کافی است به سایت ایشان مراجعه کنیم تا نزدیک به چهارهزار فیش از بیانات ایشان در رابطه با موضوعات فرهنگی و هنری همچون، سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی، کتاب و... را مشاهده کنید. تاکید ایشان همواره در راستای استفاده از هنر برای تفهیم و تبیین مفاهیم است، همانگونه که در ۱۵ آذرماه سال ۱۳۶۸ در دیدار اقشار مختلف مردم و جمعى از پرستاران و مددکاران بهمناسبت میلاد حضرت زینب (سلاما... علیه) فرمودند: «هنرمندان، نویسندگان، گویندگان، مجریان، کارگردانان، هنرپیشگان و همهوهمه، باید دستبهدست هم بدهند تا مفاهیم اسلامىِ ارزشمند و درخشنده را درصورت برنامههاى هنرى بسازند تا مردم از آنها تعلیم بگیرند.» رهبری نگاه عمیقی به تاثیرگذاری فرهنگی دارند و همواره از تولید آثار بیمحتوا و برگزاری رویدادهای بیاثر انتقاد میکنند. یکی از فصول بیانات ایشان از سالهای دور تا امروز، پرهیز از این موضوع است. ایشان در دیداری که هفتم مرداد ۱۳۶۹ با مسئولان صداوسیما داشتند فرمودند: «فیلم خنثاى بىاثرِ بىمحتواى بدون پیام، مطلقاً پخش نکنید. برنامه بىفایده بىمحتوایى که فقط یکوقت و یک فاصلهى زمانى را پُر مىکند، مطلقاً پخش نکنید.. مىگویم اگر شما این برنامه را براى این آوردید که اینجا خالى است، از شنوندگان عذرخواهى کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به قدر این یک ساعت، برنامهى مناسب شما پیدا نکردهایم؛ این یکساعت تعطیل. این، خیلى بهتر و پُرجاذبهتر و منصفانهتر است.» و همچنان نیز در بیاناتشان بر این موضوع تاکید دارند. موضوع فرهنگ و تمدن ایرانی نیز یکی دیگر از سرفصلهای جدی رهبر انقلاب است. ایشان که مطالعات عمیقی در شعر و زبان فارسی دارند همواره از تولیدکنندگان محتوای رسانهای میخواهند که به منظومه تمدنی ایران و آثار گرانسنگ فرهنگی ایران توجه جدی شود. ایشان دردیدار جمعی ازاعضای انجمن قلم درهشتم اسفند۱۳۸۱ میفرمایند: «فردوسی تجلیل شود، شاهنامه تحلیل شود وحکمت فردوسی استخراج گردد. فردوسی باید بزرگ شود. فردوسی در قله است. امیدواریم کمکاری گریبان ما را نگیرد تا حکمت فردوسی رابیان کنیم.» این سه مورد، یعنی تفهیم مفاهیم اسلامی، تاثیرگذاری فرهنگی و معرفی فرهنگ و تمدن ایرانی از موضوعات پرتکرار در بیانات ایشان است که بهخودی خود نشان از آن دارد که رهبر انقلاب چقدر دقیق در حال رصد مسائل فرهنگی و تذکر در این رابطه به مسئولان فرهنگی است و همواره تاکید بر ساخت آثار سینمایی و تلویزیونی برای شخصیتهای تاثیرگذار تاریخ ایران اسلامی و تاریخ معاصر کشور دارند.
