پیشروی نیروهای تحریرالشام که بهعبارتی بزک کرده گروههای تروریستی پیشین هستند و سقوط پیدرپی شهرهای سوریه در باور هیچ تحلیلگر یا دولتمردی نمیگنجد. آنچه در سوریه میگذرد صرفنظر از ریشههای ناآرامی در این کشور، حاصل رقابت و همکاریهای میان دولتهای خارجی و نیز گروههای داخلی است. برخی بر این باورند داستان سوریه نه فقط به انتها نرسیده که هنوز آغاز نشده است. چالشهای داخلی میان گروههای مختلف از جدیترین مشکلات سر راه به اصطلاح دولت جدید است. گذشته از منازعات سیاسی و امنیتی میان گروههای مختلف که هنوز سربرمخالفت برنیاوردهاند چالش اقتصادی و مشکلات اقتصادی پیشرو است.سوریهای که در مدت ۱۰ سال درآمد نفتش از ۱۴میلیون دلار به یک میلیون دلار کاهش یافته و تحریمهای سزار یا قیصر کمر دولت بشار اسد را خم کرد، این مشکلات در آینده نه چندان دور خود رانشان خواهد داد. مشکلات قومیتی؛ اکراد، علویان و مسیحیان در سوریه که مجموعه آنها بیش از۴۰درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهد از دیگر مسائلی است که دیر یا زود گروه مستقر در دمشق را به فکر وا خواهد داشت.نمیتوان از نظر دور داشت که علویان در سوریه مرتبط با علویان در ترکیه که نزدیک ۳۰ درصد جمعیت ترکیه را تشکیل میدهند، هستند و این چالش در آینده برای ترکیهای که در بعضی اظهارنظرهای خود ناشیانه به دوران عثمانی اشاره میکند بهوجود خواهد آمد.رجعت به گذشته و مرزهای پیشین در جهان امروز هیچ محلی از اعراب ندارد که اگر چنین شود جمهوری اسلامی ایران بیشترین منافع را از جابهجایی مرزها و احیای حدود و ثغور قدیمی میبرد.اتفاقاتی که این روزها در سوریه اعم از دستگیری، سرکوب، اعدام، شکنجه و ربایش علویان و نیز اختلافات جدی میان تحریرالشام با اکراد گزارش شده، علاوه بر اینکه بسیار هولناک و غیرانسانی است، نشاندهنده عمق بحران در سوریه است. علاوه بر این قدرت گرفتن داعش و براساس برخی اخبار منتشره خلعسلاح تعداد زیادی از پادگانهاست.علاوه بر چالشهای داخلی در سوریه، اختلاف دیدگاههای کشورهای عربی تأثیرگذار مانند مصر و عربستانسعودی با آنکارا شرایط را بیش از پیش پیچیده میکند.دول متمول عربی مانند عربستانسعودی و امارات از یک حکومت سلفی اخوانی در سوریه که تحت تأثیر ترکیه باشد به هیچوجه خشنود نیستند، ضمن آنکه مصر نیز در این خصوص نمیتواند با یک دولت اخوانی در سوریه بهعنوان کشور قدرتمند و تاثیرگذار در جهان عرب کنار آید.
از یاد نبریم ریشه مشکلات میان مصر و ترکیه براساس همین نگرش متفاوت از اسلام سیاسی بوده است.در کودتای ناموفق علیه اردوغان، کشورهای تأثیرگذار و متمول عرب علیه اردوغان نقش جدی ایفا کردند و معلوم نیست در آینده نیز از اقدامات سیاسی یا حتی فراتر از آن خودداری کنند، بهغیر از قطرکه دیدگاه متفاوت ازسایرکشورهای عربی ذکرشده دارد،سایر کشورهای عربی اگرچه به ظاهر به این تحولات روی خوش نشان دادهاند اما با نگرانی مسیر این تحولات رادنبال میکنند.موضوع دیگری که بهعنوان چالش پیشرو میتوان مطرح کرد؛ نگرش این گروه به رژیمصهیونیستی است که آیا راه مصالحه و سازش و قربانی کردن حماس و آرمان فلسطین را در پیش دارد یا علیه رژیمصهیونیستی اقدام خواهد کرد.به نظر نمیرسد که گروههای حاکم بتوانند علیه رژیمصهیونیستی که به همراه آمریکا از از بازیگردانان این سناریو بوده، اقدام کند؛ در این صورت آرمان فلسطین و گروههای مبارز مانند حماس و موازنه آنها با دمشق چه خواهد شد؟بعضی از مسئولان فعلی سوریه گفتهاند که با اسرائیل مشکلی نداریم اما این مسئولان هنوز نگفتهاند که چگونه میخواهند معادله خود را با حماس و فلسطین تنظیم کنند.این قبیل سؤالات بسیار زیاد است که پیچیدگی کار را بیشتر میکند. معلوم نیست در بلندمدت رژیمصهیونیستی بپذیرد صحبتهای وزیرخارجهاش را که درچند روزگذشته اعلام کرد دمشق تحتنظر و به نوعی دستنشانده آنکارا باشد،چالشهای بیرونی شرایط را برای دمشق سختترمیکند. بر این اساس شاید دولت مستقر که البته اگر بتوان آن را دولت نامید موقت و زودگذر است.
حضور بشار اسد حداقل به نوعی تمامیتارضی سوریه را حفظ کرده بود اماخروج وی از قدرت تاکنون منجر به نابودی ۸۰ درصد قدرت نظامی دمشق و اشغال بخش بیشتری از خاک سوریه بهدست رژیمصهیونیستی شده که برخی آن را نزدیک به ۱۰۰۰ کیلومتر برآورد میکنند.آنچه میتوان با یک حساب سرانگشتی محاسبه کرد، ضربه بسیار سنگینی است که گروه تحریرالشام به سوریه اعم از سرزمینی، دفاعی و در آینده اقتصادی خواهد زد و بر این اساس باید دید برآیند گروههای داخلی، کشورهای خارجی و موازنه همهجانبه و نیز جوانان سوری و گروههای ملی که از این شرایط ناراضی هستند و در روزهای اخیر با تظاهرات مخالفت خود را نشان دادند در آینده به کدام سو خواهد رفت.جشن گرفتن وپایکوبی برای برخی کشورهاو گروهها در سوریه بسیار زود است.