پژمان جمشیدی با بازی درچهار فیلم سینمایی وحضور روی بیلبوردهای شهری، عنوان پرکارترین بازیگر سال را بهخود اختصاص داد، اما تکرار نقشهای کمدی و فقدان نوآوری در اجرا، نقدهای جدی به کارنامه او وارد کرد. در مقابل، عباس جمشیدیفر با انتخابهای حسابشده در آثاری چون «قیف» و«شهسوار»، نشان داد که کیفیت ایفای نقش، حتی در فیلمهای ضعیف میتواند بازیگر را در خاطرهها ماندگار کند.
پرکارترین بازیگر سال
احتمالا انتخاب پرکارترین بازیگر سال ۴۰۳ احتیاجی به یک کار کارشناسی دقیق ندارد و همه بدانند که او چهکسی است. فردی که نه فقط در سینما که در سطح شهر هم محال است سربچرخانید و چهره او را بر روی یک بیلبورد نبینید که لبخندی بر لب دارد و شما را دعوت به خرید میکند. بله پژمان جمشیدی بازیگری است که در سالی که گذشت بدون در نظر گرفتن اکران نوروزی که دنبالهاش به سال جدید رسیده در چهار فیلم «بیبدن»، «صبحانه با زرافهها»، «تگزاس۳»، و «یادگار جنوب» حضور مستمر داشته و در فیلمی مانند تمساح خونی هم بهعنوان بازیگر مهمان حضور پیدا کرد.
البته که جمشیدی هم در اکران نوروزی در دو فیلم حضور داشت و هم در فیلم آنتیک که در جشنواره فجر اکران شد. این تعدد حضور بهخصوص در ژانر کمدی باعث شده تا جمشیدی در دام تکرار بیافتد و عملا همان بازی ثابت خود را با اسامی مختلف به نمایش بگذارد. البته پژمان جمشیدی در سال گذشته در دو فیلم غیرکمدی «بیبدن» و «یادگار جنوب» به ایفای نقش پرداخته بود که نقش او در فیلم «بیبدن» نشان داد جمشیدی صرفا بهخاطر چند تیپ وارد سینما نشده است اما ظاهرا اغلب نقشهایی که به او پیشنهاد میشود و او میپذیرد، محدود به نقشهای تکراری کمدی میشود.
انتخابهای حسابشده
دیگر بازیگر پرکار سال ۴۰۳ را میتوان سلطان نقشهای مکمل دانست؛ نقشهای مکملی که هر کدام آنچنان از کیفیت بالایی برخوردار بودند که توانستند در ذهن مخاطب حک شوند حتی اگر خود فیلم اثر ضعیفی تلقی شود. عباس جمشیدیفر یکی از کمدینهای خوب کشور است که در هر مدیومی از هنرهای نمایشی ورود کرده، بازی خوبی ارائه کرده است. جمشیدیفر با بازی در فیلمی مانند «قیف» که بازیگران بزرگ کم نداشت، نشان داد که کیفیت بازی یک هنرمند چیزی فراتر از کیفیت خود اثر است. نمونهاش هم کمدی قیف؛ بااینکه این فیلم بهعنوان یک زیمووی ارزش چندانی ندارد اما عباس جمشیدیفر در چنین فیلمی بازی قابل قبولی از خود ارائه داده است.
جمشیدیفر در سال ۴۰۳ علاوه بر فیلمهای کمدی در سینما و نمایش خانگی، نقشهای جدیای را بازی کرد، مخصوصا در نمایش خانگی. در نگاه اول تصور میشد چنین نقشهایی از این بازیگر فاصله زیادی دارد اما او توانست حتی موفقتر از نقشهای کمدی ظاهر شود. عباس جمشیدیفر در سال ۴۰۳ با بازی در فیلمهایی مانند «قیف»، «کت چرمی»، «تمساح خونی»، «شهسوار» و «باغ کیانوش» نشان داده که در عالم بازیگری انتخابهای حساب شده تاثیر بسزایی در رشد یک بازیگر میتواند داشته باشد.
حضور پررنگ اما محو
امیر آقایی از آن دست بازیگرانی است که سعی میکند گزیده کار کند و هر نقشی را نپذیرد اما بنا به دلایل مختلفی همچون توقیفبودن فیلمها و صدور با تاخیر پروانه نمایش برای آنها در سال گذشته باعث شد چهار فیلم «شبگرد»، «کارزار»، «نبودنت»، و «خائنکشی» از این بازیگر اکران شود، آثاری که نقطه مشترکشان موفقنبودن در گیشه در میان فیلمهای درام سال ۴۰۳ بود. هرچند اگر به کارگردانهای این آثار نگاهی بیاندازیم به نامهای بزرگ و تاثیرگذاری همچون مسعود کیمیایی و فرزاد موتمن برمیخوریم که اولا نشان از انتخاب این بازیگر دارد و ثانیا این عدم موفقیت خود میتواند پیامهای مختلفی برای اهالی سینما و مدیران فرهنگی داشته باشد.
