در خبری که این انتشارات منتشر کرده، آمده است که کتاب یادشده، نه یک زندگینامه سنتی است و نه صرفا مجموعهای از خاطرات شخصی؛ بلکه روایتی است ژرفنگر و لایهمند از انسانی که تأثیر تربیتی و معرفتی او در شکلگیری شخصیت رهبر انقلاب، چنان بنیادین است که هیچ تحلیلی از منش و سلوک ایشان، بدون شناخت آن پدر، کامل نخواهد بود. این کتاب بر پایه سخنان و نوشتههای رهبر انقلاب تنظیم شده که سالیان مختلف در میان گفتوگوها، دیدارها و جلسات گوناگون بیان کردهاند و هرگز به نیت تدوین یک خاطرهنگاری جامع یا زندگینامه منسجم ابراز نشده بود اما با پژوهش و تدوین دقیق، این مجموعه به شکلی روشمند گردآوری، تنظیم و ویرایش شده تا تصویری روشن و صادق از پدر و استاد محبوب رهبر انقلاب اسلامی را پیش چشم مخاطبان قرار دهد بهطوری که متن نهایی نیز پیش از انتشار به رؤیت و تایید معظّمله رسیده است. در این کتاب، برخی اسناد مربوط به زندگی رهبر معظم انقلاب از جمله قدیمیترین عکس ایشان که مربوط به آبان ۱۳۱۹ و یکونیم سالگی است، برای نخستینبار منتشر میشود.
کتاب «روایت آقا» در قطع رقعی و ۳۱۲ صفحه در حال چاپ است و از هفته اول خرداد توسط انتشارات انقلاب اسلامی در دسترس عموم علاقهمندان قرار میگیرد.
«آقا» که بود؟
مشهدیهای قدیمی، آیتالله سیدجواد حسینی خامنهای را خیلی قبلتر از اینکه فرزندانشان وارد مبارزات سیاسی شوند و یکی از آنان رئیسجمهور و رهبر کشور شود، میشناسند. از قدیم منزل این روحانی پرهیزکار محل مراجعه مردم مشهد بوده و کوچه محل زندگی ایشان نیز به «کوچه خامنهای» مشهور بوده است.
سیدجواد حسینیخامنهای اگرچه در شهر شبستر آذربایجانشرقی به دنیا آمده بود اما سالیان طولانی مجاور حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد بود و به همین دلیل مردم مشهد او را یکی از خودشان میدانستند و به او انس و دلبستگی زیادی داشتند. پدر سیدجواد، آیتالله حاج سیدحسین خامنهای از عالمان مشهور تبریز و امام جماعت مسجد جامع این شهر بود که نسبش به سلطان سیدمحمد از سادات حسینی که با چهار واسطه فرزند امام سجاد(ع) میشود، میرسد.
سیدجواد در جوانی به مشهد رفت و در همان شهر تحصیلاتش را پی گرفت و در حوزه علمیه مشهد از محضر بزرگانی چون میرزامحمد آقازادهخراسانی، حاجحسین قمی، حاجفاضل خراسانی، حاج میرزامهدی اصفهانی، آقا بزرگ حکیم و حاج شیخ اسدالله یزدی استفاده کرد و بعد از آن چندسالی هم به نجف اشرف رفت و در حلقه درس میرزای نائینی، محمدحسین غروی اصفهانی، آقاضیاء عراقی وحاج سید ابوالحسن اصفهانی شرکت کردو پس از کسب اجازه اجتهاد به مشهد برگشت.
فشار دستگاه پهلوی به آیتالله
با شروع نهضت امامخمینی(ره) پسران حاج سیدجواد به حلقه اول طرفداران و مبلغان امام(ره) در مشهد تبدیل شدند. به همین دلیل این خانواده تحت مراقبت دستگاه بود و در دورههایی هم سیدمحمد، هم سیدعلی و هم سیدهادی در زندان رژیم شاه بودند. شهربانی و ساواک رژیم، پدر آنها هم را تحت مراقبت و فشار قرار داده بود و گاهی برای ایشان مزاحمتهایی ایجاد میکرد. حضور فرزندان آیتالله در صف اول مبارزه با رژیم شاه به محبوبیت سیدجواد افزوده بود. مردم او را دانشمندی پاکدست، بیاعتنا به دنیا و مردمدار میدانستند و عشق او به دانش و کتاب زبانزد بود. آیتالله سید محمدعلی قاضیطباطبایی وقتی در سال ۱۳۵۱ به مشهد رفت، هنگام ملاقات با آیتالله خامنهای خطاب به فرزندان وی گفت: من ۴۰ سال قبل همراه پدرم از تبریز به مشهد آمدم و برای دیدن آقا، سری به ایشان زدم. ایشان ۴۰ سال پیش همان جایی نشسته بود که الان نشسته و من همان جایی نشستم که پدرم نشسته بود و این اتاق و این خانه کمترین تغییری نکرده است. هنگامی که آیتالله سیدجواد خامنهای در تابستان ۱۳۶۵ درگذشت، امام در پیامی خطاب به آیتالله سیدعلی خامنهای، ایشان را فردی توصیف کردند که «عمری با علم و تعهد و تقوا بهسر بردند». امامجمعه وقت مشهد، مرحوم ابوالحسن شیرازی بر پیکر ایشان نماز گزارد و آن دانشمند مردمدار و شیفته امام رضا(ع)، در رواق پشت ضریح امام رضا(ع) جنب دارالفیض به خاک سپرده شد.
حضور معنوی در مشهد الرضا
بازگشت سیدجواد خامنهای به ایران، همزمان بود با دوران استبداد رضاخانی اما او با همه فشارهای دستگاه حاکمه، لباس روحانیت را کنار نگذاشت و به همین دلیل نزد مردم مشهد به شخصیتی محبوب تبدیل شد. در بازگشت به مشهد، با دختر آیتالله حاج سیدهاشم میردامادی، معروف به «نجفآبادی» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج چهار پسر و یک دختر به نامهای سیدمحمد، سیدعلی، بدرالسادات، سیدهادی و سیدمحمدحسن بود. آیتالله خامنهای پدر در این سالها در حوزه علمیه مشهد تدریس میکرد، در مسجد صدیقیها، مشهور به مسجد آذربایجانیهای بازار مشهد، امامت جماعت بود و از امامان جماعت مسجد جامع گوهرشاد نیز محسوب میشد. بسیاری از علمای تراز اول زمان از جمله آیتالله میلانی، علامه طباطبایی، حاج شیخ هاشم قزوینی، امامخمینی(ره) و بیشتر علمای معروف آذربایجان، روابط نزدیک و دوستانهای با او داشتند و آشنایی و دوستی وی با امام احتمالا به اوایل دهه ۴۰ قمری، یعنی پیش از سفر حاج سیدجواد به نجف میرسد. در آن زمان امامخمینی (ره) در مشهد، مهمان حاج شیخ علیاکبر نوغانی بودند که بهواسطه این حضور، دیدار و آشنایی میان امام و آیتالله خامنهای پدر اتفاق افتاد.