موضوع گردوغبار یک موضوع چندوجهی، درهمتنیده وپیچیده است ودستگاههای اجرایی متعددی درآن نقش دارند. آسیبهای ناشی از این پدیده نیز طیفهای مختلفی را در برمیگیرد و این مسأله میتواند پیامدهای اجتماعی و حتی ملاحظاتی را در حوزه سیاستگذاری و مباحث مرزی بهدنبال داشته باشد.به همین دلیل باید ساختار مدیریت گردوغبار کشور مورد بازبینی قرار بگیرد.در حال حاضر مدیریت این موضوع به عهده سازمان حفاظت محیطزیست گذاشته شده است، ولی آیا در طول هفت سال گذشته که این سازمان تولیت این کار را برعهده داشته، آیا سیاستهای درست و مناسبی را برای کنترل پیامدهای ناشی از این پدیده دنبال کرده یا خیر؟ آیا منابع کافی در جهت پیشبرد سیاستهای کاهش خسارتهای گردوغبار تخصیص پیدا کرده است؟ بهنظر میرسد نتایج خیلی کمتر از آن چیزی است که باید باشد. یک مقایسهای در اینخصوص با کشورهای حوزه خلیجفارس و آسیای میانه، نشان میدهد که ما بودجهریزی مناسبی نسبت به این موضوع نداشتهایم. از سوی دیگر موارد فنی لازم نیز بهدرستی مد نظر قرار نگرفته است؛ برای نمونه باید دید در حوضههای آبخیز بالادست چه شرایطی حاکم است؟ مانند برداشتهای بیرویه و توسعه نامتوازن اراضی کشاورزی و بهرهوری نامطلوب از منابع آب در بالادست؛ همه اینها کمک کرده تا کانونهای گردوغبار در پاییندست شکل بگیرد.