سینما مسیر رسیدن به قله
با برشماری نقطهنظرات رهبری در حوزه فرهنگوهنر میخواهیم در گزارش پیشرو نگاهی داشته باشیم به نکتههایی که ایشان در تولیدات سینمایی و تلویزیونی اشاره کردند. رهبر انقلاب به تازگی در دیدار با دستاندرکاران برگزاری همایش بینالمللی «جعفر بن ابیطالب»، که ۲۹ مرداد ۱۴۰۳برگزار شده بر توسعه و ترویج زندگی مفاخر تاریخی از سوی دستگاههای فرهنگی و هنری تاکید داشتند.حضرت آیتا...خامنهای درآن دیدار،ابعادزندگانی آن شخصیت برجسته و کمترشناختهشده را حاوی درسهای تاریخی، تبلیغی، اجتماعی و معارفی دانستند و گفتند: «باید با تولید آثار ماندگار فرهنگی همچون کتاب، این درسها را به نسلهای مختلف منتقل کرد.» در بخش دیگری از بیانات رهبری اینچنین آمده: «درمورد ساخت فیلم هم، دوستان دفتر ما اینجا حضور دارند، بگویند به مسئولین صداوسیما؛ هم در مورد جناب حمزه، هم در مورد جناب جعفر، اینها دنبال موضوع میگردند؛ بهقول خودشان دنبال سوژه میگردند، کدام موضوع بهتر از اینها؟ اینها مفاخر تاریخیاند، واقعیت هم دارند، وجود هم دارند، مثل جومونگ خیالی هم نیستند، اما مثل جومونگ جنگ کردند، مبارزه کردند ــ مبارزه سیاسی کردند، مبارزه نظامی کردندــ حضور داشتند، بعد هم شهید شدند؛ در عالم هنر و تولید فیلم و سریال و مانند این چیزها، میشود کاملا اینها را واقعا پرداخت کرد و امیدواریم انشاءا... اینکارهم انجام بگیرد.» این تذکر تنها موردی نبوده که رهبر انقلاب درباره تولیدات سینمایی و مجموعههای تلویزیونی داشتند. اساسا در نگاه آیتا... خامنهای حقیقت هنر «عطیهای الهی» بوده و از جایگاه رفیعی برخوردار است و این توجه به هنر در مقوله سینما و فیلمسازی نیز خود را نشان داده و موجب تأکید جدی رهبری بر جایگاه سینما و اثرگذاری آن میشود. ایشان در ۱۹ آذر سال ۱۳۹۲ میفرمایند: «سینما خیلی عنصر جذابی است، رسانه فوقالعادهای است، یعنی واقعا الان هیچچیزی مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاری.»
حتی از جنبه فنیتر نیز حضرت آیتا...خامنهای سینما را بهعنوان «کارآمدترین روایتگر واقعیت و حقیقت» معرفی میکنند و در ۲۳ خرداد ۱۳۸۵ میفرمایند:« هنر سینما بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملا مسلط - که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوههای هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی.» علاوهبراین، نقش سینما در جامعه و کارکردهای آن در مناسبات امروزی هم بهصورت جدی مدنظر رهبری بوده و بهدور از برخوردهای کلیشهای و حاشیهای مورد توجه قرار میگیرد. ایشان از این زاویه سینما را بهعنوان «کلیدِ پیشرفت کشور» معرفی میکنند: «من میگویم الان کلید دست شما [سینماگران] ست. من شأن سینما را این میدانم. من میگویم امروز کلید پیشرفت این کشور، بهمیزان زیادی دست شماست.»
در این نگاه برآمده از مبانی دینی، حقیقت هنر و بهتبع آن سینما، در عرصهجامعهسازی و پیشرفت و تعالی دارای نقش اساسی است؛ بنابراین از عنصری در «حاشیه» خارج شده و در «متن» قرار میگیرد. مقولاتی چون «هنر متعهد»، «هنر دینی» و «هنر انقلابی» از همین رهگذر و براساس چنین بینشی به ماهیت سینما مطرح شده و مسئولیت هنرمند در برابر سایر انسانها و ارزشهای متعالی انسانی و الهی مورد توجه قرار میگیرد.مبتنی بر همین شأنیت، سینما دارای اثرگذاری در روند جامعهسازی معرفی شده و ضرورت پرداختن به مضامین والا همزمان با برخورداری از فرم و قالب زیبا بهعنوان تعهد سینماگر مطرح میشود. با این توضیحات و شناخت نگرش رهبری به عرصه هنر و مشخصا مقوله سینما و تلویزیون با توجه به بیانات رهبر انقلاب، دیدگاههای ایشان را در چند سر فصل مرور میکنیم.
تاریخ و تمدن ایرانی
رهبری همواره تاریخ و مرور آن را برای هویتسازی در میان جوانان مؤثر میدانند، بهویژه تاریخ بلند و سرافراز ایران و همواره بر معرفی چنین تاریخی با آثار سینمایی و تلویزیونی تاکید دارند. ایشان برخلاف جنگ شناختی که عوامل معاند برای نسل جوان اینگونه القا میکنند که رهبر انقلاب به تمدن ایران پس از اسلام توجه دارند؛ اتفاقا ایشان در بیاناتشان به معرفی تمدن ایرانی اشارات دقیقی دارند. بهطور مثال در دیدار رهبری به تاریخ ۱۸اردیبهشت سال۱۳۸۷ با مسئولان اجرایی استان فارس، مفاخر تاریخی را مایه اعتماد به نفس ملت ایران دانستند و فرمودند: «در دنیا از چیزهایی که جنبه افتخارآمیز هم خیلی ندارد، گاهی اوقات بهعنوان مفاخر تاریخی استفاده میکنند. آن کسانی که مفاخر تاریخی را ندارند، برای خودشان خلق میکنند! ما این همه مفاخر تاریخی داریم، این همه چیزهایی که مایه تفاخر تاریخی ملت ایران است، اعتماد به نفس ملت ایران است؛ چرا اینها را نشان ندهیم؟ یک نفری برای من نقل میکرد، میگفت رفته بودیم یونان؛ ما را به مراکز گردشگری گوناگون میبردند و آنها را به ما نشان میدادند؛ ازجمله به نقطهای بردند، گفتند اینجا همان جایی است که سپاهیان ایرانی آمدند اینجا، از ما شکست خوردند. مردم را به یک بیابان خالی میبرند و نشان میدهند که اینجا آنجایی است که ایرانیها در آن دوره لشکرکشی کردند و در اینجا شکست خوردند. یک فضای خالی را نشان میدهند، یک مدعای تاریخی را با یک فضای خالی اثبات میکنند. خوب، اینجا نزدیکی کازرون ــ آنطوری که شنیدم ــ مجسمه والرین است، امپراتور روم، که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلی خوب، اینجا را بروید نشان بدهید؛ این به آن در! این همه نقاط مثبتی که میتواند گذشته ما را نشان بدهد.»
شخصیتهای تاریخ اسلام
رهبر انقلاب با توجه به موضوع وحدت اسلامی که از تاکیدات همیشگی ایشان است، یکی از راههای رسیدن به گفتمان منطقهای و همسایگی را معرفی شخصیتهای تاریخ اسلام در قاب سینما و تلویزیون میدانند؛ مانند همین تاکید اخیر ایشان درباره ساخت فیلم درباره حمزه بن عبدالمطلب، جعفر بن ابیطالب و زید ابن حارثه از اولین صحابه و فرزندخوانده پیامبر که فرمانده جنگ موته بوده است. اما ایشان به شخصیتهای تاریخی دیگری هم اشاره داشتهاند که دربرگیرنده تاریخ ایران و اسلام است.بهطور مثال حضرت آیتا...خامنهای در ۵ دیماه ۱۳۷۰ در دیدار جمعی از مداحان؛ میخواهند که سلمان فارسی در جامعه معرفی شود و انس و مأنوس بودن ایرانیان با اهلبیت را به جوان ایرانی بشناساند. ایشان همین موضوع را در۱۶اردیبهشت سال۱۳۸۷ در دیدار با مردم کازرون تکرار میکنند و میفرمایند: «مقام ایمان، مقام معرفت، مقام مجاهدت در راه خدا، پیگیری برای رسیدن به سرچشمه زلال حقیقت، آنچنان یک انسان را بالا میبردکه پیغمبر بفرماید: «سلمانُ مِنّا أهلُالبَیت». او را جزو اهلبیت بهحساب بیاورید و شخصیتهایی مثل جناب ابیذر و عمار ومقداد و دیگر صحابیها در مقام تقویم و مقایسه در رتبههای بعد از سلمان قرار بگیرند؛ این برای ما درس است، این برای جوان ایرانی الگوست؛ یعنی حقیقت را جستن، جستوجو کردن، یافتن و بر آن پای فشردن.»
همین تذکرات رهبری نیز سبب میشود که سینماگری چون داوود میرباقری یک دهه از عمر خود را در جهت نگارش و ساخت سریال سلمان فارسی بگذارد و از سال ۱۳۹۸ مشغول تولید این مجموعه تلویزیونی شود که قرار است از سال ۱۴۰۵ روی آنتن رسانهملی برود.
مفاخر ادبی و فرهنگی ایران
رهبر انقلاب که مطالعات عمیقی در فرهنگ و هنر ایران داشته، همواره تاکید دارند که آثار گرانسنگ ایرانی مثل شاهنامه، مثنویمعنوی، منطقالطیر و شخصیتهایی همچون فردوسی، حافظ، سعدی، مولانا، عطار، ملاصدرا و... هم در قاب آثار سینمایی و تلویزیونی معرفی و ماندگار شوند. ایشان در ۲۰ بهمنماه۱۳۷۱ میفرمایند: «مثلا شاهنامه از اول تا آخر مجموعهای از داستانهای بسیار زیباست. در شاهنامه داستانهای بلند میشود، پیدا کرد. مثلا همین داستان «رستم و اسفندیار»... داستان رستم و اسفندیار، داستانی است که جنبههای ارزشی در آن زیاد است. اسفندیار در شاهنامه، چهره بسیار زیبایی است که حتی از رستم زیباتر است. اسفندیار، یک آدم متدین و مذهبی خیلی فعال است که در دنیا راه افتاده برای اینکه آیین یکتاپرستی را گسترش دهد. در داستان رستم و اسفندیار، بالاخره رستم تقلب و بدجنسیای کرده اما اسفندیار، نه! روراست به میدان آمده و برطبق عقیده خودش میجنگد؛ چون به او گفتهاند که ایشان ــ رستم ــ مخالف دستگاه سلطنت است. تقصیری هم ندارد. دیگران تقصیر دارند که او را فرستادهاند. اما رستم ــ با همه عظمتش ــ در این قضیه، با تقلب وارد ماجرا میشود. این داستان را نگاه کنید: یک داستان بلند است..... ما از اینها میتوانیم استفاده کنیم و داستانهایش را به زبان مناسبی درآوریم. چرا باید با وجود این مایه، از لحاظ فیلمنامهنویسی و به اصطلاح زمینههای داستانی، وضعمان خوب نباشد؟» شاعر دیگری که رهبر انقلاب برای معرفی شخصیت برجسته او تاکید دارد، حافظ است. ایشان در ۲۸ آبان ۱۳۶۷ میفرمایند: «منظور من از حافظ، آن شخصیتی است که از حافظ در تاریخ ماندگار است؛ یعنی آن بخش اصلی و عمده عمر حافظ که بخش پایانی عمر اوست. [...] حافظ در اقلا ثلث آخرزندگیاش، یک انسان وارسته و والاست. اولا یک عالم زمانه است؛ یعنی درسخوانده و تحصیلکرده و مدرسهرفته است. فقه و حدیث و کلام و تفسیر و ادب فارسی و ادب عربی را آموخته. حتی آنچنانکه حدس زده میشود، از اصطلاحاتی که در نجوم و... بهکار رفته، در این علوم هم دستی داشته و تحصیلی کرده، یک عالم است. این عالم، بساط علمفروشی و زهدفروشی و دینفروشی را هرگز نگسترده، که آن روز چنین بساطهایی رواج داشته....»