پرکار و کاربلد
در میان بازیگران زن سینمای ایران نام دوبازیگر بهعنوان پرکارترین بازیگران سال ۴۰۳ به چشم میخورد: سحر دولتشاهی و گلاره عباسی. دو بازیگری که نشان دادهاند از توانایی بالایی در ایفای نقشهای مختلف برخوردار هستند و سال گذشته نیز،هم فیلم درام روی پرده نقرهای داشتند و هم فیلم کمدی. سحر دولتشاهی سال گذشته در فیلمهای «مفتبر»، «یادگار جنوب» و «نبودنت» حضور داشت. سه نقش متفاوت که هرکدام رنگوبوی مخصوص به خود را داشت، از زنی جنوبی که رییس یکی از باندهای بزرگ قاچاق در جنوب کشور است تا رییس یک شرکت و زنی جسور در فیلم مفتبر و همچنین در فیلم نبودنت که ایفاگر نقش زنی بود که با بحرانی عظیم در زندگی دسته و پنجه نرم میکند و این نقشها خود حاکی از توانایی سحر دولتشاهی در بازیگری است.
گلاره عباسی دیگر زن بازیگری است که با بازی در «زودپز»، «بیبدن» و «آغوش باز» در کنار سحر دولتشاهی جزو پرکارترین بازیگران زن ۴۰۳ قرار میگیرد. عباسی نیز در این سه اثر بازیهای متفاوتی از خود ارائه کرده است، بازیهایی که هیچ تکراری در آن به چشم نمیخورد. از مادری که تنها فرزندش در یکقدمی چوبه دار قرار دارد تا انسانی که هرچیزی را با پول میسنجد حتی عشق.
بزرگ اما شکستخورده
مهران مدیری را احتمالا بتوان بزرگترین بازنده اکران درسال۴۰۳ نامید. مهران مدیری کارگردان و بازیگری است که هر وقت نامش را میشنویم ناخودآگاه یاد سریالهای نودشبی او از تلویزیون میافتیم اما در سینما و حتی سریالهای نمایش خانگی، عملکرد قابل قبولی در ژانرهای مختلف نداشته. مدیری درسال گذشته با دو فیلم «ساعت ۶ صبح» و «خائنکشی» روی پرده سینما ظاهر شد که تنها برتری فیلم خائنکشی نسبت به فیلم دیگر او این است که کارگردانی آن بر عهدهفرد دیگری است! وگرنه از مهران مدیری در این دو فیلم چیزی بهعنوان بازیگری یافت نمیشود.
دوتاییها!
البته در سال ۴۰۳ بازیگرانی که دو فیلم روی پرده داشتند نیز کم نبودند که از میان آنها میتوان به هوتن شکیبا با دو فیلم «صبحانه با زرافهها» و «۷۰ سی»، بهرام افشاری با فیلمهای «سال گربه» و «۷۰ سی»، الناز حبیبی با فیلمهای «تمساح خونی» و «شهسوار» و محسن تنابنده با ایفای نقش در «زودپز» و «روزی روزگاری آبادان» اشاره کرد.
کار نیکو کردن از پر نکردن است!
بررسی عملکرد پرکارترین بازیگران سینمای ایران در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که صرف حضور در آثار متعدد نمیتواند تضمینکننده موفقیت یک بازیگر باشد. آنچه بیش از کمیت حضور اهمیت دارد، کیفیت بازی و تنوع نقشهاست. بازیگرانی چون عباس جمشیدیفر، سحر دولتشاهی و گلاره عباسی با ارائه بازیهای متفاوت در آثار متنوع توانستند علاوه بر پرکار بودن، کیفیت قابل قبولی نیز ارائه دهند. درمقابل، بازیگرانی مانند پژمان جمشیدی ومهران مدیری علیرغم حضور پررنگ در سینما، به دلیل تکراریبودن نقشهایشان، با انتقاداتی مواجه شدهاند. این مسأله نشان میدهد که مخاطب سینمای ایران بهدنبال نوآوری و خلاقیت است و صرف حضور چهرههای آشنا نمیتواند رضایت او را جلب کند. در نهایت، میتوان گفت سال ۱۴۰۳ برای سینمای ایران سالی پرفراز و نشیب بود که در آن بازیگران متعددی فرصت ارائه تواناییهای خود را پیدا کردند، اما تنها آنهایی موفق بودند که علاوه بر حضور پررنگ، کیفیت و تنوع را نیز چاشنی کار خود کردند.