حدیث «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»

منظور از حدیث «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» چیست؟

کنشگری‌های های فرهنگی امام سجاد

درباره وضع اجتماعی وفرهنگی حجاز در دوره امامت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ  باید گفت:

فساد، سياست حساب شده فرهنگي بني اميّه بود که آن را  برای بسط قدرت و غافل کردن و سرگرم کردن مردم از امور سیاسی  به نوعی نهادینه کرده بودند. بديهي است كه معاويه و فرزندش يزيد مظاهر فساد و فحشاء را كه در جاهليت رايج بود دوباره احياء كنند، خلفاي اموي خوانندگان و مغنّيه ها (زنان آوازه خوان) را وارد دستگاه خلافت كردند و در اين زمان غنا، قمار بازي و  نردبازي رواج يافت و فرهنگ مردم به شدّت متنزّل و منحط شد و ياد آور دوران جاهليّت كور بود.  اگر گفته شود دوره امویان از نظر فرهنگ از دوره جاهلیت بد تر بود گزاف نیست ؛ اباهی گری و ترویج انواع فساد از دربار امویان به جامعه رواج یافت؛
درباره وضع اجتماعی وفرهنگی حجاز در دوره امامت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ  باید گفت: فساد، سياست حساب شده فرهنگي بني اميّه بود که آن را  برای بسط قدرت و غافل کردن و سرگرم کردن مردم از امور سیاسی  به نوعی نهادینه کرده بودند. بديهي است كه معاويه و فرزندش يزيد مظاهر فساد و فحشاء را كه در جاهليت رايج بود دوباره احياء كنند، خلفاي اموي خوانندگان و مغنّيه ها (زنان آوازه خوان) را وارد دستگاه خلافت كردند و در اين زمان غنا، قمار بازي و  نردبازي رواج يافت و فرهنگ مردم به شدّت متنزّل و منحط شد و ياد آور دوران جاهليّت كور بود.  اگر گفته شود دوره امویان از نظر فرهنگ از دوره جاهلیت بد تر بود گزاف نیست ؛ اباهی گری و ترویج انواع فساد از دربار امویان به جامعه رواج یافت؛
کد خبر: ۱۴۹۲۵۹۲
نویسنده حجت الاسلام دکتر امیر علی حسنلو-استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شیهات در حوزه های علمیه

به گزارش جام‌جم‌آنلاین، بعد از سال شصت و پنجم هجري قمري، حجاز و خصوصا شهر مدینه  وشهرهای دیگر قلمرو اسلام گرفتار تباهي اخلاق و فساد عمومي گشت كه مقدّمات آن از سالهاي قبل از شام و کاخ معاویه آغاز شده بود، برخي از خانواده هاي اشراف قريش كه از بخشش هاي خلفا بهره مند بودند و از خزانه دولت در آمد كلاني داشتند به ثروت اندوزي پرداختند، بالا رفتن رقم ثروت و خريد ملك ها و مستغلات، آنانرا به زندگاني پر تجمل و اشرافي كشاند، و در اين باره با يكديگر به رقابت و همچشمي برخاستند، كنيزان و غلامان بسيار خريدند بخصوص كنيزكاني كه از موسيقي و خوانندگي آگاه باشند، اندك اندك بقيه مردم نيز در اين كارها به آنان اقتدا كردند، تا اينكه قتل عام مردم مدينه توسط يزيد در واقعه حرّه رخ داد. (اين واقعه در سال 63 هـ بود كه جنگ سختي بين سپاه يزيد و مردم در مدينه در حرّه منطقه اي نزديك مدينه درگرفت و سپاه شام پس از پيروزي به قتل عام و غارت مردم در شهر مدينه پرداختند و ....)  اين قتل عام، مردم شهر مدينه را دگرگون ساخت و ثروتمندان، بي اعتنا به مقرّرات ديني و اخلاقي به ميگساري و شنيدن آواز مغنيه ها روي آوردند. آنها مي خواستند خود را از رنج درون و يا آنچه پيرامونشان مي گذرد بي خبر نگه دارند و اين قتل عام فجيع را فراموش كنند. لذا غنا، خنياگري و لهو در مدينه مورد توجّه قرار گرفت. هنگاميكه جميله يكي از مغنيّه ها از محل خود سنج كه نزديك مدينه بود به قصد حج بيرون شد از بزرگان مغنيّه ها عده زيادي او را مشايعت كردند.

جميله مغنيّه در مدينه براي تعليم غنا مي نشست و مردم بويژه دختران به خانه اش هجوم مي آوردند و آوازهاي او را مي آموختند او در همسايگي ابوجعفر سائب  خاثر بود. سائب نغمه هاي او را شنيده و از بر مي كرد تا اينكه آواز خوان مشهوري در مدينه شد. 

امام علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ نيمه دوّم زندگاني خود را در چنين محيطي گذرانده است محيطي كه به شدت تحت مراقبت مأموران حكومت بني اميه بود تا مبادا اهل بيت(ع) و معارف ايشان ترويج شود . آنان چنان در اين كار سخت مي گرفتند كه مردم مي كوشيدند خود را از چشم آنها دور نگه دارند مبادا متهم شوند.  تا آنجا كه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در تنگناي شديد قرار گرفتند و ناچار شدند غير مستقيم عمل كنند امام در قالب دعا و مناجات به اصلاح جامعه پرداخت نيايش هاي امام آينه اي است كه تصوير اجتماع آن روز مخصوصاً مدينه را در آن مي توان ديد مانند بيزاري از گفتار و كردار زشت مردم آن روز، پناه بردن به خدا از آنچه مي بيند و مي شنود، روشن نمودن راه درست در پرتو تربيت دين و قرآن و پاكيزه ساختن جانها از آلايش. گوئي امام مي خواهد تا آنجا كه ممكن است، با زبان دعا مردم را از شيطان جدا كرده و به خدا پيوند دهد. 

امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي فرمودند:«در تمام مكّه و مدينه محبين واقعي اهل بيت به بيست نفر نمي رسند. نمي دانم با اين مردم چه كنم، اگر آنچه از پيامبر شنيدم بگويم مي خندند و اگر در مقابل پرسش آنها سكوت كنم پذيرا نيستند.» 

دوراني كه امام در آن زندگي مي كرد دوراني بود كه مردم از ترس، امام را رها كرده بودند و ارزش هاي ديني و اخلاقي دستخوش تحريف امويان قرار گرفته بوده و ميگساري غنا و فساد و فحشاء جامعه را فرا گرفته بود، به گونه اي كه در دو شهر مكّه و مدينه برخي از فقيهان و زاهدان به سر وقت خنياگران مي رفتند(علماء و زاهدان مكه با اهل بيت سرسازش نداشتند). انگار كه اين دو شهر را براي خنياگران ساخته اند.  آري زماني كه احكام اسلامي بازيچة افرادي چون معاويه و يزيد و ابن زياد، حجاج و عبدالملك بن مروان باشد نبايد توقعي غير از اين داشت و اينچنين بود كه امام قدرتي نداشت و چاره اي نمي ديد جز اينكه بصورت غير مستقيم و با استفاده از سپر تقيّه و با عبادت و دعا و نيايش و با رفتار خويش مردم را به اسلام و اهل بيت فرا خواند و از انحراف و ابتذال جدا سازد تا موجبات تداوم و حفظ و بقاي تشيع را فراهم سازد.

مواضع سیاسی

می توان گفت زمانه امام سجاد (ع) سخت ترین دوره تاریخ اسلام برای اهل بیت نبوت هست (ع) حتی از زمان جاهلیت حجاز هم بد تراست ؛ امام خود در سخنی فرمود که دوستان ما از شمار انگشتان دست تجاوز نمی کند ؛ زمانی غریب حاکم و حاکمیت در اصلاح و پیشرفت فرهنگ تاثیر بسزایی دارد ؛ از آنرو که حاکمان این دوره بیشتر فاسقین و متجاهرین به فسق و انسانهای سفاک و و امویان  قدرت طلب بودند ؛ لذا وضع فرهنگ دینی وارزشهای اسلامی در این دوره چندان تعریفی نداشت، حاکمان از بنی امیه و غیر آن افرادی چون ابن زبیر و عبدالملک مروان و حجاج ابن یوسف ثقفی و..که حاکمیت سیاسی در دست آنان بود که هیچ دغدغه ای برای حفظ فرهنگ دین و سیره و سنت پیامبر(ص) در آنها نبود که هیچ، بلکه خودشان با میگساری و  عیش وعشرت وخوشگذرانی زندگی می کردند و دغدغه فرهنگی نداشتند تا فرهنگ وضع تکاملی داشته باشد .

در این  دوران وضع شیعه بسیار اسفناک و در اختناق کامل سیاسی بود ؛ شیخ طوسی به نقل از روایتی گفته است که: حجاج، دست و پای یحیی بن ام طویل را به جرم پیروی از امام سجاد علیه السلام برید و او را به شهادت رساند .  به هر حال، دوران امام سجاد علیه السلام از چنان وضعیتی برخوردار است که مسعودی می نویسد: علی بن الحسین علیه السلام امامت را به طور پنهانی و با تقیه شدید و به دورانی بس دشوار عهده دار شد.  در عصر آن حضرت، علاوه بر شکنجه، کشتار و اختناق، ارزش های اسلامی نیز به نازل ترین حد خود رسیده و تنها نام اسلام باقی مانده بود، که آن هم به جهت جلب قدرت و نان، نام برده می شد و کسی را رغبت بر دانستن دستورات آن نبود .

با این اوضاع موضوع امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ را در دوران 34 ساله امامتشان در امور سياسي  و فرهنگی به حفظ اصل دین در معرض نابودی کامل توجه خاص داشت وبا تقیه کامل برنامه های خاص فرهنگی و سیاسی داشت که به نمونه هایی اشاره می شود :

  1. موضع آن حضرت پس از واقعه عاشورا تا بازگشت از سفر كربلا.

در اين دوران موضع حضرت با يزيد و اطرافيان او، حماسي، شجاعانه بود در اين دوره كوتاه ايشان تقيّه را به مصلحت اسلام ندانستند و با در دست گرفتن جان خويش از آن جو و خفقان، سكوت را شكست و چون پتكي آهنين بر سر ستمگران فرود آمد،‌ در اين برهه امام پيام‌آوري بود كه سكوتش، مرگ پيام عاشورا و فراموشي حماسة كربلا را به دنبال داشت و حضرت هرگز بدين سكوت تن نداد.

  1. موضع آن حضرت پس از بازگشت از سفر كربلا به مدينه

در اين برهه از زمان روش مبارزاتي امام فرق كرد، حضرت در حالي به مدينه بازگشت كه مردم شهر به خاطر مشغول شدن به امور دنيايي و عيش و نوش و غوطه‌ور شدن در انحرافات اخلاقي و فساد اجتماعي، به اهل‌بيت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ گرايش ضعيفي داشتند.

در اين شرايط با توجّه به اختناق شديدي كه در اثر فاجعه كربلا ايجاد شده بود، زمينه براي فعّاليت آشكار امام ـ عليه‌السّلام ـ از بين رفته بود و در نتيجه، كسي جرأت برقراري ارتباط با حضرت، به عنوان بازماندة اهل‌بيت را نداشت، بنابراين امام ـ عليه‌السّلام ـ چاره‌اي جز تغيير روش نديد، از اين رو در بقيّة دوره حكومت يزيد، امام ـ عليه‌السّلام ـ از مردم كناره‌ گرفت و حتي بنابر بعضي‌ نقل‌ها، در خارج از شهر مدينه، زير خيمه و چادر زندگي كرد.

در اين برهه از دوران امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ قيام‌ها و شورش‌هايي عليه امويان بوجود آمد كه از جمله آنها واقعه حرّه 63 ه‍ ق، قيام توّابين 61ـ65 ه‍ ق، قيام مختار 66ـ67، شورش عبدالله بن زبير 61ـ73 ه‍ ق و... مي‌توان نام برد كه هر كدام از اينها داراي نقاط مثبت و منفي بود كه حضرت بخاطر آن نقاط منفي و شرائط خاص حضرت و شيعيان، از شركت و حمايت مستقيم از آنها خودداري كردند، و لكن امام ـ عليه‌السّلام ـ تلويحاً بعضي از آن قيام‌ها را تأييد كردند.

  • «قيام مردم، مدينه واقعه حره» 63 ه‍ ق. اين قيام نقاط مثبتي در برداشت كه برخي از آنها عبارتند از:
  1. قيام ضداموي بود و انگيزه در آن ساقط كردن خليفه‌اي فاسد، ستمگر و بي‌لياقت مانند يزيد بود.
  2. مرداني عابد و زاهد رهبري حركت را عهده‌دار بودند.

امّا اين قيام داراي نقاط منفي‌اي بود كه به دليل آن‌ها امام ـ عليه‌السّلام ـ از شركت در قيام امتناع ورزيد. كه برخي از آنها عبارتند از:

  1. حركت مزبور از ماهيت اصيل شيعي برخوردار نبود و عبدالله زبير در اين شورش نقش اساسي، و نفوذ زيادي ميان صفوف شورشيان داشت.
  2. در اين قيام هيچ از امام ـ عليه‌السّلام ـ نظرخواهي نشد، امّا چون رهبران شورش مثل عبدالله بن حنظله افرادي مؤمن و صالح بودند و انتقادها و اعتراض‌هاي آنان به حاكميت يزيد به‌جا و كاملاً درست بود امام حركت آنها را تخطئه نكرد.

«قيام توّابين» 61ـ65 ه‍ ق. نهضت توابين يك قيام شيعي محض بود و رهبري آن را (سليمان بن صرد خزاعي) از اصحاب پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليه‌السّلام ـ بعهده داشت، هدف آنها از اين قيام خونخواهي شهيدان كربلا، و جنگ با قاسطين و مارقين بود و در صورت پيروزي واگذار كردن حكومت به اهل‌بيت پيامبر اكرم بود و طبعاً از نسل فاطمه ـ عليها السّلام ـ كسي جز علي بن الحسين شايسته اين كار نبود.

هرچند كه دليل و روايت خاصي دالّ بر تأييد صريح اين نهضت از جانب امام ـ عليه‌السّلام ـ وجود ندارد، امّا بدون ترديد، قيام توابين مورد تأييد  ايشان بوده است. زيرا ايشان با اعتقاد به امامت امام سجاد(ع) دست به قيام زدند.

