به گزارش خبرنگار جامجم، حمید، جوان ۲۶سالهای اهل شهرک هجرت کانی دینار مریوان، در سودای دستیابی به یک زندگی بهتر تصمیم به مهاجرت از ایران و زادگاهش گرفت و راهی انگلستان شد. سفر او و دوستش هادی در کمپ فرانسه به پایان تلخی رسید. هرچند عامل این جنایت خود را به پلیس گیولده در فرانسه تسلیم و به قتل سه نفر دیگر نیز اعتراف کرده است، اما هنوز انگیزه او در هالهای از ابهام قرار دارد.
پسرعموی حمید درگفتوگو باجامجم به تشریح این جنایت پرداخت وگفت:پسرعمویم۲۶ساله و مجرد بود و درکانی دیناربا خانوادهاش زندگی میکرد. او دو خواهر و یک برادر بزرگتر از خود داشت و در مریوان صاحب مغازه خواربارفروشی بود. مدتها به مهاجرت فکر میکرد و در سودای یک زندگی بهتر در آنسوی مرزها بود. خانوادهاش اما چندان موافق مهاجرت او نبودند، ولی با انجام کارهای لازم موافقت کردند و او راهی این سفر شد. حمید چهار ماه پیش بهطور قانونی و هوایی از ایران به ترکیه رفت و قرار بود از آنجا به کمک قاچاقبران راهی انگلستان شود. در این سفر، دو همشهری کرد هم با او همراه بودند.
وی افزود: یکی از آنها هادی، ۲۵ساله بود که در این حادثه همراه پسرعمویم کشته شد. برادر هادی در دانمارک زندگی میکرد، اما او تمایل داشت تا همراه حمید و دو نفر از دوستانشان به نامهای متین و راشد به انگلستان برود. آنها چند روزی در ترکیه بودند و سپس با قاچاقبران سوار قایق شدند و راهی یونان شدند. قرار بود از آنجا به کانال مانش و سپس به انگلستان برسند. در این مدت، حمید با خانوادهاش تلفنی صحبت میکرد و جزئیات سفرش را برایشان بازگو میکرد تا آنها نگران نشوند. چهار ماه طول کشید تا بهسختی به کمپ جنگلی لونپلاژ برسند. حتی بخشی از مسیر را با تیوب در دریا طی کردند و از خطرات آن جان سالم بهدر بردند. آنها مجبورشدند۱۰روزرادرکمپ جنگلی لونپلاژ نزدیک شهر دانکرک درشمال فرانسه بمانند.حمید برای رسیدن به کمپ ۴۵۰میلیون تومان هزینه کرده بود. در این مدت، افراد محلی که مدتها بود در آن منطقه اقدامات بشردوستانه انجام میدادند، برایشان لباس، غذا و وسایل گرمایشی فراهم میکردند و به آنها کمک میکردند. بیشتر مهاجران ایرانی بودند.پسرعموی مقتول ادامه داد: حمید و سه دوستش ابتدا از مأموران انگلیسی کمک خواسته بودند تا بتوانند قایق را تعمیر کرده وبه سفرشان ادامه دهند، اما آنها درخواستشان را نپذیرفتند و کمکی به مهاجران نکردند. ۳۵ نفر دراین کمپ جنگلی حضور داشتند. حمید یک ساعت و نیم مانده به وقوع حادثه با خانواده عمویم تلفنی صحبت کرده و شرایط خود و دوستانش را با آنها درمیان گذاشته بود.حادثه در غروب شنبه رخ داد. در طول این مدت که آنها ودیگر پناهجویان در آن مکان حضورداشتند، افراد محلی به مهاجران یاری میرساندند و غذا، پوشاک و ملزومات ضروری آنها را فراهم میکردند. غروب شنبه، خودرویی در همان کمپ جنگلی توقف کرد. حمید و دوستانش فکر میکردند که این فرد نیز یکی از نیکوکارانی است که برای کمک به مهاجران آمده، اما مرد ۲۲ساله فرانسوی از خودرو پیاده شد و به سمت آنها تیراندازی کرد، که به کشتهشدن پسرعمویم، دوستش و دو مأمور امنیتی کمپ منجر شد. شامگاه شنبه، در خبرها خواندم که مردی در همان کمپی که بچهها حضور داشتند، تیراندازی مرگباری انجام داده است. شوکه شدم و حتی باورم نمیشد ممکن است حمید در میان کشتهشدگان باشد. موضوع را از طریق یکی از دوستانم پیگیری کرده و متوجه شدم که ماجرا صحت دارد و حمید و دوستش هادی در این حادثه به قتل رسیدهاند. هنوز مرگ آن دو را باور نداریم. پس از بررسیهای فراوان، متوجه شدیم که در زمان وقوع این حادثه، مردم به پلیس فرانسه اطلاع داده و درخواست کمک کرده بودند. نیروهای امدادی برای کمک به محل کمپ جنگلی آمدند، اما مأموران امنیتی بهدلیل اینکه احتمال میدادند این حادثه یک عملیات تروریستی باشد، اجازه امدادرسانی به زخمیها را ندادند و در حال جستوجو برای پیدا کردن ضارب بودند که همین تأخیرها باعث شد مرگ آنها به این شکل تلخ رقم بخورد. شاید اگر آنها را زودتر به بیمارستان میرساندند، امید به زندهماندنشان وجود داشت. از طریق انگشتر حمید توانستیم هویتش را تأیید کنیم. عمویی در خارج از کشور داریم که قرار شد او به فرانسه برود تا مقدمات انتقال جسد بچهها را به ایران فراهم کند.
وی خاطرنشان کرد: خانواده ما بابت قتل حمید در فرانسه از دولت این کشور شکایت دارد تا معلوم شود که این مرد ۲۲ساله فرانسوی با چه انگیزهای او و هادی را به قتل رسانده است. چرا دیر امدادرسانی کردند؟ پیگیر شکایت از طریق سفارت فرانسه در ایران و خود کشور فرانسه هم هستیم. احتمال میدهیم که مهاجم از مهاجران نفرت داشته باشد که اینطور جان عزیزانمان را گرفت. وی درباره انتقال اجساد هم گفت: برادر هادی نیز در خارج از کشور زندگی میکند و قرار شد که او نیز برای پیگیری پرونده مرگ بچهها و کمک به انتقال اجساد آنها راهی فرانسه شود.
متین که دوست این دو قربانی و تنها شاهد ماجراست هم در تحقیقات گفته است: من ودوستانم برای زندگی بهترراهی این سفر پرفرازونشیب شده بودیم تا خودمان را به انگلستان برسانیم. حتی وقتی قایقمان خراب شده و بهسختی از کانال مانش خارج شدیم انگار خدا عمری دوباره به ما داد. اما فکر نمیکردیم اتفاق تلختری در انتظارمان باشد. آن مرد مهاجم را نمیشناختیم. وقتی در محوطه کمپ بودیم خودرویی توقف کرد. راننده که پیاده شد سلاح به دستش بود. بیآنکه حرفی بزند و درحالیکه چهرهاش پر از خشم بود به سمتمان شلیک کرد. سعی کردیم فرار کنیم اما تیرهایی که شلیک کرد جان دو دوستم را به خطر انداخت و باعث زخمیشدن و در ادامه مرگ آن دو شد. بقیه مهاجران فرار کردند و هرکدام سعی میکردند خود را پنهان کنند تا در تیررس مرد تیرانداز نباشند. نمیدانم آن مرد چرا این بلا را سر ما آورد.
آخرین گزارشها نیز حاکی است به دلیل نگرانیهای ایمنی، مهاجران وحشت دارند در کمپ بمانند. همچنین مقامات هیچ سرپناه جایگزینی برای افراد حاضر در اردوگاه معرفی نکردهاند. قاتل ۲۲ ساله بهنام پل دی،هنوزدرباره انگیزه خوداظهارات درستی بیان نکرده است.شارلوت هوئت،دادستان دانکرک به مطبوعاتگفت که تحقیقات در مورد یک سری قتلها و «اکتساب، نگهداری و حمل سلاحهای گرم دسته A وB» در جریان است.بازرسان در حال بررسی این موضوع هستند که آیا پل دی با کارفرمای خود مشاجره داشته است یا نه، که طبق گزارشها، اولین کسی بود که عصر شنبه مورد اصابت گلوله قرار گرفت. آنها در تلاشاند تا مشخص کنند که آیا ممکن است که او با دو نگهبان امنیتی که مدتی بعد تیرباران نیز اختلاف داشته یا نه.حدود ۳۰ مهاجر دیروز برای گذاشتن گل رز قرمز و همدردی با قربانیان تیراندازی در محل حادثه گرد هم آمدند.