ادبیات پایداری، داستان مقاومت و راویان جنگ و شهادت نیز کمتر به زنان آن زندگیهای شورانگیز میپردازند؛ مگر آنکه قصه مرد، از زبان مادر، همسر، خواهر یا دخترش بازگو شود! هنوز هم انتظار میرود زنانی که لابهلای ورقهای کتاب زندگی میکنند، صدای بلندی نداشته باشند، به خودشان اهمیت ندهند و فداکارانه برای ساختن یک مرد قهرمان بکوشند. روایت سنتی، زن را به عنوان سوژهای مستقل نمیبیند و به آن نمیپردازد، گویی زنان در داستان زندگی خودشان حضور ندارند، اما نویسندگان البرز این خلأ را حس کردند و به فکر رفع آن نقص بودند. «باشگاه ادبی گوهر» با انگیزه پرداختن به سوژه زن در کرج شروع به کار کرد تا گوهر، مسیری برای روایت متمرکز از زنان ایران باشد.آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی قفسه کتاب با فاطمه مهرابی، نویسنده، محقق، پژوهشگر، فعال حوزه کتاب و ادبیات و مدیر باشگاه ادبی گوهر در استان البرز است.
البرز، بستر ظهور زنان پیشرو و اثرگذار
فاطمه مهرابی، بنیانگذار باشگاه ادبی گوهر درباره چگونگی شکل گرفتن این مجموعه ادبی به قفسه کتاب گفت: ایده شکلگیری باشگاه ادبی گوهر از دل دغدغهای جدی برخاست که تلاش برای بازتعریف مفهوم زن در ادبیات معاصر و تاریخ مقاومت بود. با توجه به تجربیاتی که در حوزه زن و خانواده داشتم متوجه شدم به بازتولید الگوهای زنانه در قالبهای نوین و متناسب با مختصات فرهنگی و اجتماعی خود نیاز داریم.
مهرابی اضافه کرد: اهتمام بر اجرای این ایده از حضور من در جغرافیای استان البرز ریشه میگیرد. این منطقه جایگاه جغرافیایی خاصی دارد و از ترکیب فرهنگهای متنوع شکل گرفته، از نظر سابقه تاریخی نیز البرز منطقهای مهاجرپذیر و زیستگاهی پویاست که میزبان جریانهای فکری و اجتماعی مختلف و بستر ظهور زنان اثرگذار و پیشرو بوده و هست.
این نویسنده جوان با اشاره به مبنا قرار گرفتن سوژه زن در باشگاه ادبی گوهر افزود: زنان در این اقلیم معمولا فراتر از وظایف سنتی خود در حال نقشآفرینی بوده و هستند. البرز معلمان پیشرو، زنان و دخترانی که در عرصه انقلاب فعال بودند و کارآفرینان زن دارد. ما بر این نقطه تمرکز کردیم، قصه این زنان میتواند اثر گذار باشد.
وی در این رابطه تاکید داشت: البته نمیخواستیم صرفا زنانی که بر سکوی قهرمانی ایستادهاند را نشان دهیم، در باشگاه ادبی گوهر داستان زنانی را که قهرمانان خانوادههای خود هستند مد نظر قرار دادیم و به دنبال نقطهای بودیم که موضوعات اجتماعی مرتبط با حوزه زنان را با ادبیات پیوند دهیم.
«گوهر» انجمنی زنانه نیست!
مهرابی در ادامه گفت: این مسیر را با تاسیس باشگاه ادبی گوهر و برگزاری اولین جشنواره داستان کوتاه گوهر آغاز کردیم. هدف جشنواره تمرکز بر سوژه «زن قهرمان در خانواده» بود. داستانهای کوتاه جمعآوری شد و توانستیم جشنوارهای ملی را با پشتوانه استانی در سطح کشور برگزار کنیم.
مدیر باشگاه ادبی گوهر با اشاره به استقبال آقایان نویسنده از برنامههای این مجموعه گفت: «گوهر» زیر مجموعه حوزه هنری استان البرز است. نام گوهر این طور انتخاب شدکه به دنبال اسمی زنانه بودیم. اگر چه دغدغه موضوعی ما برای کار کردن بر سوژه زن متمرکز است، ولی گوهر انجمنی زنانه نیست. گروه ما متشکل از زنان و مردان بود و تنها با خانمها کار نمیکردیم. البته نسبت حضور آقایان درمجموعه زیر۵۰درصد است وخانمها بیش ازنیمی ازجمعیت انجمن راتشکیل میدهند.
این فعال عرصه کتاب و ادبیات ضمن تشریح فعالیتهای باشگاه گوهر گفت: از سال ۱۴۰۳ به عنوان یک باشگاه فرهنگی تولید محور، نشستهای ادبی را آغاز کردیم. تفکیک وتاسیس کارگروه روایت و داستان وطنز در دستورکار است و اعضای باشگاه متشکل از داستاننویسان، روایتنویسان، طنزنویسان، محققان، پژوهشگران و اهالی دیگر حوزههای ادبیات است. جلسات خوانش، تحلیل و نقد در کنار جلسات آموزشی به طور مرتب در این باشگاه برگزار میشود.