قيام مختار (66ـ67 ه‍ ق). مختار، فرزند ابو عبيده ثقفي، از كساني بود كه به خاطر قيام عليه قاتلان امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ شهرتي تاريخي يافت. او قبل از قيام امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ از شيعيان معروف كوفه بود و وقتي مسلم بن عقيل، فرستادة امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ به كوفه رفت در منزل او اقامت كرد. مختار هم‌چون توابين در صدد خونخواهي امام حسين(ع) و جنگ با قاتلان او بود ولي سليمان را شايستة رهبري توابين نمي‌دانست و لذا به صراحت اظهار مي‌كرد: سليمان آشنايي با جنگ و سياست ندارد.

مختار پس از آن‌كه موفق شد در كوفه شيعياني را به سوي خود جذب كند براي پيشرفت قيامش، به امام سجاد  نامه‌اي نوشت و از آن حضرت ياري جست. ولي حضرت پاسخ مثبت ندادند، مختار چون از همكاري امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ مأيوس شد، نامه‌اي به محمد بن حنفيه نوشت و همان درخواست را كرد، محمد درخواست مختار را پذيرفت و مختار به عنوان نمايندة او، مردم را به خويش دعوت مي‌كرد.

چنين موضعي از جانب امام ـ عليه‌السّلام ـ با توجّه به اوضاع سياسي عصر آن حضرت، كاملاً منطقي و درست بود زيرا امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ در آن شرايط خاص نبايد، اقدام به كاري مي‌كرد كه نابودي شيعه را در پي داشته باشد. بنابراين امام رابطة مستقيم با اين حركت را به مصلحت نديد، بلكه با تأييد كلّي اين نهضت، رهبري آن را به محمد بن حنفيه واگذار كرده و در اين‌باره او را جانشين خود ساخت. چنانكه حضرت فرمود:

«اي عمو! اگر برده‌اي زنگي به پشتيباني از ما اهل‌بيت ـ عليهم‌السّلام ـ خروج كند حمايت او بر مردم لازم است و در اين مورد شما را ولايت دادم، هرگونه صلاح مي‌داني عمل كن.» علت واگذاري رهبري نهضت به محمّد اين بود كه او از طرف دستگاه حاكم به مخالفت متّهم نبود. از اين موضع‌گيري درست امام ـ عليه‌السّلام ـ كه بگذريم ايشان در مواقعي نيز قيام مختار را تأييد كردند. چنان‌كه زماني كه سر عبيدالله بن زياد و ديگر قاتلان امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ را براي ايشان آوردند، حضرت سجده شكر به‌جا آورد و براي مختار دعا كرده و طلب خير نمود و فرمود خدا مختار را پاداشي نيك دهد.

شورش عبدالله زبير (61ـ73 ه‍ ق). هنگامي كه معاويه مُرد و يزيد به حكومت رسيد و از مردم براي خود بيعت گرفت، عبدالله بن زبير از بيعت با يزيد سر باز زد. وي خود دعوي خلافت داشت، امّا مردم به وي توجّه چنداني نداشتند هدف او از شورش عليه امويان حكومت و رياست بود چنانكه از فرمايشات امام حسين(ع) قبل از شهادتشان، در حجاز مشهود است كه حضرت فرمود: به راستي هيچ چيز در دنيا براي او (ابن زبير) بهتر از اين نيست كه من از حجاز بيرون روم، زيرا مي‌داند كه با وجود من، مردم به او روي نمي‌آورند، پس دوست دارد كه من از مكه خارج شوم تا ميدان براي او خالي بماند.

- موضع امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ در قبال شورش ابن زبير

امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ با توجّه به ديدگاه خصمانه و كينه‌توزانه و نيز اعمال ناشايست ابن زبير نسبت به بني‌هاشم و اهل‌بيت، نه‌تنها شورش او را تأييد نكرد، بلكه از فتنة وي نسبت به اهل‌بيت و شيعيان بيم داشت و از آن اظهار نگراني مي‌كرد ولي بر ضد آن نيز اقدامي نكرد، زيرا هرگونه اقدامي عليه حاكميت ابن زبير، به سود امويان تمام مي‌شد.

طرح استقلال اقتصادي امام ـ عليه‌السّلام ـ گرچه امام سجّاد هم‌چون ديگر امامان حكومت امويان را نامشروع و غاصبانه مي‌دانست و روش‌هاي حكومتي آنان را مردود اعلام كرده بود، امّا اگر زماني كيان اسلام و عزت و آبروي جامعه اسلامي، از سوي بيگانگان مورد تهديد و تعرّض قرار مي‌گرفت، حضرت براي حفظ آن از هيچ اقدامي فروگذار نمي‌كرد.

در زمان عبدالملك، پارچه‌هايي به روم صادر مي‌شد كه روي آنها شعار (لا اله الاّ الله، محمد رسول‌الله) نوشته شده بود. اين مسأله بر حاكم كافر روم گران آمد. از اين رو ضمن فرستادن نامه‌اي تهديد‌آميز به عبدالملك، مبني بر حذف اين شعار به وي اعلام كرد كه اگر اين كار را ترك نكند، در سكه‌ها نام پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ را به زشتي خواهد نوشت (زيرا در آن زمان سكه هاي رايج در كشورهاي اسلامي در روم ضرب مي شد.) عبدالملك كه در حل اين مشكل ناتوان و درمانده بود، از امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ كمك خواست. امام ـ عليه‌السّلام ـ كه آبروي جامعه اسلامي را در خطر مي‌ديد، براي حفظ عزت و سرفرازي مسلمانان، اين مشكل را حل كرد. حضرت به عبدالملك فرمود كه استفاده از سكه‌هاي رومي را ممنوع سازد و به جاي آن، سكّه اسلامي بزند. و روش ضرب سكه را هم توضح داد.

با اين طرح امام ـ عليه‌السّلام ـ نيرنگ روميان كارساز نشد و عزت و استقلال اقتصادي جامعه اسلامي از گزند بيگانگان محفوظ ماند. 

با توجه به شرایط زمانه امام (ع) در حفظ اصل دین ودفاع از اسلام و احیای فرهنگ دین تلاشهای بی وقفه داشت ومیراثهای گران بهای فرهنگی و معنوی بی شماری بر جای گذاشت  از جمله آنها صحیفه سجادیه ورساله حقوق و مجموعه از روایات گران بها است . همچنین حضرت در این اختناق شدید سیاسی و و ضع آشفته فرهنگی شاگردانی تربیت کرد که هریک از آنان چون گوهری درخشان بودند این کار فرهنگی امام در این دوره بسیار مغتنم بود ؛ در واقع امام با این اقدام بی نظیر فرهنگی مقدمه شکافته شدن علوم توسط فرزندش حضرت باقرالعلوم(ع)  را فراهم نمود تا به تاسیس دانشگاه جعفری و تحول بزرگ در تمدن اسلامی محقق شود ؛ امام از ظرفیت سخت زمان به بهترین شیوه در تحول فرهنگی فرصت سازی نمود ؛

امام سجاد (ع)؛ وروایتگری  مقتدرانه

 بی‌گمان، روش‏ الهى امام سجاد (ع) در این عصر تاریک سبب شد كه انحراف حاكمان اموی بيش از گذشته نمایان گردد. قصیده بلند فرزدق که امام را در کنار کعبه به حاکم ستمگر معرفی کرد حسادت آن‌ها را نیز برانگیخت، امويان نتوانستند امام را تحمّل كنند. در حقيقت امويان حس كردند امام سجاد (ع) با رفتار و گفتار الهى خويش پيام عاشوراى حسينى را به خوبى در جامعه منتشر می‌كنند و اگر اين روش ادامه يابد، به زودى روزگار ذلّت امويان فرا می‌رسد

نیایش های امام سجاد در صحیفه سجادیه با جهت گیری اصلاح فرهنگ جامعه

امام سجاد علیه السلام با زبان روایتگری نیایش و دعا و با مرام عرفان نهضت حسینی را جاودانه نمود به همان روشی که امام خمینی نیز از آن در پیروزی انقلاب اسلامی بهره برد، این مساله و انحراف از ارزشهای دینی و گرایش به ثروت اندوزی با راههای حرام و احتکار و گران فروشی مشکلی است که امروز نیز گریبانگیر جامعه ما شده است و فرمایشات رهبر معظم انقلاب در رابطه با سبک زندگی ناظر بر همین موضوع است.

سبک زندگی مسلمانان در دوره امام سجاد (ع) با رفتار منحرفان به ویژه  امویان و شخصیتهای دست ساخته آن در معرض دگر گونی کامل بود که جامعه را به سمت و سویی می برد که عده ای امام زمان را می کشند و عده ای نیز بی تفاوت این واقعه را می نگرند چنین فاجعه ای حاصل انحراف در سبک زندگی اسلامی  بود که امام تشخیص داد که باید برای اصلاح آن هرچه سریعتر اقدام کرد؛ به هر روشی که در این شرایط سخت ممکن است باید عمل کرد. یکی از روشها این بود که با نیایش و دعا باید این آسیبها را شناخت و درمان ها را معرفی کرد لذا رفتار امام با درباریان اموی به گونه ای بود که آنان را وادار به تعظیم در برابر امام می کرد یکی زهری و دیگری هشام ابن اسماعیل حاکم مدینه است که با دیدن رفتار امام در مقابل ظلم و آزار او که امام با او نرمش داد و تقاص ننمود و او با دیدن این عظمت روحی امام اعتراف به امامت حضرت نمود وگفت «الله یعلم حیث یجعل رسالته»

راهبرد فرهنگی  امام سجاد (ع)

امام علي بن الحسين (ع) نيمه دوّم زندگاني خود را در محيطي گذرانده است كه به ‏شدت ‏تحت ‏مراقبت مأموران حكومت بني اميه بود تا مبادا اهل بيت(ع) و معارف ايشان ترويج شود . آنان چنان در ‏اين كار سخت ‏مي ‏گرفتند كه مردم مي كوشيدند خود را از چشم آنها دور نگه دارند مبادا متهم شوند.‏ ‏ تا آنجا كه ‏امام سجاد (ع) ‏در ‏تنگناي شديد قرار گرفتند و ناچار شدند غير مستقيم عمل كنند.

 امام در قالب دعا و ‏مناجات به اصلاح جامعه ومردم پرداخت نيايش ‏هاي ‏امام آينه اي است كه تصوير اجتماع آن روز مخصوصاً مدينه را در ‏آن مي توان ديد مانند بيزاري از گفتار و كردار ‏زشت ‏مردم آن روز، پناه بردن به خدا از آنچه مي بيند و مي شنود، ‏روشن نمودن راه درست در پرتو تربيت دين و قرآن و ‏پاكيزه ‏ساختن جانها از آلايش. گوئي امام مي خواهد تا آنجا ‏كه ممكن است، با زبان دعا مردم را از شيطان جدا كرده و به ‏خدا ‏پيوند دهد چون عینا سقوط اخلاقی چهره جامعه اسلامی را کاملا دگر گون ساخته بود. دو اثر مهم امام یکی صحیفه سجادیه و دیگری رساله حقوق بهترین وغنی ترین سند فرهنگی وتاریخی است که از امام برجای مانده و نشانه ای است از کنش های عمیق فرهنگی معرفتی حضرت در دوران تاریک و اختناق اموی لذا امام با غربت تمام مي فرمودند:«در تمام مكّه و مدينه محبين واقعي اهل بيت به بيست نفر نمي رسند. ‏نمي دانم ‏با ‏اين مردم چه كنم، اگر آنچه از پيامبر شنيدم بگويم مي خندند و اگر در مقابل پرسش آنها سكوت كنم ‏پذيرا نيستند.»‏ ‏ ‏

حیات ارزشهای دین

دوراني كه امام در آن زندگي مي كرد دوراني بود كه مردم از ترس، امام را رها كرده بودند و ارزش هاي ديني ‏و ‏اخلاقي ‏دستخوش تحريف امويان قرار گرفته بوده و ميگساري غنا و فساد و فحشاء جامعه را فرا گرفته بود، به گونه ‏اي كه در ‏دو شهر ‏مكّه و مدينه برخي از فقيهان و زاهدان به سر وقت خنياگران مي رفتند. ‏انگار كه اين دو شهر را براي خنياگران ساخته اند.‏

 آري زماني كه احكام اسلامي ‏بازيچة افرادي چون معاويه و ‏يزيد و ابن ‏زياد، حجاج و عبدالملك بن مروان باشد نبايد توقعي غير از اين داشت و ‏اينچنين بود كه امام قدرتي نداشت و ‏چاره اي نمي ‏ديد جز اينكه بصورت غير مستقيم و با استفاده از سپر تقيّه و با ‏عبادت و دعا و نيايش و با رفتار خويش مردم را به ‏اسلام و اهل ‏بيت فرا خواند و از انحراف و ابتذال جدا سازد تا ‏موجبات تداوم و حفظ و بقاي تشيع را فراهم سازد.‏

 با توجه به این شرایط امام راهبردهای خاصی در پیش گرفت که یکی از موارد حمایت از قیامهای مسلحانه بود. روشهای دیگر امام نیز مهم و بسیار قابل توجه بودند که بلا فاصله پس از شهادت امام حسین (ع) شروع گردید.

 روش های  خاص از جهاد تبیین درسیره   امام سجاد (ع)

‏یکی از این روش ها خطبه‌هاي آتشين حضرت بود، امام براي روشنگري مردم و تبيين معارف حقه و پرده‌برداري از چهره منفور ‏بني‌اميه خطبه‌هايي ايراد فرمودند كه اهمّ آنها خطبه كوفه بود، امام سجاد (ع) به جمعيتي كه براي تماشاي اسيران آمده بودند اشاره كرد كه ساكت ‏شوند، همه سكوت كردند، آنگاه پس از ستايش خداي متعال خود را معرّفي فرمود و با سخنان كوتاه و جانگداز در آن ‏محيط اختناق و ارعاب، طوفاني به پا ساخت.

