چند و چون رابطه پدر و فرزندی

پس خیلی مهم است که سنگ‌بنای این رابطه را درست پایه‌گذاری کنیم. درکودکی که رفتارهای‌مان اصولا تحت کنترل خودآگاه‌مان قرارندارد.پس نوجوانی اولین بستر کشمکش ماباوالدین است.اولین جایی که ممکن است به چالش‌های عمیقی باپدرهای‌مان بربخوریم. مهم است که بدانیم چطور با وجود تفاوت‌هایی که داریم بتوانیم اوضاع را مدیریت کنیم و چه اصول ارتباطی را به‌کار بگیریم. پس بیایید به مناسبت روز پدر، ارتباط با پدر را اندکی بیاموزیم ... .

ما با هم متفاوتیم!
اصولا ما چند دهه سنی و نسلی با پدرهای‌مان تفاوت داریم. شاید این موضوع در گذشته‌ آن‌قدر محل تعارض نبود، اما امروز که هر ۱۰‌سال اسم نسل عوض می‌شود و زندگی روی X۲ جلو می‌رود، چالش بزرگی است. هر روز یک فناوری و تکنولوژی جدید، هر روز یک سبک زندگی وعادت جدید،هرروز یک رسانه جدید و... . ما درعصر اینترنت چشم به جهان گشودیم وقبل ازآن‌که زیربنای شخصیت‌مان توسط خانواده و مدرسه و جامعه شکل بگیرد خیلی از پازل‌های وجودمان را از رسانه و اینترنت قرض گرفتیم و خیلی از عقایدمان برمبنای ترند‌ها و مد‌ها ساخته شد. پس طبیعی است که تفاوت فکری و عقیدتی و حتی زبانی ما با نسل پدرهای‌مان، گسلی عمیق و ژرف باشد. اما این مساله نباید جلوی ارتباط موثر ما را بگیرد. از نظر اکثر روان‌شناس‌های مطرح ارتباط با پدر در آینده مؤید بسیاری از منش‌ها و ترس‌ها و اطمینان‌خاطرهای ماست. اولین نکته این است که درک کنیم ما با هم متفاوتیم! آنها در نسل و دوره‌ای دیگر با خواسته‌ها و تمایلاتی دیگر قد کشیدند که از ارض تا سما با خواسته‌های ما توفیر دارد. درک‌کردن و پذیرفتن این تفاوت‌ها کمک می‌کند که به چالش‌های‌مان به چشم این‌که پدرمان دشمن ماست! نگاه نکنیم، بلکه قبول کنیم که اکثر این اختلافات به‌خاطر تغییر شیوه زندگی‌های ماست.

قانون‌گذاری
قانون‌گذاری شما را از خیلی از محل‌های تنازع دور می‌کند. این‌که این قوانین چطور وضع شود، کاملا به خواسته‌های شما و پدرتان برمی‌گردد. باز با گفت‌وگو می‌توانید به یک قانون مشترک برسید. قانونی که هم پدرتان به آن راضی باشد هم شما. البته لازمه‌‌اش این است که هر دو طرف از بعضی از خواسته‌های‌تان کوتاه بیایید. مثلا به این قانون می‌رسید که شما هرجای دنیا هم که باشید باید ساعت ۸ شب نهایتا در خانه حضوربه‌هم  رسانید. حالا دیگر سر ساعت خانه آمدن‌تان هر شب با هم بحث نمی‌کنید. یا مثلا قانون این است که شما ماهانه N تومان بگیرید، پس باید در طول ماه دست‌خرج‌تان را نگه دارید و آن پول را تا آخر ماه برسانید. این قانون‌های پدر و فرزندی، باعث می‌شود از اختلافات بین‌تان جلوگیری شود و با هم تفاهم بیشتری پیدا کنید. در این میان سعی کنید نگرانی‌های پدرتان را درک کنید و جایگاه او را در نظر بگیرید. شأنیت مقام او به‌عنوان پدر خانواده را زیر سؤال نبرید. ولی در عین ادب و احترام، رابطه‌ای صمیمانه با او بسازید.

گفت‌وگوی موثر
معجزه‌آساترین راه‌حل برای تمام مشکلات بین‌فردی ما آدم‌ها، گفت‌وگوکردن است.ما باید روش گفت‌وگوی موثررا یادبگیریم تا به‌جای قهر و دعوا و جروبحث و دلخوری‌های الکی، بتوانیم مشکل‌مان را از مسیرش حل کنیم. اگر پدرتان با بعضی از خواسته‌های شما مخالف است، به‌خاطر این است که از عینک و دنیای شما به جهان نگاه نمی‌کند. او از دید پدرانه خود نگاه می‌کند و نگرانی‌هایی او را مشوش می‌کند. پس راجع به چرایی و فلسفه خواسته‌های‌تان، راجع به نیازهای‌تان و راجع به این‌که شما به مساله چطور نگاه می‌کنید با آنها حرف بزنید. نگرانی آنها را هم محترم بدانید و درک کنید، ولی در کنارش خواسته‌های خودتان را هم بیان کنید. البته که لحن و شیوه گفت‌وگو بسیار مهم است. مثلا کلمه‌های (بنشین) و (بفرمایید) یک معنی می‌دهند اما این کجا وآن کجا! با لحنی شیوا و منطقی و مودبانه صحبت کنید. حتی اگر در اواسط بحث باز کار به باریک‌راهه‌ها کشید،خشم‌تان راکنترل کنید.هم به سبب جایگاه‌شان و هم به سبب این‌که با داد و فریاد به مقصود خود نمی‌رسید. انتظار هم نداشته باشید با یک‌بار گفت‌وگو کردن به تفاهمی صددرصدی برسید. این مسیر نیاز به چکش‌کاری فراوان دارد.

زمان‌های دوتایی
سعی کنید غیر اززمان‌هایی که خانوادگی وقت می‌گذرانید، حتما زمان دونفره هم بگذارید وبا پدرتان به بیرون بروید. تفریح‌هایی که مورد علاقه‌تان هست را انجام دهید وعلاقه وحرف مشترک پیدا کنید؛ طنابی به‌جز ژنتیک که شمارابه هم وصل نگه دارد.مثلا ممکن است هر دوی شما به ورزش خاصی علاقه‌مند باشید.مثل بولینگ،بیلیارد، تیراندازی و....سعی کنید باهم این فعالیت‌ها راانجام دهید.یا درخانه،همان زمان محدودی که پدرتان درخانه است.حتی با وجود خستگی‌هایش سراغ بازی‌های فکری‌ای که او دوست دارد بروید یا با هم فیلمی جذاب تماشا کنید.این اقدام‌های مشترک،پیوند میان شمارا تقویت می‌کند و باعث می‌شود بیشتر به هم نزدیک شوید. حرف‌های هم را بفهمید و از زاویه دید هم به مسائل نگاه کنید.هررابطه‌ای مثل یک نهال می‌ماند، نیاز به مراقبت ما دارد، نیاز به توجه و مراقبت و زمان و انرژی دارد، وگرنه درست مثل شاخ و برگ خشک‌شده، رابطه موثرمان از بین خواهد رفت.