برونسپاری خدمات اجتماعی مربوط به مراکز شبهخانواده به مراکزغیردولتی یکی ازمهمترین اقدامات است که ازدهه۸۰ براساس سیاستهای ابلاغی دولت در دستور کار سازمان بهزیستی قرار گرفته است؛به نحوی که به گفته مدیران ارشد سازمان بهزیستی۹۳ درصد از خدمات آن تاسال۹۸ به بخش خصوصی واگذارشده است.همچنین آمارها نشان میدهد در بخش نگهداری از کودکان و نوجوانان نیز بهجز شیرخوارگاهها اکثریت مراکز به بخش غیردولتی واگذار شدهاند. اما حالا سؤال این است که با توجه به تغییر سیاستهای سازمان بهزیستی در قبال نحوه اجرای قوانین نگهداری از کودکان طی یک دهه گذشته، ذینفعان سهگانه یعنی کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی سازمان، مراکز نگهداری از کودکان و نوجوانان و سازمان بهزیستی با چه تغییراتی مواجه شدند؟ سیاست اصلاح الگوی نگهداری از کودکان و نوجوانان در سازمان بهزیستی از اوایل دهه ۹۰ را میتوان در دو برنامه مکمل مشاهده کرد؛ اولین سیاستگذاری، انتقال فرزندان تحتسرپرستی سازمان به خانوادهها ازطریق مراقبت درخانواده جایگزین خویشاوند، فرزندخواندگی و سرپرستی موقت است. اما این سیاست فقط میتواند به صورت مکمل مورد توجه قرار گیرد. چرا که انواع سیاستهای فوق شامل همه کودکان و نوجوان نمیشود و همچنان وجود مراکز نگهداری برای سایر کودکان همچنان ضروری است. بنابراین همزمان مراقبت در مراکز با الگوی برونسپاری خدمات در «خانههای شبانهروزی» یا «مراکز شبهخانواده» دنبال شد. بر همین اساس تا پایان سال ۱۴۰۰ از میان ۶۳۷ مرکز نگهداری از کودکان و نوجوانان تنها ۴۶ مرکز دولتی(معادل ۷ درصد)باقی مانده است؛ درحالیکه در سال ۱۳۸۴، تعداد ۱۴۲ مرکز (معادل ۳۷ درصد) به صورت دولتی اداره میشد. همچنین درسال ۱۳۸۴ تعداد کودکان و نوجوانان نگهداری شده در خانهها و خانوادهها تقریبا برابر است اما در سال ۱۴۰۰ حدود ۶۷ درصد از کودکان بیسرپرست در خانوادهها تحت مراقبت قرار دارند و تنها ۳۳ درصد در مراکز نگهداری میشوند. بنابراین رشد حدود ۴۲ درصدی تعداد کودکان بیسرپرست تحت حمایت از سال ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۰ عموما در قالب سیاستهای متنوع واگذاری به خانوادهها پاسخ داده شده است.