حادثه بندر شهید رجایی، نزدیکترین حادثه بزرگ به ۱۸اردیبهشت، روز جهانی صلیبسرخ و هلالاحمر است و با توجه به حضور فعالانه حدود ۴۵۰امدادگر در این عملیات، با علیرضا مظفری، معاون امداد و نجات استان هرمزگان صحبت کردیم. او در اولین لحظات وقوع حادثه در صحنه حاضر بود و حالا هم که عملیات پایان یافته، همچنان برای بازدید از صحنه و تهیه گزارش به بندر رفتوآمد دارد. مظفری حدود ۱۳ سالی است که در سمت معاون امداد و نجات استان فعالیت میکند.
چه زمانی از وقوع حادثه بندر مطلع شدید؟
حوالی ساعت یک ظهر روز شنبه ششم اردیبهشت، وقوع حادثه آتشسوزی به مرکز EOC (مرکز هماهنگی و پشتیبانی جمعیت هلالاحمر) استان اعلام شد و بلافاصله پس از اعلام گزارش، سه تیم یعنی تیم واکنشسریع استان، تیم اسکله و تیم دیگری از نزدیکترین پایگاه به بندر اعزام شدند؛ چون حدس میزدم که حادثه وسیع باشد، آمبولانسها و خودروهای نجات را هم اعزام کردیم و بعد از آن، دوتیم دیگر هم همراه با آمبولانس به محل اعزام شدند و دستور آمادهباش امدادگران و داوطلبان در همه شهرستانها، برای شرکت در عملیات صادر شد. پس از هماهنگی تیمها و گزارش دادن به ستاد عملیات کل جمعیت، به همراه مدیرعامل جمعیت استان برای بازدید از منطقه به محل حادثه رفتم.
شرایط در بندر چگونه بود؟
فاصله بندر تا شهر حدود نیم ساعت تا ۴۰ دقیقه است اما دود ناشی از آتش، از شهر هم قابل دیدن بود؛ جاده بندر، عموما پرترافیک نیست اما آن روز در بخشی از جاده، در کمربندی، ترافیک سنگینی وجود داشت و پلیس هم اجازه تردد به خودروها را نمیداد، البته خودروهای امدادی اجازه تردد داشتند. جاده پر از خودروهایی بود که سقف آنها به خاطر فشار ناشی از انفجار و آتشسوزی جمع شده یا شیشههایشان شکسته بود. همه اینها نشان از یک حادثه با وسعت زیاد میداد. تردد و ترافیک در بخشی از جاده، بهقدری بود که مجبور شدیم از شانه خاکی جاده تردد کنیم. حدود یک ساعت بعد، به گیت بندر رسیدیم. سقف گیت خراب شده و ترافیک و شلوغی در آنجا هم زیاد بود. همه میخواستند بدانند که چه به سر بندر آمده است. تیمهای ما رسیده بودند. گزارش حادثه را پس از رسیدن به محل، دریافت کردیم و دستور کار برای شروع عملیات و انجام وظایفمان توسط استانداری مشخص و قرار شد تا امدادگران ما کار جستوجو و نجات مصدومان و رسیدگی به مصدومان سرپایی را انجام دهند و آمبولانسها هم مجروحان را به مرکز درمانی که نزدیک به بندر بود، برسانند. آن زمان، هنوز بسیاری از افراد زنده بودند و امکان نجات مصدومان وجود داشت، تا شب امدادگران کار رسیدگی به مجروحان و جستوجو را بهعهده داشتند و بعد از آن، عملیات جستوجو برای پیدا کردن اجساد شروع شد.
سختترین بخش امداد و نجات در حادثه چه بود؟
آتشسوزی بندر شبیه به یک جنگ بود، از این لحاظ این تشبیه را میکنم، چون که تعداد زیادی از هموطنانمان مفقودالاثر شدند و آتش آنقدر وسیع بود که بسیاری از سرمایه و اموالی را که مردم بهسختی بهدست آورده بودند، سوخت و خاکستر کرد. چشمانتظاری خانوادهها برای پیدا کردن اثری از پیکر عزیزشان، همه اینها سختترین بخشهای عملیات جستوجو بود که احساسات انسان را جریحهدار میکند. به خاطر چشمانتظاری خانوادهها، امدادگران ما به صورت شبانهروزی و ۲۴ ساعته تلاش میکردند؛ حتی بسیاری از آنها استراحت هم نکردند، باوجود اینکه نیروهای امدادگر جایگزین میشدند اما امدادگران نمیخواستند صحنه را ترک کنند.
