ای یاد می‌‌شود؛ ابزاری برای جلب نظر، همراه‌‌سازی مخاطب و قرار دادن او در تقابل با جامعه و حاکمیت. این پیام‌‌ها معمولا دارای بار روانی و رسانه‌‌ای است اما آنچه در عمل و در ویدئوهای منتشرشده به‌‌ویژه فیلم میدان قدس تجریش مشاهده می‌شود، این است که ضرباتی به مردم عادی جامعه وارد شده است.» پروژه‌‌های روانی‌‌ای که تلاش می‌‌کند جنایت را توجیه، مظلوم را پنهان و مهاجم را قربانی نشان دهد. وی همچنین بر این باور است که این اقدامات رژیم صهیونیستی حاکی از آن است که بین صحبت‌های اعلامی و اقدامات آنان، تفاوت فاحشی وجود دارد. آن‌طور که محمدصالح حسین‌زاده توضیح می‌دهد، جامعه نیز این ادعا را نپذیرفت. بسیاری از جریان‌های اصلاح‌‌طلب، اصولگرا، اعتدال‌گرا و تمامی افرادی که دست‌‌کم دغدغه‌ای میهن‌‌پرستانه داشتند، اقدامات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند‌. می‌‌توان گفت این تاکتیک روانی و رسانه‌ای رژیم صهیونیستی بی‌‌نتیجه ماند و ملت ما به‌‌خوبی دریافتند که این مباحث چیزی جز شعار نبوده و نیست. 
 
​​​​​​​سکوت یا پیگیری عدالت؟
انتشار ویدئوهایی همچون حمله به میدان قدس تجریش و نمونه‌های مشابه روایتی است از این‌که در‌‌ روزهای اخیر چه گذشته است و اقدامات رژیم صهیونیستی صرفا یک تقابل نظامی نبوده بلکه نمایش عریانی از بی‌‌اعتنایی به اصول بنیادین انسانیت بوده است. در حالی‌که بسیاری چشم‌ها را بر واقعیت بستند و زبان‌‌ها در برابر حقایق تلخ بسته ماند، آوار خانه‌ها، فریادهای خاموش کودکان و نگاه‌های خیره بازماندگان، گواه جنایتی است که در دل سکوت جهانی، عادی‌‌سازی شد. این حوادث نشان داد در معادلات امروز جهان، قربانیان واقعی نه در میدان نبرد بلکه در میان خیابان‌‌ها، در خانه‌ها و در آغوش مادران یا حتی در شکم زنان باردار کشته می‌شوند. با این حال محمدصالح حسین‌زاده به ما می‌گوید: «آن چیزی را که می‌توان به عنوان یک راهکار و استراتژیک در نظر گرفت، این است که کشورها باید بیدار، آگاه، مقاوم و مقتدر شوند و بتوانند در مقابل متجاوزان ایستادگی کنند. اگر این ایستادگی وجود نداشته باشد، تجربه تاریخی ما نشان داده که کشورهای مستکبر همچون آمریکا و رژیم صهیونیستی به هیچ قانون بین‌المللی پایبند نیستند و هر زمانی که احساس کنند مطامع شخصی، حزبی یا حاکمیتی خودشان در خطر است، قوانین را لگدمال می‌کنند.» اما اکنون پرسش اصلی این است که جامعه جهانی در برابر این آزمون بزرگ چه واکنشی از خود نشان می‌دهد؛ آیا همچنان در برابر این جنایات سکوت می‌کند یا پیگیری عدالت برای قربانیان بی‌گناه را دنبال می‌کند؟

سکوت بین‌المللی، همدستی پنهان با جنایت
در این جنگ ۱۲ روزه و حملات رژیم غاصب به غیرنظامیان، شاهد سکوت سنگین جوامع بین‌المللی نیز بودیم. سکوتی که فقط بی‌‌تفاوتی نیست بلکه نشان‌دهنده همدستی پنهان با جنایت است. محمدصالح حسین‌زاده نیز از حملات اخیر به مناطق غیرنظامی به عنوان جنایت جنگی یاد می‌کند و می‌گوید: «این حملات و جنایات را می‌‌توان در چارچوب دعاوی بین‌المللی پیگیری کرد. منتها نکته‌ای که وجود دارد این که حامی اصلی این رژیم، آمریکا است. کشوری که به هیچ قانونی پایبند نیست. دغدغه‌‌های آنها، دغدغه‌هایی استکباری و استثماری است و هیچ‌‌گونه التزامی به قوانین و حقوق بین‌المللی ندارند.»
او همچنین عنوان می‌کند: «متأسفانه بسیاری از اعضای جامعه جهانی نیز در این زمینه سکوت پیشه کردند و به‌ معنای واقعی اجازه دادند این رژیم طی ۱۲ روز به کشور ما حمله کند، بسیاری از زیرساخت‌های ما را هدف قرار دهد، بی‌‌آن‌که هیچ واکنشی در فضای بین‌المللی صورت گیرد. متأسفانه رژیم صهیونیستی و آمریکا بار دیگر ثابت کردند که به این اصول و موضوعات بین‌المللی پایبند نیستند و هیچ اهمیتی برای آنها قائل نمی‌‌شوند.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اقتصاد بازار، مهم‌تر از هویت ملی

طالقانی معتقد است سینمای ملی داشتن به هر قیمتی افتخار محسوب نمی‌شود، چون این مقوله تبدیل به یک ابژه شده و طرف غربی هر قدر خودمان را تحقیر کنیم، بیشتر به ما امتیاز می‌دهد

اقتصاد بازار، مهم‌تر از هویت ملی

نیازمندی ها