عمل به توصیه رهبری برای روایت مقاومت در جنگ شناختی (۸) 

نیازمندیم در زمینه فرهنگ و جنگ ادراکی هزینه کنیم

شاعران؛ افسران جنگ شناختی

کد خبر: ۱۵۰۸۲۲۳
نویسنده محمود اکرامی‌ فر

۱-با توجه به رشد سواد رایانه‌ای، سواد اطلاعاتی و «سواد رسانه‌ای» شاعران، و قدرت «مهندسی پیام» توسط آن‌ها (تعیین، تولید و توزیع پیام) همچنین باعنایت به ظرفیت ذاتی شعر از جمله موسیقی درونی و کناری، آرایه‌های ادبی، مخیل و مخیل‌بودن و کاربرد شعر در حوزه‌های مختلف هنری از جمله موسیقی، خوشنویسی و.. این روز‌ها شعر کارکرد و اثرگذاری بیشتری دارد. 
در طول تاریخ هم شعر برای برای شورآفرینی در بین مخاطبان، القای پیام، اثرگذاری بر مخاطب و اقناع آن‌ها به‌عنوان یک گزاره جدی یا حکم ادبی-عرفی رواج داشته است؛ لذا این روز‌ها خواسته و ناخواسته شاعران که خالقان و توزیع‌کنندگان پیام و دارای سواد رایانه‌ای و رسانه‌ای لازم هستند و با مهندسی پیام آشنایی دارند، در صف اول جنگ نرم و شناختی قرار می‌گیرند؛ چرا که می‌توانند دیدگاه مردم را نسبت به یک موضوع یا مسأله اجتماعی تثبیت نمایند، یا تغییر دهند. 
می‌توانند با قدرت شاعری خود، با تکیه بر «سواد رسانه‌ای» که دارند و ظرفیت ذاتی شعر، روایت تازه و اثرگذارتری از یک واقعیت ارائه کنند و در جنگ روایت‌ها که این روز‌ها پیشتر و بیشتر از جنگ نظامیان اتفاق می‌افتد و زمینه را برای تجاوز نظامی فراهم می‌کند، مثل افسری کار‌آزموده عمل نمایند. 
۲-شاید روزی که رودکی با «بوی جوی مولیان آید همی» امیر سامانی را به حرکت واداشت و بی‌کفش و کلاه راهی پایتخت کرد، یا آن‌هنگام که فرخی سیستانی با قصیده «چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار» ش، امیر چغانی را با قدرت تخیل و شاعری اش مات کرد و به تحسین واداشت و به حیرت فرو برد، قدرت نرم شعر و توان جادویی کلمات منظوم خود را نشان داد. 
نقل است که جواهر لعل نهرو در مورد چگونگی مستعمره‌شدن هند گفته بود: اول کشیشان با انجیل آمدند، بعد تجار و پس از آن کشتی‌های جنگی پهلو گرفتند و اشغال سرزمین و استعمار رسما شروع شد. 
اصولا اروپائیان استعمار را با جنگ نرم و قدرت جادویی کلمات و از طریق کشیشان و با وسیله قرار دادن انجیل شروع کردند و امروز رسانه جای کشیشان و «کلمات بالدار» به‌گفته گابریل تارد و تصویر، در صف اول جنگ شناختی که مرحله تکامل‌یافته جنگ نرم است، قرار دارند. 
۳-خبرآنلاین به‌نقل از علی‌محمد نائینی آورده است که «قدرت امروز تنها در سلاح و تجهیزات خلاصه نمی‌شود؛ بلکه بخشی از قدرت دشمن از طریق جنگ روایت‌ها که ذهن‌ها و ادراک‌ها را هدف گرفته حاصل می‌شود و در این حالت دشمن به‌دنبال فروپاشی درونی ملت‌هاست. 
به‌گفته وی بیشتر مردم با «تصویر» زندگی می‌کنند، نه با «واقعیت» و این تصویر، حاصل روایت‌ها است.»
جنگ شناختی، حاصل پیوند جنگ اطلاعاتی، عملیات روانی، و نفوذ در ادراک جامعه است؛ هدف این جنگ در مرحله اول نه تسخیر سرزمین، بلکه تسخیر و تغییر ذهن و همراه‌سازی افکار عمومی با خود است.»
۴- شاعر با توجه توانایی‌های ذاتی خودش و قابلیت‌های شعر، و با توجه به مهارت‌های اکتسابی اش در حوزه سواد اطلاعاتی، سواد رایانه‌ای و سواد رسانه‌ای، سواد سیاسی و... خواسته و ناخواسته وارد جنگ نرم و رقابت روایت‌ها شده است، هر‌چند خودش بر این باور نباشد و چنین هدفی از سرایش شعر در مورد یک واقعیت اجتماعی یا رخداد خبری نداشته باشد. 
به هر حال شاعر روایت خودش را از شرایط اجتماعی- اقتصادی جامعه هدف دارد و این امر خواه‌ناخواه او را وارد دنیای رقابت روایت‌ها و در سطحی دیگر جنگ روایت‌ها می‌کند. 
چراکه شاعر این روز‌ها که «فریب فالور» بر ارتباطات رسانه‌ای سایه انداخته است، دوست دارد شعرش بیشترین تأیید مخاطبان را داشته باشد و این‌کار او را ناخواسته وارد یک جنگ نرم و در سطحی دیگر وارد جنگ شناختی با دیگر شاعران و فعالان حوزه عملیات روانی و مدیریت افکار عمومی می‌کند؛ لذا می‌توان گفت ما در عصر «شاعر-رسانه» زندگی می‌کنیم و شاعر معاصر که تا حد بسیار زیادی در حوزه مهندسی پیام «آتش به‌اختیار» است و در حوزه پیامرسانی «خود بسنده» و «خودکفا» است، با سلاح شعر در حکم یک رسانه اثرگذار ظاهر می‌شود و روایت خاص خودش را از واقعیت‌های اجتماعی خواهد داشت و در میدان رقابت روایت‌ها یا جنگ روایت‌ها و در نهایت جنگ نرم و جنگ شناختی، در نقش یک افسر کارآزموده و اثرگذار می‌تواند ظاهر شود، در‌حالی‌که شاعران گذشته، چون رسانه‌ای در اختیار نداشتند و «شاعر-رسانه» نبودند، به معنی واقعی کلمه میزان و دایره اثرگذاری کمتری داشتند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها