این تصمیم که در واکنش به سالها فشار سیاسی، سوءاستفاده آژانس از جایگاه خود و بیتوجهی این نهاد به نقض قوانین بینالمللی توسط رژیمصهیونیستی و آمریکا اتخاذ شد، نقطهعطفی در سیاست خارجی و هستهای جمهوری اسلامی ایران بهشمار میرود. جمهوری اسلامی ایران از زمان پیوستن به معاهده عدم اشاعه تسلیحات هستهای (انپیتی) در سال 1349، همواره بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود تأکید کرده است. ایران بهعنوان یکی از اعضای متعهد این معاهده، پروتکلهای پادمانی را اجرا کرده و حتی در مقاطعی بهصورت داوطلبانه پروتکل الحاقی را پذیرفته است. با اینحال، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهویژه در دو دهه اخیر، تحت فشار قدرتهای غربی بهخصوص آمریکا و اسرائیل، رویکردی تبعیضآمیز در قبال ایران اتخاذ کرده است. پس از امضای توافقنامه برجام در سال 1394، ایران تعهدات گستردهای را برای محدودسازی فعالیتهای هستهای خود پذیرفت. گزارشهای متعدد آژانس در آن دوره، پایبندی کامل ایران به تعهداتش را تأیید کرد اما خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال 1397 و اعمال تحریمهای غیرقانونی، همراه با انفعال اروپا در اجرای تعهدات متقابل، ایران را وادار به کاهش گامبهگام تعهدات هستهای خود کرد. در این میان، آژانس به جای ایفای نقش بیطرف، به ابزاری برای فشار سیاسی علیه ایران تبدیل شد. یکی از نقاطعطف در روابط پرتنش ایران و آژانس، افشای اسناد محرمانه توسط جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر بود که نشاندهنده هماهنگی نزدیک میان رافائل گروسی، مدیرکل آژانس و رژیمصهیونیستی برای تضعیف برنامه هستهای ایران است. این اسناد که از طریق عملیات اطلاعاتی پیچیده ایران بهدست آمد، جزئیاتی از دیدارهای محرمانه گروسی با مقامات اسرائیلی و دریافت دستورالعملهای مستقیم از تلآویو را فاش کرد. این افشاگریها، اعتبار آژانس بهعنوان نهادی بیطرف را بهشدت خدشهدار کرد. اسرائیل بهعنوان تنها رژیم دارنده سلاح هستهای در منطقه که از پیوستن به انپیتی خودداری کرده، بارها ایران را به تلاش برای دستیابی به تسلیحات هستهای متهم کرده است. این اتهامات که هیچگاه با شواهد معتبر تأیید نشده، از سوی آژانس بهعنوان مبنایی برای صدور قطعنامههای ضدایرانی در شورای حکام مورد استفاده قرار گرفته است. نکته تأملبرانگیز، سکوت آژانس در برابر فعالیتهای هستهای غیرقانونی اسرائیل است. این رژیم نه فقط زرادخانه هستهای خود را از بازرسیهای بینالمللی دور نگه داشته، بلکه با حملات خرابکارانه و مستقیم به تأسیسات هستهای ایران، ازجمله سایت نطنز، قوانین بینالمللی را نقض کرده است. در چنین شرایطی تصمیم مجلس شورای اسلامی برای کاهش همکاری با آژانس تا زمان دریافت تضمینهای لازم بابت رفع تحریمها، توقف فشارهای سیاسی و بهرسمیتشناختن حقوق هستهای ایران، پایانی بر همکاری یکطرفه است. این طرح، بازرسیهای سرزده آژانس را محدود کرده و دسترسی این نهاد به برخی تأسیسات حساس را مشروط به اجرای تعهدات طرفهای غربی در برجام میسازد. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس اظهار کرد: «ایران دیگر حاضر به پذیرش استانداردهای دوگانه نیست. وقتی آژانس در برابر حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ما سکوت کرده و حتی گزارشهایش را تحت فشار تلآویو تنظیم میکند، چرا باید همکاری یکجانبه داشته باشیم؟» این اظهارات، بازتابدهنده خشم عمومی از عملکرد تبعیضآمیز مجامع بینالمللی است. ایران در سالهای اخیر، استراتژی چندلایهای برای مدیریت بحران هستهای و تقابل با آژانس اتخاد کرده است؛
1- حفظ استقلال هستهای: ایران با توسعه فناوریهای پیشرفته مانند غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم و تولید سانتریفیوژهای نسل جدید، نشان داده که در برابر فشارها تسلیم نمیشود. این پیشرفتها، اهرم فشاری برای مذاکرات احتمالی آینده ایجاد کرده است.
2- کاهش تعهدات در چارچوب برجام: از سال ۲۰۱۹، ایران در پاسخ به بدعهدی طرفهای غربی، تعهدات خود ذیل برجام را بهصورت گامبهگام کاهش داد. این اقدامات که کاملا در چارچوب بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام انجام شده، پیامی روشن به غرب بود که ایران در برابر فشار، منفعل نخواهد ماند.
3- خروج احتمالی از انپیتی: یکی از گزینههای استراتژیک ایران که در صورت تداوم فشارها محتمل به نظر میرسد، خروج از معاهده انپیتی است. این سناریو که از سوی برخی مقامات ایرانی مطرح شده، پاسخی به تبعیض آشکار در اجرای این معاهده خواهد بود. اسرائیل بهعنوان کشوری غیرعضو و دارنده سلاح هستهای، نه فقط از مزایای انپیتی بهرهمند شده، بلکه با مصونیت کامل به تهدید ایران ادامه داده است. خروج ایران از انپیتی میتواند توازن استراتژیک منطقه را تغییر داده و غرب را با چالشی جدی مواجه کند.
4- تقابل دیپلماتیک با آژانس: ایران در سالهای اخیر با انتشار گزارشهای مستند و برگزاری نشستهای خبری، تلاش کرده عملکرد سیاسیشده آژانس را افشا کند. این رویکرد، حمایت کشورهای غیرمتعهد و برخی قدرتهای شرقی مانند چین و روسیه را به همراه داشته است.
حملات مشترک آمریکا و اسرائیل بستری برای تصمیمات قاطع
تصمیم مجلس، نمیتواند جدا از جنگ ایران و اسرائیل تحلیل شود. رژیمصهیونیستی در سالهای اخیر با حملات سایبری، ترور دانشمندان هستهای، خرابکاری در تأسیسات مختلف هستهای کشور و اکنون حملات مستقیم نظامی به مراکز هستهای فردو، نطنز و اصفهان با همکاری و مشارکت آمریکا تلاش کرده برنامه هستهای ایران را مختل کند. این اقدامات که نقض آشکار قوانین بینالمللی است، با سکوت یا حتی حمایت ضمنی آژانس و قدرتهای غربی همراه بوده است. در مقابل، ایران با تقویت توان دفاعی و موشکی خود، نشان داده که در برابر تهدیدات تسلیمنمیشود.
پاسخهای نظامی ایران مانند حمله موشکی به نقاط مختلف سرزمینهای اشغالی، پیامی روشن به تلآویو بود که هر اقدام خصمانه، پاسخی قاطع در پی خواهد داشت. در این بستر، کاهش همکاری با آژانس، بخشی از استراتژی کلان ایران برای مقابله با محور
غربی-عبری است.
نقش مجامع بینالمللی انفعال در برابر حقوق ایران
یکی از انتقادهای اصلی ایران به آژانس و دیگر نهادهای بینالمللی، انفعال آنها در دفاع از حقوق اعضای متعهد انپیتی است. در حالیکه ایران تحت شدیدترین رژیم بازرسیهای تاریخ آژانس قرار داشته، اسرائیل بدون هیچ نظارتی به توسعه زرادخانه هستهای خود ادامه داده است. این استاندارد دوگانه، نه فقط اعتبار انپیتی را تضعیف کرده بلکه اعتماد کشورهای در حال توسعه به نهادهای بینالمللی را از بین برده است.
شورای حکام آژانس که تحت نفوذ کشورهای غربی عمل میکند، در سالهای اخیر قطعنامههای متعددی علیه ایران صادر کرده است. این قطعنامهها که اغلب براساس ادعاهای بیاساس اسرائیل تنظیم شده، به جای حل مسائل، تنشها را تشدید کرده است. در مقابل، ایران با تأکید بر حق خود برای توسعه فناوری هستهای، از مجامع بینالمللی خواسته تا به وظایف خود در قبال اعضای متعهد عمل کنند.
تصمیم دیروز مجلس، آغاز مرحله جدیدی در روابط ایران و آژانس است. این اقدام اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به تشدید فشارهای غرب منجر شود اما در بلندمدت میتواند غرب را به بازنگری در سیاستهای خصمانه خود وادار کند.
ایران با تکیه بر توان داخلی و حمایت متحدان منطقهای و بینالمللی، در موقعیتی قرار دارد که میتواند از اهرمهای خود برای مذاکره از موضع قدرت استفاده کند. از سوی دیگر، آژانس نیز با چالشی جدی مواجه است. اگر این نهاد بخواهد اعتبار خود را حفظ کند، باید از سیاسیکاری فاصله گرفته و به نقش فنی و بیطرفانه خود بازگردد؛ در غیر این صورت، خطر تضعیف بیشتر انپیتی و بیاعتمادی کشورهای غیرغربی به نهادهای بینالمللی افزایش خواهد یافت.
تصمیم مجلس شورای اسلامی برای کاهش همکاری با آژانس، نه فقط واکنشی به سالها بیعدالتی بلکه گامی استراتژیک برای دفاع از منافع ملی و احقاق حقوق هستهای ایران است. در جهانی که استانداردهای دوگانه بر نهادهای بینالمللی حاکم است، ایران با صلابت در برابر فشارها ایستاده و نشان داده که حاضر به معامله بر سر استقلال خود نیست. آینده این تقابل به توانایی غرب در پذیرش واقعیتهای جدید و احترام به حقوق ملت ایران بستگی دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو «جامجم» با محمدرضا باهنر عضو تشخیص مجمع تشخیص مصلت نظام مطرح شد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال