آنچه میتوان از فرمانهای او طی این مدت متوجه شد، این است که به نظر میرسد حرفهای او بیشتر از آنکه مربوط به تغییرات سیاست جهانی باشد، مربوط به چیزی است که او به آن، بیشتر از همهچیز علاقه دارد؛ «پول».
ماجرای تعرفههای ترامپ به سیاستهای تجاریای اشاره دارد که او در دوره ریاستجمهوری خود (چه در دور اول و چه در دور دوم) دنبال کرده است. این سیاستها عمدتا بر اعمال تعرفههای گمرکی بر کالاهای وارداتی از کشورهای مختلف، بهویژه چین، کانادا، مکزیک و اتحادیه اروپا، تمرکز دارند. هدف اصلی او از این تعرفهها، آنطور که خودش مدعی است؛ تقویت اقتصاد داخلی آمریکا، حمایت از صنایع و مشاغل آمریکایی، کاهش کسری تجاری و البته آنچه مهمتر از همه است، فشار آوردن به کشورها برای تغییر سیاستهایشان عنوان شده است.ترامپ از مدتها پیش اعتقاد داشته که سیستم تجارت جهانی به ضرر آمریکا عمل میکند و کشورهای دیگر با سوءاستفاده از تجارت آزاد، مشاغل و ثروت آمریکا را به تاراج بردهاند! او تعرفهها را ابزاری برای«عادلانه کردن» تجارت وبازگرداندن تولید به داخل آمریکامیبیند.بهعنوان مثال؛در دوراول ریاستجمهوریاش (۲۰۲۱-۲۰۱۷)، تعرفههایی بر فولاد (۲۵درصد) و آلومینیوم (۱۰درصد) از کشورهای مختلف اعمال کرد و همچنین تعرفههای سنگینی بر کالاهای چینی گذاشت که به جنگ تجاری با چین منجر شد. او همچنین در سال ۲۰۱۸ تعرفههایی تا ۵۰درصد بر ماشینهای لباسشویی و پنلهای خورشیدی وارداتی وضع کرد تا ظاهرا از تولیدکنندگان داخلی حمایت کند. در دور دوم ریاستش، ترامپ وعده داده بود تعرفههای گستردهتری اعمال میکند. تا همین چند هفته پیش تعرفه ۲۵درصد بر کالاهای وارداتی از کانادا و مکزیک و تعرفه ۲۰درصد بر کالاهای چینی اعمال شده است. این تعرفهها ابتدا قرار بود در فوریه اجرا شود، اما یک ماه به تعویق افتادند.ترامپ همچنین تهدید کرده که اگر این کشورها اقدامات تلافیجویانه انجام دهند، تعرفهها را بیشتر افزایش خواهد داد!