 خطبة امام چنان در عمق روح و جان مردم نفوذ كرد ‏كه ناگهان از هر سو صداي شيون و نداي ندامت بلند شد و مردم همگي از آن حضرت اعلام حمايت نمودند و از ‏دشمنان آنان برائت جستند.‏ ‏ ‏

 خطبه شام یکی دیگر از این روش ها بود، مردم شام در اثر تبليغات چهل ساله معاويه شناخت صحيحي از اسلام و خاندان نبوّت نداشتند. امام سجاد (ع) با كلام خود در مجلس يزيد و در مقرّ حكومت اموي غوغايي ايجاد ‏كرد و در ميان اقشار مختلف مردم چنان تحوّلي به وجود آورد كه يزيد ترسيد شورش شود و به مؤذن دستور داد ‏اذان بگويد امّا با ادامه سخنان امام فشار افكار عمومي بر يزيد اوج گرفت و او مجبور شد بر خلاف ‏مواضع قاطع قبلي، خود را تبرئه كند و مسئوليت فاجعه كربلا را به گردن ابن زياد اندازد.‏ ‏ ‏

 خطبة مدينه نیز یکی دیگر از روشهای امام سجاد در روشنگری و برحق بودن اهل بیت داشت، هنگامي كه كاروان امام به نزديكي مدينه رسيد مردم مطّلع شده و به استقبال ‏آنها آمدند، امام سجاد (ع) در ميان آنها خطبه شور انگيزي ايراد فرمودند و در ضمن آن صحنه جانگداز ‏عاشورا و جنايات بني اميه را بازگو كردند و با بيانات روشنگرانة خود پرده از حكومت جائر يزيد برداشتند.‏ ‏ و اذهان ‏مردم مدينه را نسبت به بني‌اميه آگاه كردند و اين زمينه‌اي شد كه بسياري از قيام‌ها بر عليه امويان در مدينه شكل ‏بگيرد. ‏

 ‏تبيين معارف حقه و مبارزه در قالب دعا نیز یکی دیگر از روشهای امام زين العابدين بود، حضرت در محيطي كه ارعاب و اختناق ‏حاكم بود مباحث سياسي و اصول اعتقادي را در قالب دعا بيان مي‌فرمود كه مهم‌ترين آنها مسئلة امامت و رهبري ‏حقيقي جامعة اسلامي و غصب و تصاحب آن توسط حكّام جور بود.‏

 ‏برخورد و مبارزه با علماء درباری، زنده نگه داشتن ياد و خاطرة عاشورا و تربيت شاگردان و اصحاب خاصّي كه هر يك از آنها حافظ دستاوردهاي مكتب عاشورا و امامت بودند، از دیگر روشهای حضرت بود، برخی از علمای درباری فكر و ذهن مردم را به سوي بني‌اميه جهت مي‌دادند ‏و آنان را با وضعي كه بني‌اميه طالب آن بودند در جامعه حاكم باشد، عادت مي‌دادند و افكار ناشايست و فرهنگ ‏نادرست اموي را در قالب اسلام به خورد مردم مي‌دادند به عنوان مثال برخورد شديد امام سجاد (ع) با محمّد ‏بن مسلم زهري محدث برجستة درباري است. ‏

واقعة عاشورا در افكار عمومي براي حكومت اموي بسيار گران تمام شد ‏و مشروعيت آن را زير سؤال بود، امّا براي اينكه اين فاجعه عظيم فراموش نشود امام با گريه بر شهيدان و زنده نگه ‏داشتن خاطره آنان مبارزه منفی را به صورت گريه ادامه داد.‏ ‏ شكی نيست كه اين اشك‌های سوزان ريشه عاطفی ‏داشت، امّا چگونگی برخورد آن حضرت با اين موضوع اثر و نتيجة سياسي داشت. يادآوری مكرّر قضيه كربلا ‏نميی گذاشت ظلم و جنايات حكومت بنی‌اميه از خاطره‌ها فراموش شود. ‏بنابراين سيد الشهداء (ع) حماسه بزرگي در روز عاشورا و در زمين كربلا خلق نمود و امام سجاد (ع) اين حادثه تاريخی را از قيد زمان و مكان رها نمود و شعار «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» را ‏جاودانه ساخت. ‏

 فرهنگ سازی در قالب دعا

گاهی شرایط اقتضا می کند که تنها راه اصلاح را در پیش گرفت ؛ لذا امام ضمن داشتن راهبردهای مختلف به یکی از مهمترین راهبردهای معرفتی و علمی و فرهنگی و عاطفی  پرداخت و آن دعا و نیایش بود، این روش امام هم به نجات فرهنگ اسلام منجر می شد و هم برای شیعه یک راهبرد مهم بود ؛ با توجه به فهرست ادعیه صحیفه به خوبی می توان از راهبرد امام آگاه شد. همه دعاها نوعی راهبرد در رهبری جامعه به حساب می آید.

 فهرست برخی از عناوین دعاهای صحیفه سجادیه بهترین مدرک برای تلاش همه جانبه امام در اصلاح ابعاد مختلف جامعه بود از جمله درود آن حضرت بر محمد و آل محمّد (ع) برای احیای جایگاه اهل بیت بود که امویان به تخریب آن پرداختند، درود آن حضرت بر آنان كه به پيامبران ايمان آورده‏اند. جایگاه صحابه توسط امویان تخریب و حرمت آنان شکسته شد.