از قهرمانان جنگ با استعمار تا دفاع مقدس
رهبر انقلاب همواره در بیانات مختلفی که داشتند موکدا به معرفی قهرمانان ایرانی در جنگ با استعمار و ۸ سال دفاعمقدس اصرار دارند. میرزایشیرازی، شیخمحمد خیابانی، میرزاکوچک جنگلی، شهید نوابصفوی و اسدا... لاجوردی ازجمله این چهرهها هستند. رهبری از میرزایشیرازی بهعنوان افسر جنگنرم یاد میکند یا ایشان در ۲۹ آبان ۱۳۹۱ میفرمایند: «قضیه مرحوم میرزاکوچک جنگلی یک قضیه ویژه است؛ اگرچه که در آن دوره خاص ــ یعنی در دوره فاصله بین مشروطیت و سر کار آمدن رضاخان ــ حوادث گوناگونی در کشور بهوجود آمده و همزمان با نهضت جنگل، چند کار بزرگ دیگر هم در گوشه و کنار کشور - مثل مرحوم شیخمحمد خیابانی در تبریز، یا کلنل محمدتقیخان پسیان در مشهد - اتفاق افتاده که اینها همه تقریبا همزمان است، لکن قضیه جنگل یک قضیه ویژه است. خب، ما قضایای تبریز را و حضور مرحوم شیخمحمد خیابانی و اینها را خوب میدانیم دیگر، هم در تاریخ نوشته شده و هم قضایای خصوصی و اطلاعات زیادی داریم، اما آن صبغه مردمی و نجابتی که در کار مرحوم میرزاکوچکخان جنگلی هست، نظیر ندارد.» یا رهبری اول اسفندماه ۱۳۹۵ در دیدار عوامل فیلم ماجرای نیمروز درباره شهید لاجوردی میفرمایند: «یک کاری برای آقای لاجوردی بکنید. لاجوردی از آن شخصیتهایی است که شایسته است برایش کار بشود. لاجوردی کسی است که ما قبل از انقلاب توی دوستان مبارزی که عدهای از بازاریها هم در میان آنها بودند. به مرحوم لاجوردی میگفتیم «مرد پولادین»؛ آن روز، یعنی سالهای ۵۲ و ۵۳. یعنی واقعا یک عنصر پولادین بود.» در تاکیدات رهبری توجه به شهدا، جانبازان و آزادگان دفاعمقدس هم موج میزند اما بر اسم برخی از این شهدا مانند شهیدان همت، خرازی، آوینی، دستغیب، کاظمی و هادی تاکید دارند. بهطورمثال حضرت آیتا... خامنهای درباره شهید خرازی به موضوع بصیرت ایشان میپردازد و ۹ آبان ۱۳۸۰ میفرمایند: «شهید خرازى به رفقایش گفته بود: من اهمیت نمىدهم درباره ما چه مىگویند؛ من مىخواهم دل ولایت را راضى کنم.» او مىدانست که آن دل آگاه و بصیر، فقط به ایران، به جماران، به تهران و به مجموعه یک ملت نمىاندیشد؛ به دنیاى اسلام مىاندیشد و در وراى دنیاى اسلام، به بشریت. ایشان در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۸۵ توصیه میکنند که درباره شهید ابراهیم همت، شهید عبدالحسین برونسی و شهید حسین خرازی، آثار سینمایی و تلویزیونی ساخته شود و بر همین اساس هم هست که جواد اردکانی در سال ۱۳۸۷ فیلم «به کبودی یاس» را براساس زندگی شهید برونسی میسازد. حتی رهبری به خانواده شهدا و تولیدمحتواکردن پیرامون ایثار این خانوادهها هم تاکید دارد و بهطورمثال بر تقریظی که بر کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» سرگذشت مادر شهید ژاپنی دفاعمقدس، سرکار خانم کونیکو یامامورا در سال۱۴۰۱ نوشتند، آوردهاند:«سرگذشت پرماجرا و پرجاذبه این بانوی دلاور، که با قلم رسا و شیوای حمید حسام نگارش یافته است، جدا خواندنی و آموختنی است. من این بانوی گرامی و همسر بزرگوار او را سالها پیش در خانهشان زیارت کردم. خاطره آن دیدار در ذهن من ماندگار است. آن روزجلالتقدر این زن وشوهر باایمان وباصداقت و باگذشت را مثل امروز که این کتاب را خواندهام، نمیشناختم؛ تنها گوهر درخشان شهید عزیزشان بود که مرا مجذوب میکرد. رحمت و برکت الهی شامل حال رفتگان و ماندگان این خانواده باد. ساخت فیلم بر اساس زندگی خانم بابایی حرکت مهم و مؤثری در جهت معرفی و آبروبخشیدن به خانواده اسلامی و مرد مسلمان است و نباید از آن غفلت شود.»