وی در این رابطه افزود: اولین محصول این محفل بعد از برگزاری جشنواره ادبی گوهر با عنوان مجموعه داستان کوتاه گوهر تهیه شد که به طور کامل نتیجه فرآیند آموزش در حین تولید اثر است. این کتاب به زودی منتشر میشود.
تصویر زن مسلمان ایرانی در گفتمان انقلاب اسلامی
مهرابی با تاکید بر نگاه زنانه به موضوع مقاومت تشریح کرد: اولویت موضوعی ما زن و خانواده است. زن از نظر نقش کلیدی که در خانواده و اجتماع دارد مورد توجه نویسندگان باشگاه ادبی گوهر است. به طور مثال این محفل ادبی در حال حاضر روی مجموعهای با موضوع مقاومت کار میکند، ولی سعی ما نگاهی زنانه به این کلان موضوع است و به قهرمانان زن مقاومت پرداختهایم. به طور مثال وقتی به زندگی بزرگان مقاومت توجه میکنیم، زنی که در آن زندگی و حماسه وجود داشت را دنبال میکنیم. این رویکرد نسبتی با دیدگاههای فمنیستی ندارد، این انجمن به دنبال حقوق زنان نیست. ما تصویر زن مسلمان ایرانی در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی را نشان میدهیم.
وی افزود: روال به این صورت بود که دوستان از استان البرز به تهران میرفتند و در جلسات ادبی شرکت میکردند؛ ولی باشگاه گوهر این توفیق را دارد که میزبان نویسندگانی از تهران باشد. قبلا به این صورت بود که نویسندگان کرج به تهران میرفتند و آنجا کار میکردند، به همین دلیل دور و بر ما کسی نبود و فکر میکردیم دراستان البرز نویسندگان زیادی نداریم.
مهرابی برنامههای آینده مجموعه را اینطور شرح داد: برنامه ما برای آینده، تقویت کارگروههاست تا هرکدام بهطور مستقل زیرمجموعه داشته باشند و کار کنند. کار بعدی مجموعه روایتهایی از محلات استان البرز است که سعی میکنیم با نگاهی زنانه اجرا شود. دغدغه باشگاه گوهر کار در حوزه مقاومت است، اما مقاومتی که از کنج خانه یک زن آغاز میشود را هم مد نظر داریم.
این نویسنده و محقق در توصیف چالشهای این کار گفت: نویسندهها صاحبنظر و اهلتفکر هستند. از سویی رقابتهایی در میان این گروه وجود دارد. بههمیندلیل اداره انجمنهای ادبی کار سختی است. یکی از موانع استانیبودن محفل ما بود و وقتی که میخواستیم حرکتی ملی انجام دهیم باید به این سؤال پاسخ میدادیم که چرا ما؟ چون این انتظار وجود داشت که ما در حوزه استان البرز کار کنیم. ولی تصمیم داشتیم گامی فراتر بگذاریم. این ظرفیت را در کار بچهها میدیدیم که رقابتهای جدیتری را تجربه کنند.
وی در این رابطه ادامه داد: چشمانداز کار ما وسیع است. خلأ و کمبودی دربرجستهکردن و بهتصویرکشیدن نقش زن مسلمان ایرانی احساس کردیم و وارد این حوزه شدیم و با هرکسی که این پرچم را بلند کند همکاری میکنیم. ولی نمیتوانیم درباره این سوژه اصیل و قابل توجه، صرفا در سطح استانی فکر کنیم و ملی کار نکنیم. موانع ما از این جنس بود ولی مدیریت حوزه هنری استان البرز با تمام توان پای باشگاه ادبی گوهر ایستاد و روح تازهای در کالبد ادبیات مقاومت در استان البرز دمیده شد.
آغاز با «حیات طیبه»
فاطمه مهرابی در پایان گفتوگو با اشاره به فعالیتهای ادبی خود گفت: تحصیلات دانشگاهی من در حوزه ادبیات نمایشی است و با هنرهای دراماتیک آشنایی داشتم. اما اولین کتاب من در حوزه زن و سبک زندگی با عنوان «حیات طیبه» در سال ۱۳۹۲ منتشر شد. حدود هشت سال است که در حوزه داستان و روایت کار میکنم. زندگی شهید محسن صادقی از نگاه مادر ایشان و کتابی با عنوان «آقای مهندس» که زندگی شهید محمد طرحچی است، ازجمله کارهای من در حوزه تاریخ شفاهی و ادبیات پایداری است. آخرین کارم در مرحله بازنویسی است که کتابی در مورد شهید روحالله عجمیان است.