تلخترین خاطره شما از عملیات چیست؟
در همان لحظه ورود به بندر، امدادگران در حال رسیدگی به فردی بودند که بهشدت مجروح شده بود. حال او خیلی بد بود و با وجود اینکه برای نجات این شخص بسیار تلاش شد اما متاسفانه جان خود را از دست داد. علاوه بر این دیدن صحنه پارکینگ بندر هم تلخ بود. پارکینگ پر از خودروهایی بود که آسیب دیده و بدتر اینکه صاحبان آنها برای بردن خودروی خود مراجعه نکرده بودند. این صحنه یعنی که صاحبان یا جان خود را از دست داده بودند یا این که بهشدت مجروح و آسیب دیده بودند. تا آخرین روز پایان عملیات، دیدن پارکینگ برایم تلخ و دردناک بود.
این روزها شرایط بندر را چطور ارزیابی میکنید؟
عملیات جستوجو پایان یافته وهیچ امدادگری در بندر نیست اما اگرسازمان بنادر یا سازمان بحران، احتمال پیدا کردن پیکری را دهد و از مادرخواست کمک کند،ما دوباره عملیات راشروع میکنیم.درحال حاضربه صورت روزانه،ازبندر بازدید میکنم.
آیا امدادگری در این عملیات آسیب دید؟
خوشبختانه خیر. ۹۰ تیم امدادی شامل ۴۵۰ نیروی عملیاتی ما و هیچ یک از نیروهای آتشنشانی در این عملیات آسیب ندید. البته امدادگران ما به خاطر ضعف و خستگی، نیاز به سرمدرمانی پیدا کردند.
امدادگران برای عملکرد بهتر در این حادثه، به چه نیاز داشتند؟
این عملیات، بهدلیل وسعت و شکل حادثه، کمنظیر بود. برای عملکرد بهتر، ما نیاز به آموزشهای بیشتری برای مواجهه با اتفاقات اینچنینی داریم. در لحظه اول و در این عملیات، نیاز به استفاده از ماسک باید انجام میشد که بلافاصله بعد از نیاز و بازدید از محل، از شهر که نزدیک بندر بود، تامین کردیم.
از حادثه تلخ بندر چه درسی گرفتید؟
اینکه باید آماده باشیم و آموزشهایمان را بیشتر کنیم. دراین عملیات بحث موادشیمیایی مطرح نبود امالازم است که تجهیزات انفرادی برای مقابله با مواد شیمیایی تامین شود وماسکهای بهتری داشته باشیم. آموزش برای آمادگی مهمترین است و بهخاطر همین، با وجود اینکه نیاز به امدادگر از خارج از استان نداشتیم، درحین عملیات از چند تیم امدادی از استانهای کرمان، بوشهر، اصفهان و مرکزی، خواستیم که در عملیات شرکت کنند.
مراقبت از روح و روان امدادگران
درست مانند هر حادثه دیگری، آتشسوزی بندر شهید رجایی ابعاد گستردهای داشته است؛ حدود ۱۲۴۰ نفر مصدوم شدند و تاکنون بیش از ۷۰ نفر نیز جان خود را از دست دادهاند. به گفته مظفری، بیش از هفت روز، امدادگران در بطن حادثه بودند و برای پیدا کردن پیکر هموطنان خود به صورت شبانهروزی تلاش کردهاند.او میگوید: «حس مسئولیتپذیری و فکر این که خانوادهای چشمانتظار بازگشت عضو خانواده است، فشار روحی و روانی زیادی را به امدادگران وارد کرده است» و این باعث شد تا آنها تلاش بیشتری برای جستوجو کنند. اما آتشسوزی گسترده، بسیاری از پیکرها را از بین برده بود. همه اینها به گفته او، اثرات منفی روحی و روانی زیادی بر امدادگران داشته است. هرچند که یکی از خدمات جمعیت هلالاحمر در این حادثه، بهکارگیری تیمهای سحر، گروه سفیران حمایت روانی برای خانوادهها و بازماندهها بود اما حال که عملیات پایان یافته است، امدادگران هم مشاوره میشوند. مظفری میگوید که این برنامه استانداری است تا با کمک روانشناسان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، برنامههای آموزشی برای امدادگران و بازماندگان برگزار شود، تا شاید برخی از ابعاد روانی حادثه دردناک کاهش پیدا کند.