شخصیتهای علمی و فرهنگی
یکی دیگر از شخصیتهایی که رهبری برای معرفی آنها در آثار رسانهای تاکید دارند چهرههای علمی و فرهنگی هستند. بهطورمثال ایشان در دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی در ۲۳ بهمن سال۱۳۹۱ تاکید دارند شخصیتهایی همچون ملاصدرا، آقاعلی مدرس زنوزی، میرزا ابوالحسن جلوه، شیخ شهابالدین سهروردی، میرداماد و... به جامعه معرفی شوند و تاکید میکنند: «اینها حکمت را ترویج میکند و ما امروز به این ترویج احتیاج داریم.» ایشان توجه خاصی نیز به دانشمندان معاصر دارند و بهطورمثال درباره سعید کاظمآشتیانی، از مفاخر علم ژنتیک و مؤسسه رویان در۱۱دیماه ۱۳۹۳ میفرمایند: «اگر بخواهم این الگوی مطلوب را دریک جمله معرفی کنم، عبارت است از:ترکیب علم، ایمان، تلاش. هم علم را جدی گرفتند، هم ایمان و پایبندی و تقوا را؛ نه بهصورت یک سربار، بلکه به شکل یک عنصر اصلی در بافت مجموعه و در بافت کار. و هم خستگی را فراموش کردند،که به گمان من مرحوم کاظمی جان وسلامت خودش راهم سرهمین کار گذاشت؛ یعنی این دنبالگیری و این اهتمامها و خستهنشدنها. لذا رویان در چشم من بسیار گرامی است وعزیز است وشما جوانها و مردان و زنان مومن و عزیزی که در این مجموعه کار میکنید، برای من عزیز هستید و معتقدم رویان استعداد بسیار زیادی برای کارکردن دارد.»
جمعبندی
چنانکه از بیانات رهبر انقلاب بهدست آمد نگاه ایشان به هنر از «جنس الهی» بوده و آن را دارای کارکردهای مهم، اثرگذار و کلیدی در روند پیشرفت کشور میدانند؛ چراکه سینما بهعنوان هنری جذاب و اثرگذار در سطح اجتماع میتواند زمینهساز پرورش انسانهایی امیدوار و دارای اعتمادبهنفس باشد یا بالعکس، افراد را زیرسؤالبرنده افتخارات بار بیاورد: «شما [سینماگران] میتوانید این نسل را یک نسل پیشرونده، امیدوار، پرشوق، معتقد به خود و معتقد به ارزشهای اسلامی و ملى خود بار بیاورید؛ و همینطور میتوانید این نسل را شرمنده، پشیمان، زیرسؤالبرنده افتخارات گذشته و زیرسؤالبرنده افتخار انقلاب و دفاعمقدس بار بیاورید.» (۱۳۸۵.۳.۲۳) براساس این جایگاه مهم است که هنرمند در برابر انسان، معارف والای دینی و مضامین گرانسنگ مسئولیت پیدا کرده و نمیتواند بیتوجه به ارزشها و زیباییها به فعالیت و تولید هنری و سینمایی بپردازد و اگر کسانی با چنین درکی از سینما و براساس این جهتگیری به عرصه سینما و فیلمسازی ورود کنند فعالیتشان «جهاد» محسوب خواهد شد: «شما برای آن تابلوی پرشکوه و پر از ریزهکاری و ظرافت و زیبایی آیینه میشوید. خود این کار فرهنگی و کار هنری شما که روایت آن جهاد مقدس هست، جهاد است.» (۱۳۸۸.۶.۲۴)