 لذا امام اینگونه از آنان حمایت نمود؛ دعاى آن حضرت براى خود و نزديكانش، دعاى آن حضرت در دادخواهى از ستمگران، دعاى آن حضرت در طلب باران، دعاى آن حضرت در باره اخلاق پسنديده. دعاى آن حضرت هنگامى كه رويدادى او را اندوهناك مى‏نمود، دعاى آن حضرت در سختى و گرفتارى، دعاى آن حضرت براى پدر و مادر خود، دعاى آن حضرت براى فرزندانش، دعاى آن حضرت براى همسايگان و دوستانش. دعاى آن حضرت براى مرزداران، دعاى آن حضرت در دفع مكر دشمنان، دعاى آن حضرت در فروتنى و دوری از کبر و غرور.

 صحیفه سجادیه با وجود اینکه زیاد مورد توجه علما و دانشمندان و حکما بوده است و شروح فراوان به آن نگاشته اند ‏اما هنوز ‏پرده های زیادی بر روی حقایق آن وحود دارد همانند قرآن کریم که باید عمیقا مورد توجه و شناخت ‏وسیع و ژرف قرار ‏گیرد ؛ در صحیفه امام ضمن آسیب شناسی عمیق از جامعه و امت اسلامی برای درمان این ‏آسیب ها نیز چاره جویی نموده و ‏برگشت به سنت نبوی و معارف قرآن را و محبت اهل بیت را یکی از راههای ‏رفع آسیب از جامعه و امت اسلامی  بر می ‏شمارد.

 مهمترین نکته ای که در صحیفه سجادیه بیان شده که جامعه ما می تواند از آن بهره مند شود چیست؟

دو نکته مهم و آسیب بزرگ زمانه ما که در ادعیه صحیفه مورد توجه است، سقوط اخلاق اسلامی و نبود حرمت احترام به پدر و مادر‎ ‎در جامعه تحت حاکمیت اموی  است. حرمت به پدر و مادر از اصول مسلم و دستورات مهم دین ماست ؛ بی حرمتی به والدین  در جامعه به تقلید از ‏فرهنگ بیگانه رواج یافته است.

 امام سجاد (ع) در صحیفه دعایی در حق پدر و مادر دارد ؛ آن حضرت ‏احترام مادری را که او را بزرگ کرده بود همانند مادر داشت ‏و بزرگش می شمرد تا اندازه ای که اغلب از خوردن غذا با وی در یک سفره امتناع می‌کرد وقتی علت را جويا ‏شده و عرض داشتند، شما که از هر کس بيشتر به مادر خود عشق می‌ورزيد و به وی نيکی می‌‏کنيد، چرا از غذا ‏خوردن با او خودداری می‌فرمائید؟

 حضرت در پاسخ فرمود: من به خاطر ادب و احترام مادرم با آن بزرگوار غذا ‏نمی‌‏خورم زيرا بيم آن دارم که به لقمه‏‌ای دست برم که مادرم زودتر متوجه او شده و قصد خوردن آن را داشته ‏باشد، این دقیقا با روح قرآن منطبق است که  فرمود: به پدر و مادر خود نیکی کنید و سخن درشت نگویید و آنان ‏‎ ‎را نرجانید .‏

 صحيفه سجاديه، سرشار فرهنگ دینی و از دستورات اجتماعی و اخلاق گروهی است. از جمله امام سجاد (ع) از خدای ‏متعال در درخواست همسايگان حق شناس مي‏فرمايد: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا نيز از ‏سوی همسايگان و دوستان، آداب و رفتار صحيح نصيب فرما و از خوبي‏یهایی که نزد آنهاست، بهره کامل‏تری ‏برايم قرار ده... تا هم آنها به وسيله من سعادتمند شوند و هم من به وسيله آنها نيک‏بخت گردم.»

 آن حضرت در ‏بندی ديگر، اخلاق همسايه‏ داری را اين گونه تبيين و از پروردگار مهربان توفيق رعايت آنها را تقاضا مي‏کند: «بار ‏الها! به من توفيق ده همسايگان و دوستان بدکار را به نيکی پاداش دهم و از ستمگرشان با گذشت صرف‏نظر ‏کنم و درباره آنها خوش‏گمان باشم و با ايشان به نيکويی رفتار کنم و عفيفانه چشم از خطايی آنان بپوشم و با ‏آنها به فروتنی رفتار، و با گرفتاران آنها از روی مهربانی دل سوزی کنم، و در نبودشان به آنان ابراز دوستی کنم ‏و خيرخواهانه به دوام نعمت آنان علاقه‏مند باشم.

 آنچه را بر خويشان خود لازم می‏دانم، براي آنها نيز لازم ‏بدانم و هر چه را براي نزديکان خود رعايت می‏کنم، در مورد آنها نيز رعايت کنم» در جامعه کنونی ما نه تنها بی ‏خبری از حال همسایگان  رواج یافته بلکه بی خبری از حال خویشاوندان نزدیک نیز بلائی دیگر است که به ‏تعطیلی صله رحم که یکی از اصول روابط اجتماعی در اسلام است منجر گردیده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها