در فروردینماه ۱۳۹۸، درنتیجه چندین ماه اعتراضات خیابانی و وقوع یک کودتای نظامی، رئیسجمهور عمر البشیر که به مدت تقریبا ۳۰ سال با توسل به رویههای اقتدارگرایانه حکومت کرده بود، از این منصب برکنار شد. یک دولت انتقالی مرکب از رهبران نظامی و غیرنظامی تشکیل شد که بتواند امنیت ملی را تاحدی بازگرداند و مقدمات برگزاری انتخابات آزاد و دستیابی سودان به دموکراسی را فراهم کند. یک اقتصاددان به نام عبدالله حمدوک به عنوان رئیس حکومت غیرنظامی منصوب شد و سازمانی به نام «شورای حاکمیتی»، مسئولیت انتقال از نظام سیاسی پیشین را عهدهدار شد اما با بروز اختلافاتی میان مقامات ارتشی و غیرنظامی، شورا بر سر تحقیقات در مورد جنایات گذشته نیروهای مسلح، در سوم آبان ۱۴۰۰ (اکتبر ۲۰۲۱)، ارتشبد عبدالفتاح البرهان که رئیس شورای حاکمیتی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح و عالیترین فرمانده نظامی سودانی محسوب میشد، طی یک کودتای نظامی، دولت انتقالی را منحل کرد و با اختلال در اینترنت و بازداشت سیاستمداران غیرنظامی از جمله حمدوک، وضعیت اضطراری اعلام کرد.طی روزهای پس از کودتا، معترضان پس از دو سال مجددا به خیابانها آمدند و بازیابی حکومت مدنی را درخواست کردند. اعتراضات عمدتا مسالمتآمیز با خشونت حکومت نظامی مواجه شد. جامعه بینالمللی با اعمال فشار بر دولت جدید باعث شد چند ماه بعد حمدوک به پست پیشین خود بازگردد اما کمی پس از یک سال او تحت فشار داخلی استعفا داد. اقتدارگرایی و ناکارآمدی اقتصادی همچنان پابرجا بودند اما مهمتر از آن بیثباتی سیاسی بود. RSF اکنون یک اپوزیسیون مسلح قدرتمند بود که به خاطر نقش خود در تحقق کودتا سهم خود از قدرت سیاسی را طلب میکرد.
دو جناح قدرتطلب
ژنرال البرهان پیشنهاد میکرد که طی یک دوره دو ساله، RSF در نیروهای مسلح رسمی سودان ادغام تا به یک گروه قانونی و فرمانبردار از ستاد مشترک تبدیل شود. اما بر سر مدتزمان و چگونگی ادغام، اختلافاتی پیش آمد. RSF بازه زمانی ۱۰ ساله و دولت دورهای دوساله را پیشنهاد میکرد. همچنین اختلافاتی نیز بر سر نقش سیاسی مقامات دوره عمر البشیر به وجود آمد. RSF خواهان مجازات سیاستمداران دولت پیشین بود؛ اما SAF که از تقویت اسلامگرایان دولت مخلوع پشتیبانی میکرد، آنها را در برخی از مناصب کلیدی استخدام کرد و با استرداد و محاکمه سیاستمدارانی که از سال ۹۸ در خارج از کشور حضور داشتند، مخالفت داشت. نهایتا در ۲۶ فروردین ۱۴۰۲(۱۵ آوریل ۲۰۲۳)، با آغاز حملات «نیروهای پشتیبانی سریع» به اماکن دولتی در خرطوم (پایتخت) و کشتهشدن ۲۵ نفر، جنگ داخلی آغاز شد. از آن به بعد دو جناح نهتنها بر سر قدرت سیاسی، بلکه بر سر کنترل شهرها، مناطق و منابع معدنی غنی سودان با یکدیگر ستیز داشتند. منازعهای که در ابتدا ماهیت سیاسی داشت، بهزودی درونمایه اقتصادی پیدا کرد. منطقه غربی دارفور و ایالت کوردوفان جنوبی غنی از معادن طلا میباشند. یک شرکت معدنی به نام الجُنَید که با خانواده حمتی مرتبط است، از این مناطق طلا استخراج کرده و آن را صادر میکند، عملی که حاکمیت دولت مرکزی و SAF بر این مناطق را به چالش میکشد. همچنین در منطقه دارفور و استان نیل آبی، زمینهای حاصلخیز کشاورزی و منابع آبی فراوان وجود دارد. قبیله عرب «جَنجَوید» که RSF به لحاظ قومیتی در آن ریشه دارد، در این مناطق با قبیله آفریقایی «ماسالیت» درگیر میشود تا کنترل خود بر اراضی را تثبیت کند. علاوهبر اینها، تعدادی خط لوله، پالایشگاه و پایانه صادرات نفت در سودان وجود دارد که کنترل بر آنها میتواند جریان ثروت را از رقبای سیاسی منحرف کند. در شرق کشور نیز جادههایی که به بندر استراتژیک بورتسودان در دریای سرخ منتهی میشود، محل مناقشات طرفین بوده است.
تلفات و مداخلات خارجی
جنگ طی دو سال تلفات شدیدی به دنبال داشته است. کمیته بینالمللی نجات، جنگ داخلی سودان را «بزرگترین بحران انسانی ثبتشده» نامیده است. در نتیجه این جنگ، ۱۳میلیون نفر آواره شدهاند که از این تعداد، تقریبا چهار میلیون نفر به سایر کشورها بهویژه مصر، سودان جنوبی، چاد، اتیوپی و جمهوری آفریقایمرکزی گریختهاند. تعداد دقیق کشتهشدگان مشخص نیست اما تخمین زده میشودکه به دهها هزار برسدکه عمدتا غیرنظامی هستند.طبق برآوردها، تنها در۱۴ماه ابتدایی جنگ، در ایالت خرطوم ۶۰ هزار نفر کشته شدهاند. تقریبا ۲۴.۶میلیون نفر در ناامنی غذایی حاد قرار دارند و ۶۳۷ نفر با قحطی مواجهند. اکنون ایالتهای دارفور غربی، دارفور جنوبی و قسمتهایی از کوردوفان جنوبی در کنترل RSF قرار دارند، در حالی که ایالتهای شرقی نیل آبی، نیل سفید، سِنّار، القَضارِف، کَسَلا ودریای سرخ تحت حاکمیت SAF میباشند. نیروهای وفادار به البرهان توانستهاند بندر بورتسودان و مسیرهای منتهی به آن را تصرف کنند. در ۲۵ مارس ۲۰۲۵ (۵ فروردین ۱۴۰۴) نیروهای مسلح سودان موفق شدند با بازپسگیری کاخ ریاستجمهوری و فرودگاه بینالمللی خرطوم و شهر اُمدُرمان در مجاورت آن، سودان مرکزی را نیز به سیطره خود درآورند اما همچنان تا پیروزی کامل فاصله دارند. هر دو طرف مرتکب جنایات جنگی و نقض حقوق بشر شدهاند، ازجمله به خاطر حملات RSF به اردوگاههای پناهندگان در الفاشِر، زَمزَم و ابوشوک وحمله هوایی SAF به بازارشهر کَبکَبیه،که همگی در ایالت دارفور شمالی اتفاق افتاده است. در این جنگ ویرانگر مداخلات خارجی هم در میان است: مصر به خاطر توان رزمی بالاتر SAF از آن به صورت دیپلماتیک و لوژستیکی پشتیبانی میکند و ترکیه هم به منظور ایجاد نفوذ اقتصادی درسواحل شرقی سودان و بهویژه استفاده از بندر سواکن، دولت ژنرال البرهان رامشروع میداند. ازطرفی، امارات متحده عرب وگروه واگنر روسیه، از RSF به صورت دیپلماتیک، مالی و تسلیحاتی حمایت کردهاند. گروه واگنر به قاچاق طلای این گروه شبهنظامی کمک میکند و امارات هم به دنبال قراردادهای ترجیحی برای خرید طلا از آن است. درجنگ یمن، RSF متحد امارات محسوب میشد و اکنون امارات متحد RSF در جنگ داخلی سودان است.