در بسیاری از کشورها، توسعه روستایی به مثابه راهبردی بااهمیت برای تامین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملی تلقی شده و بدین منظور نیز با شیوههای متعدد، الگوهای متنوعی برای توسعه روستایی تجربه شده که عمدتا دستاوردهای مطلوبی نداشته و هنوز نیز سهم جوامع روستایی جهانسوم از توسعه و پیشرفت بسیار اندک است و اکثر فقرای این کشورها یا در روستاها بهسر میبرند یا شهرنشینانی عمدتا حاشیهنشین با منشاء روستایی بودهاند.
منظور ازتوسعه روستایی عموما فرآیند ارتقای کیفیت زندگی و وضعیت اقتصادی مردمی است که درنواحی نسبتا دورتر از شهرها و با تراکم جمعیت کم زندگی میکنند.بهطورسنتی توسعه روستایی بربهرهگیری ازمنابع طبیعی سرزمینی نظیر کشاورزی، دامداری و جنگلداری متمرکز بودهاست. به هر روی، تغییرات در شبکههای تولیدی جهانی و شهریشدن فزاینده خصوصیات نواحی روستایی را تغییر داده است. افزایش گردشگری، تولیدهای خاص و تفریحات، جایگزین استخراج منابع و کشاورزی بهعنوان محرکهای اصلی اقتصادی شدهاند.بنا بر تعریف بانک جهانی، توسعه روستایی، راهبردی است که برای بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی روستاییان تدوین شدهاست. هدف از مدیریت توسعه و عمران روستایی، تنظیم و اجرای برنامههایی است که شرایط زندگی ساکنان این مناطق را بهبود بخشد؛ بهطوریکه با اکتشاف، شناسایی، سازماندهی و بسیج منابع مذکور، حداکثر استفاده از قابلیتهای موجود در روستا بهعملآید. بنابراین، توسعه و عمران روستا باید مشتمل بر مجموعهای از اقدامات بنیادی برای اصلاح اوضاع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در جامعه روستایی باشد و آن را به گونهای متحول سازد که همه استعدادهای بالقوه موجود در روستا را بالفعل کرده و یک سیستم اجتماعی عادلانه را پایهریزی کند.
آب و راه، نیازهای اصلی روستا
رضا نقیلو، کارشناس توسعه روستایی بابیان اینکه در بحث توسعه روستاها،آب وراه، از اهمیت ویژهای برخوردارند، میگوید: «وجود آب در روستاهاموجب رونق کشاورزی، تولید ثروت، آبادانی و ممانعت از مهاجرت روستاییان به شهرها میشود. وجود راه و جاده کارآمد نیز موجب ارتباط با شهر، ورود تکنولوژی و برخورداری از امکانات برای رفع محرومیت خواهد شد.»
او ادامه میدهد:«توسعه شبکه ارتباطی و راههای مواصلاتی به روستاها یکی از اساسیترین نیازمندیها برای بهبود حیات ساکنان این مناطق است. در بررسی توسعهیافتگی روستاها، روستاهایی که نزدیک به شهرها بوده یا کنار جادهها واقع شدهاند، تنها بهدلیل وجود راههای ارتباطی با شهرها، توسعه یافتهاند و روستاهای دورافتاده که همیشه مردمانشان از محرومیت رنج بردهاند، بهدلیل ناموجود بودن شبکه راه یا نامناسب بودن آن از چرخه برخورداری از امکانات عمومی حذف یا دور شدهاند.»
به گفته این کارشناس، جغرافیای ایران از حیث کوهستانیبودن، پراکندگی روستاها در مسیرهای صعبالعبور و نبود شبکه مناسب راههای ارتباطی روستایی، عموما هر سال با بروز وقایعی مثل سیل، زلزله، بارش برف و ریزش کوهها با بحران مواجه میشود.ایران بهدلیل گستردگی دارای مناطق واقلیمهای گوناگونی است.ازروستاهای کویری دورافتاده گرفته تا مناطق کوهستانی و صعبالعبور. بهعنوانمثال در برخی از مناطق آذربایجان و چهارمحالوبختیاری، روستاهای زیادی وجود دارند که در فصل بارش برف، بهدلیل بستهبودن راه، ارتباطشان با شهرها قطع میشود. این موضوع از جنبه بهداشت، سلامت، آموزش، معیشت و تهیه اقلام مصرفی، روستاییان را دچار مشکل میکند. علاوهبراین، رفتوآمد پزشک یا معلمان غیربومی به این مناطق مختل میشود. طبق اخبار و گزارشهای منتشرشده، هرساله دهها نفر بهدلیل بیماری یا آسیبدیدگی در روستاها و بستهبودن راهها و ناممکن بودن اعزام افراد به مراکز درمانی، جان خود را از دست دادهاند.
دکتر نقیلو معتقد است روستاییان سهم بسیار ناچیزی از بودجه عمومی، امکانات و خدمات دولتی و هرآنچه از محل درآمدهای دولت باید صرف تکتک افراد ساکن در کشور شود را دارند ومیگوید:«اجراشدن طرحهای توسعه روستایی و محرومیتزدایی از این مناطق، موجب رفع تبعیض و زیست نابرابر روستانشینان و شهرنشینان میشود و امکان برخورداری روستاییان از بودجه و امکانات عمومی را فراهم میکند.»
این کارشناس توسعه روستایی تاکید میکند که همین طرحها باعث تجدید حیات اقتصادی و اجتماعی، تولید ثروت از طریق رونق کشاورزی و افزایش تولیدات روستایی اعم از محصولات کشاورزی، تولیدات دامی و صنایعدستی میشود.
وی تاکید میکند: «همچنین امکان صنعتیکردن کشاورزی و دامداری را فراهم، مسکنهای فرسوده و خطرآفرین روستایی را نوسازی و امکانات عمومی مانند شبکههای آبرسانی، برق، گاز و شبکههای ارتباطی مثل راه و مخابرات را ایجاد میکند که درنهایت مانع از مهاجرت روستاییان به شهرها و برهمخوردن تعادل زیست اجتماعی در روستا و شهر میشود.»
بر اساس آخرین محاسبات مرکز آمار ایران، جمعیت کشور در اول آبانماه سال ۱۴۰۳ حدود ۸۵میلیون و ۹۶۱هزار نفر برآورد میشود. از کل جمعیت ایران، تعداد ۶۶میلیون و ۲۰۷هزار نفر ساکن نقاط شهری (۷۷درصد شهرنشین) و ۱۹میلیون و ۷۵۴هزار نفر ساکن نقاط روستایی (۲۳درصد روستانشین) هستند. این آمار نشان میدهد که روستاها در حال آبرفتن هستند و این اتفاق خوبی نیست.
توسعه در جهت کاهش فقر
دکترحمید جلیلیان، کارشناس حوزه برنامهریزی روستایی به جامجم میگوید: درحالحاضر باید دید که فرآیند توسعه که خود ناشی از فرآیند تحول فکری و اندیشهای و نهادسازی است و سامانهای تازهای به زندگی میبخشد چه ارتباطی با توسعه روستایی دارد؟ در این ارتباط بحث دوسویهای وجود دارد. اولا اینکه روستا در فرآیند توسعه عمومی جامعه چه نقشی دارد و ثانیا اینکه توسعه عمومی بر روستا چه تاثیراتی میگذارد؟ آیا واقعا میتوان انتظار داشت که روستا در تحول اندیشه جامعه نقش موثری داشته باشد.
وی ادامه میدهد: بانک جهانی به این باور رسیده که توسعه روستایی، راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستاییان فقیر و تلاشی همهجانبه برای کاهش فقر است که بهویژه با افزایش تولید و ارتقای بهرهوری در محیط روستایی میسر میشود. این استاد دانشگاه تاکید میکند که با نوینسازی جامعه روستایی بایستی این جامعه را از انزوای سنتی بیرون آورد و با اقتصاد ملی عجین ساخت. به همین جهت توسعه روستایی تلاشی فراگیر است و به محدوده یک بخش خلاصه نمیشود و همه بخشها و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و... توسعه را در بر میگیرد.
جلیلیان تصریح میکند: بااینحال برخی معتقدند که صنعتیشدن با ایجاد فرصتهای شغلی جدید، نرخ بیکاری راکاهش میدهد. اما در ایران عمران و توسعه روستایی به مقولهای سهل و ممتنع تبدیل شده است. زیرا روستاها هنوز بخش عمدهای از جمعیت را در خود جای دادهاند، نقشی قابلتوجه در تامین امنیت غذایی و تولید ایفا میکنند و آماده پذیرش وظایفی جدیتر در اقتصاد کشور هستند.
روزهای سخت ۱۴۲۰
طبق آمار گزارششده از مرکز آمار ایران، درسال۱۴۰۳ جمعیت ایران به بیش از۸۵میلیون نفر رسیده است که ۶۶میلیون نفر در شهر ساکن هستند و ۲۷میلیون نفر در روستاها زندگی میکنند. این آمار نشان میدهد که پدیده مهاجرت روستا به شهر طی دهههای اخیر رشد چشمگیری داشته و مهمترین عامل تغییرات جمعیتی در ایران مهاجرت از روستا به شهر بوده است. عواملی مانند فرصت شغلی بیشتر، خدمات درمانی و رفاهی بهتر و همچنین علاقه به زندگی مدرنتر و راحتتر باعث رشد شهرنشینی و کاهش جمعیت در روستا شده است. این روند تاریخی همچنین بهواسطه بهبود زیرساختهای حملونقل و دسترسی بیشتر روستاییان به مناطق شهری تسهیل شده است. بهخصوص شهرهای پرجمعیت در ایران بهدلیل توسعه صنایع و خدمات، بیشتر برای ساکنان در روستا جلب توجه میکنند و با رشد جمعیت قابلتوجهی روبهرو هستند. هماکنون نرخ رشد جمعیت شهری با افزایش رشد ۵/۲درصدی گزارش شده و در عوض نرخ رشد جمعیت در روستا کاهش یافته و حتی در بعضی مناطق منفی بوده و میانگین سنی در این مناطق به سمت سالمندی است. بر اساس دادههای سرشماری و پژوهشها، تا سال ۱۴۲۰، پیشبینی میشود که حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد جمعیت ایران در مناطق شهری ساکن شوند. این افزایش ناشی از مهاجرتهای روستایی به شهرها، گسترش شهرها و ایجاد شهرهای جدید خواهد بود. طبق پیشبینیهای سازمان ملل متحد و پژوهشکده آمار ایران، جمعیت شهری ایران تا سال ۱۴۳۵ همچنان افزایش مییابد و این امر نیازمند زیرساختهای شهری مناسب و برنامهریزی برای توسعه پایدار است.