فرانسه با شکست لهستان، برای رقبا خط و نشان کشید

رکوردها در تسخیر امباپه

صلح آمریکایی؛ تحمیل یا تعامل؟

صلح مبتنی بر قدرت یا صلح قدرت‌محور بیشتر متضمن اجبار و تحمیل و سلطه است و بنابراین وقتی گفته می‌شود صلح از طریق قدرت، این بیشتر متضمن نوعی سلطه و هژمونی نظامی، سیاسی و اقتصادی است. 
کد خبر: ۱۵۰۵۸۷۲
نویسنده دکتر سید‌جلال دهقانی فیروزآبادی | استاد روابط بین‌الملل
 
این مفهوم در گذشته بیشتر بعد نظامی داشته اما امروزه وقتی به زبان می‌آید، استفاده حداکثری از قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی در راستای منافع ملی آن کشور مد نظر است. بنابراین، این مفهوم متضمن نوعی برتری‌طلبی سیاسی و اقتصادی و نظامی است. برخی مواقع تاکید بر قدرت نظامی اهمیت بیشتری دارد. بنابراین، صلح از طریق قدرت یک تعریف کوتاه و مختصر از بازدارندگی است. بعضی وقت‌ها کشورها از جمله آمریکا به‌جای اصطلاح بازدارندگی، از این مفهوم استفاده می‌کنند. بنابراین، متضمن افزایش قدرت یا بکارگیری قدرت حداکثری برای مقابله با دشمنان و تهدیدات علیه آمریکا به‌منظور منصرف‌کردن آنهاست و بیشتر یک استراتژی برای مقابله با رقبا و به‌خصوص دشمنان و تهدیدات آمریکا محسوب می‌شود؛ گرچه ترامپ در چارچوب این سیاست یا دکترین صلح از طریق قدرت، از قدرت اقتصادی و سیاسی نیز استفاده می‌کند. بنابراین می‌توان گفت معنای صلح از طریق قدرت، یعنی اعمال حداکثری قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی آمریکا در مقابل دشمنان و رقبا، از جمله چین، کره شمالی و ایران. صلح از طریق قدرت نوعی نظامی‌گری و نوعی سیاست سلطه و حتی می‌توان گفت خشونت‌ورزی است که در چارچوب مفهوم صلح پوشش‌داده شده است. یعنی پوشش صلح، برای توجیه اعمال سیاسی و قدرت توسط آمریکا به‌کار گرفته می‌شود. این صلح از طریق قدرت می‌تواند به‌صورت یک‌جانبه یا چندجانبه یا تلفیقی از هر دو باشد. صلح به‌صورت یک‌جانبه یعنی همان‌طور که ترامپ اعلام کرده، آمریکا برای افزایش قدرت خود و به‌عنوان عظمت بزرگ به آن می‌نگرد. گاهی مواقع نیز برای افزایش قدرت در چارچوب چندجانبه نیز اقدام می‌شود که در قالب ائتلاف‌سازی و اتحادسازی صورت می‌گیرد. بنابراین صلح از طریق قدرت، به‌معنای بازدارندگی در برابر دشمنان آمریکا و تهدیدات است و نه در برابر دوستان آمریکا. نقش دوستان و هم‌پیمانان آمریکا در این چارچوب بر حسب مشارکت آنها در ارتباط با اتحاد و ائتلاف‌ها با آمریکا تعریف می‌شود و همچنین پرداخت هزینه‌های دفاعی که ما شاهدیم ترامپ به‌خصوص در مورد اروپا و ناتو و کشورهای حوزه خلیج‌فارس تأکید بر پرداخت هزینه‌های عضویت در این اتحادها و ائتلاف‌ها دارد تا آنها به افزایش قدرت و حفظ سلطه و هژمونی آمریکا کمک نمایند. دوم این‌که باید هزینه‌های این قدرت‌طلبی و اعمال قدرت را نیز پرداخت کنند‌؛ بنابراین دکترین صلح از طریق قدرت، در قبال هم‌پیمانان و دوستان آمریکا به‌معنای مشارکت در بازدارندگی چندجانبه است. بنابراین، می‌توان گفت در چارچوب صلح از طریق قدرت، در رابطه با دوستان و هم‌پیمانان آمریکا، تسری‌دادن صلح هژمونیک به دوستان آمریکا در مقابل دشمنان و تهدیدات مشترک مدنظر است. این امر در طول جنگ سرد نیز رایج بود و آمریکا چتر امنیتی خود را بر هم‌پیمانانش گستراند و امنیت را به این کشورها ارائه داد و تفاوتش با امروز این است که این کشورها نیز باید هزینه آن را بپردازند. 
بنابراین صلح از طریق قدرت در دکترین ترامپ، به‌معنای تلاش برای ایجاد صلح بین‌المللی و منطقه‌ای نیست، بلکه پوششی برای نظامی‌گری و سلطه آمریکا در تمامی ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی است. در مورد ایران نیز همین روند حاکم است‌؛ در مذاکرات هسته‌ای هم به‌صورت کلی و هم ویژه گفته شده که سیاست آمریکا «صلح از طریق قدرت» است. اما در مقابل ایران، هم از تهدید نظامی استفاده می‌شود هم فشارهای اقتصادی و سیاسی. قدرت از طریق صلح بیشتر سیاستی است که مخالفین و رقبای آمریکا را هدف قرار داده است. وقتی آمریکا بحث صلح از طریق قدرت را به‌میان می‌آورد، به ذهن‌مان این‌گونه متبادر می‌شود که آمریکا باید به اسرائیل فشار آورد تا دست از جنایت علیه بشریت بردارد و صلح برقرار شود اما می‌بینیم در مفهوم صلح از طریق قدرت، اعمال فشار بر هم‌پیمانان آمریکا برای توقف و کنار‌گذاشتن جنگ‌طلبی و نظامی‌گری نیست؛ نمونه بارز آن، اقدامات و جنایاتی است که اسرائیل در غزه مرتکب می‌شود. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
جا مانده از نسل هوش مصنوعی

در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس، تهدیدات و فرصت‌های هوش مصنوعی برای خانواده‌های ایرانی را بررسی کرده‌ایم

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

نیازمندی ها